نگارنده بر ایناساس و در حد بضاعت و توان خود و با توجه به صفحات محدودی که می توانست به این مهم اختصاص یابد، تجزیهوتحلیلی مختصر از شیوۀ نوازندگی ورزنده را نیز ارائه کرده ام که بهطور طبیعی زمان آمادهسازی جلد دوم را طولانی تر ساخته است. اینها تنها برخی از عللِ بهدرازاکشیدنِ کار و تأخیر چندسالۀ آن هستند.
بااینحال، تأخیر بهوجودآمده مزایایی نیز داشته است! پس از چاپ جلد اول و طی چند سال گذشته به تجربه دریافتم که آوانگاری و تنظیم این آثار برای سنتور نُه خرک بهتر است، چه از نظر صدادهی و چه از نظر سهولت اجرا، در مایه ای نزدیک به نمونۀ اصلی باشد.
بدیهی است اغلب نوازندگان سنتور با توجه به مشکلاتِ کوکِ ساز ترجیح می دهند که نتِ قطعات در مایه های معمولِ هر دستگاه یا آواز نوشته شده باشد. این در حالی است که اغلبِ آثارِ ورزنده، بهویژه از نظر گسترۀ صوتی، چندان تناسبی با این مایه ها ندارند و نوازنده طی اجرای قطعه مدام ناچار به تغییر در ناحیۀ نوازندگی (پُزیسیون) می شود.
مهارت در تغییرِ ناحیۀ نوازندگی گرچه ممکن است در اجرای آثار استادانی همچون فرامرز پایور، پرویز مشکاتیان، رضا شفیعیان و…. ارزشمند باشد، در بیانِ موسیقاییِ ورزنده به باور نگارنده نقش چندانی ندارد و تنها اجرای قطعه را دشوار می سازد. حال آنکه اجرای همین قطعات در مایه های نه چندان معمول برای سنتورِ نُه خرک گرچه با مشکلاتی از نظر تغییر کوک مواجه است، مزایای فراوانی در بر دارد!
نخست آنکه در این حالت اغلب به نُتهای پشت خرک سیم های سفید سنتور، بهویژه از خرک سوم یا چهارم به بعد، چندان نیاز نیست و در نتیجه تغییر کوک بهسادگی و در زمانی کوتاه با جابهجایی خرک (همانند همان شیوهای که ورزنده خود بهکار می بُرد) عملی می گردد. از سوی دیگر، با روان ترشدن اجرا از نظر مضراب گذاری و تغییرِ ناحیۀ نوازندگیْ اجرای تکنیکهایی نظیر خواباندن مضراب روی سیم، خفه کردن یا گرفتن صدای سیم با دست چپ و… بیش از پیش امکانپذیر می شود؛ ویژگیهایی بسیار برجسته و مهم که مُهر و امضای نوازندگی این استاد هستند و حذف آنها در اجرا لطمۀ زیادی به زیبایی قطعه وارد می سازد. اینها برخی از دلایلی است که مرا در انتخابِ برخی مایه های نهچندان معمول در تنظیم قطعات برای سنتور نُه خرک مجاب ساخته است.
تردیدی نیست که با همه تلاش و دقتی که در گردآوری، گزینش، آوانویسی و آنالیز این آثار داشته ام این مجموعه خالی از کاستی و نقص نیست. امیدوارم با همت دیگر پژوهشگران موسیقی ایرانی، تحقیق جامع و کاملی از آثار این استاد چیره دست، چه در بخش آوازی و چه در بخش ضربی نوازی، فراهم آید و دوستانِ هنرمند و علاقهمندان و شیفتگانِ ورزنده نیز با راهنمایی ها، پیشنهادها و گوشزد کردن اشتباهاتی که در این کار راه یافته مرا یاری کنند تا در آینده اثری هرچه بیشتر درخورِ یاد و نامِ آن هنرمندِ نازنین فراهم آید.
در پایان، از دوست بسیار عزیز و هنرمندم، جناب آقای شهاب مِنا، مدیر محترم نشر خُنیاگر که زحمت چاپ جلد دوم برگزیده آثار ضربی ورزنده را نیز همچون جلد اول آن تقبل کرده اند صمیمانه تشکر می کنم. همچنین سپاس خود را تقدیم می دارم به هنرمندان عزیز و گرامی، دکتر پرویز افتخاری و آقای کاوه شفیعی، از دوستداران و دنبال کنندگانِ شیوۀ سنتورنوازی استاد رضا ورزنده، نخست بابت تشویق، دلگرمی و محبت شان نسبت به نگارنده و سپس بابت راهنمایی های ارزنده شان دربارۀ شیوۀ نوازندگیِ او و کوک قطعات این مجموعه.
۱ نظر