گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk
حسین علیزاده، حسین دهلوی و هوشنگ کامکار در مراسم بزرگداشت حسین دهلوی در خانه هنرمندان (1392/4/5)

پیوند شعر و موسیقی!
از موسیقیدانانی که در دهه اول قرن حاضر متولد شده اند، کمتر چهره ای مانند حسین دهلوی را می توان یافت که نزدیک پنجاه سال حضور فعال و مؤثر در عرصه های مختلف موسیقی داشته باشد. تنوع زمینه های فعالیت در زندگی او، تامل برانگیز است و نشان می دهد که چه قدر می توان با اتکای به نفس و عشق به اعتلای موسیقی بر پایه ایده آلی شخصی، بر سکوی رهبری جریان هایی مؤثر در موسیقی یک کشور ایستاد و از تلاش بازنماند. شماری از این فعالیت های متنوع از این قرارند: آهنگسازی و رهبری ارکستر، نظارت بر تدوین و تالیف کتاب های آموزشی، تاسیس ارکستر، مدیریت هنرستان و مشاورت در زمینه های متعدد که البته همگی در ارتباط با موسیقی هستند.

آنچه که هم دوستان و هم معاندان او بر آن متفق القول اند اراده قوی، مدیریت سخت گیرانه و ثبات رای در تمام مدت زندگی هنری – آموزشی – اداری حسین دهلوی است که شاهد مقصود را به کنار او آورده است. از این روی است که نوشتن درباره او، با توجه به فرصت و مجال اندک، قدری دشوار می شود و بالطبع در این چهره نگاری شتاب زده، نکاتی کوچک اما مهم از قلم می افتد.

حسین دهلوی در خانواده ای موسیقی دوست متولد شده است. پدرش معزالدین امامی از شاگردان محضر استادعلی اکبر شهنازی بود و اولین معلم موسیقی فرزندش محسوب می شود. دهلوی جوان، به محضر استاد ابوالحسن صبا رفت که موسیقیدانی بود از نسل شهنازی، ولی مدرن و پیشرو و مبتکر و دارای قابلیت فراوان در کشف علاقه ها و استعدادهای جوانان اهل موسیقی.

در کارنامه پرتلاش پنجاه سال فعالیت حسین دهلوی، از سابقه نوازندگی او، مطلب قابل توجهی در دست نیست و این طور می نماید که تمرین و ورزیدگی از نواختن یک ساز مهم (در آن زمان ویولون، پیانو و یا «تار»)، که از مهمترین های ارکان زندگی حرفه ای یک هنرمند – بویژه آهنگساز – شناخته می شود، برای آهنگساز جوان سال های دهه،۱۳۳۰ در راس امور نبوده است و انگار هیچ گاه به صورت جدی مطرح نشده است.

با وجود این، در سی سالگی، بعد از درگذشت استاد ابوالحسن صبا، رهبری ارکستر شماره یک اداره هنرهای زیبا را که به نام ارکستر صبا تغییر یافته بود، به او سپردند و استاد زنده یاد روح الله خالقی نیز در همان سال از او دعوت کرد تا در هنرستان موسیقی ملی در کنار استادانی چون حسینعلی وزیری تبار، حسین صبا، حسین تهرانی و… به تدریس بپردازد.

در همان سال ها، او از درس های حسین ناصحی – آهنگساز مستعد و خلاق – و نیز در توماس کریستین داوید استفاده کرد و در رشته آهنگسازی از هنرستان عالی موسیقی فارغ التحصیل شد. اولین مقالات او در مجله موزیک ایران نیز در همان سال ها به چاپ رسید و هنوز هم نمودار روشنی است از آنچه که دهلوی جوان در آن روزها بدان می اندیشید و یک عمر برای تحقق یافتن آن آرمان ها کوشید: چند صدایی کردن موسیقی ایرانی با حفظ رنگ و بوی «ملی»، این آرمان که از فضای اندیشه پیشگامان تجدد موسیقی در ایران، علینقی وزیری و روح الله خالقی، برخاسته بود و ریشه های ناسیونالیستی قومی داشت، مانیفست زندگی هنری و اداری دهلوی نیز هست. بدون این که مختصات کار و آثار او، شبیه آثار وزیری، خالقی، جواد معروفی و یا فرهاد فخرالدینی باشد، یعنی آهنگسازانی که همگی تعلق به همین «مکتب موسیقی ملی» دارند.

علیرضا میرعلینقی

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

۱ نظر

بیشتر بحث شده است