هوشنگ استوار با این که از خانواده اشرافی و اصیلی برخاسته بود، هیچ وقت تمایلی به زندگی مجلل نداشت، در تمام عمرش بسیار ساده و بی پیرایه زیسته و در بافت زندگی آموزگاری بوده است. وارستگی و آزادگی او جایی برای «اسنوبیسم» باقی نگذاشته و جالبتر این که زندگی موسیقایی او هم هیچ گاه به تفرعن و برج عاج نشینی «هنرمندان» موسیقی کلاسیک آلوده نشده است.
برای کسانی که فضاهای موسیقی و موسیقیدانان موسوم به «کلاسیک کار» در ایران را خوب میشناسند، تکان دهنده است که بدانند هوشنگ استوار، استاد عالی هارمونی در هنرستان و دانشگاه که بهترین موسیقیدانهای امروز ایران به شاگردی او افتخار میکنند، سالهای سال در هتل ریتس و کافه نادری و کلوپ آمریکاییها، یعنی مراکزی که مخصوص اوقات فراغت طبقه فرهیخته و مرفه و روشنفکران تهران بود، نوازنده پیانو و عضو ارکسترهایی بوده که موسیقی جز و بلوز و قطعات معروف موسیقی رومی را مینواختند.
امروزه تصور آن فضاها برای ما غیر ممکن است زیرا نظایر آن را ندیدهایم. توضیح لازم این است که نباید آن فضاها را با «لابی» هتلهای امروزی و یا کافه تریاها و کابارهها اشتباه گرفت. چرا که نوع برخوردها و شخصیت افراد وطبقه اجتماعی خاص که مشتری این مکانها بودند دیگر و جود ندارد و با انواع به ظاهر مشابه خود هم شباهتی ندارد.
از طرف دیگر، بهترین نوازندگان ارکستر سمفونیک، تک نوازان و معلمین ایتالیایی و اتریشی مقیم تهران و حتی موسیقیدانانی که به عنوان معلم و آهنگساز نخبه شناخته شده بودند نیز بدون اشکال در این فضاها کار میکردند.
برادران گریگوریان، لوئیجی پاساناری، فریدون فرزانه و… استوار از آن دوران با خوشی آمیخته به حسرت و کمی تلخی یاد می کند: «کار خیلی هم جدی بود. قضیه مطربی هم نبود. درست و حسابی تمرین میکردیم. البته آن زمان کسانی که فقط «آهنگساز» بودند و هیچ سازی بلد نبودند که بزنند، به کسانی که آهنگساز بودند و ساز هم میزدند «مطرب» میگفتند! ما پارتیسیونهایی داشتیم که اجرای آنها خیلی جدی بود. از اورتورهای مختلف اپراها تا والسهای اشتراوس و حتی موسیقی های دیکسی لند و جز موزیک. گاهی وقتها خودم هم بداهه نوازی میکردم.
مواقعی پشت پیانو مینشستم و برای خودم قطعاتی از همان دورهها میزنم و به هیچ وجه هم ناراحت نیستم. من همیشه مدافع موسیقیهای به اصطلاح غیرکلاسیک بودم. در کشور ما طرز برخورد با موسیقی غربی به هیچ وجه از راه درست و صحیح نبود و برداشت درست از فرهنگ غرب نبوده و اشتباهاً فکر می کنیم که موسیقی غرب فقط بتهوون و واگنر است. در حالی که قسمت موسیقی تفریحی شان برای غربیها خیلی جدی است.»
۱ نظر