در ادامه این نگرش بود که در نخستین اثر جمعی خود به نام «سبکبال» در شور برای ارکستر موسیقی ملی، سنتور را نیز در دو بخش «سنتور» یک و دو، جزو ساز های دیگر به کار گرفتم و با ترکیب آنها با دو بخش «تار» یک و دو و همچنین عود، گروه ساز های مضرابی ایرانی را به عنوان گروهی مستقل در ارکستر موسیقی ملی پایه گذاری نمودم و به کار بردم.
در سال ۱۳۳۳ نیز نخستین دونوازی سنتور را به نام «دوئو سنتور» در سه گاه تصنیف نمودم که توسط آقایان: فرامرز پایور و داریوش صفوت به اجرا درآمد. در در اثر یاد شده به دلیل این که تغییرات مقامی و تأمین صداهای مختلف یک نت، مورد نظر نبود، ظرفیت و کارایی سنتورهای ۹ خرک معمول برای اجرای مستقل و جدا از هم این قطعات کافی می نمود.
از اواخر سال ۱۳۳۶ که پس از درگذشت استاد فقید ابوالحسن صبا مسئولیت و رهبری ارکستر شماره یک هنرهای زیبای کشور به عهده نگارنده گذاشته شد، مشکل استفاده از سنتورهای معمولی در اجرای قطعات با مایه ها و مقامهای مختلف، بیش از پیش آشکار گردید. با این که در ارکستر مزبور در آن سالها دوست هنرمندم آقای فرامرز پایور حضور داشت و از سال ۱۳۳۷ خانم ارفع اطرائی و آقای منوچهر صادقی و دیگران نیز به جمع همکاران ما در این ارکستر افزوده شدند و با توانایی های فراوانی که این هنرمندان از نظر اجرا با نت و تکنیک های مختلف در این ساز داشتند (و نیز دارند)، مشکل نوازندگی نمی توانست مانع استفاده از سنتور در ارکستر شود؛ با وجود این، ما در اجرای آهنگ ها در مایه های مختلف (به طور پشت سرِ هَم) و نیز تغییر مقام در ادامه یک اثر، با مشکل روبرو بودیم.
در حقیقت می توان گفت که در این مورد مشکل نوازندگی در میان نبود، بلکه نقص پیشگفته ساز چنین مانعی را به وجود آورده بود که می بایست درباره رفع آن اقدام می شد تا کار های جمعی به سبب مشکل یکی از سازها در محدودیت قرار نگیرد.
برای چاره جویی چنین مشکلی، مطالعات مختلفی به عمل آمد از جمله: استفاده از دو سنتور برای یک نوازنده ضمن اجرا و به طور توأمان به هیچ وجه مقدور نبود. همچنین تعویض سنتور های مختلف در موقع تغییر مقام ها و آهنگ ها نیز کاری ناشدنی می نمود.
گرچه تعویض بعضی سازها مانند: کلارینت «سی بمل» به «لا» و یا «ابوا» به «کر آنگله» و غیره کاری بسیار متداول در ارکسترهاست، ولی با توجه به حجم ساختمانی سنتور و نیز تعداد زیاد سیم های آن که در اثر تغییر هوا اغلب از کوک خارج می شود، چنین کاری نیز راهگشای این مشکل نبود.
بدین جهت پس از مشاوره با دوستان اهل فن، آقایان: فرامرز پایور و زنده یاد حسین صبا چنین تصمیم گرفته شد که با اضافه نمودن یک ردیف خرک بین خرک های سیم زرد و سفید تاحدودی صداهای مورد نیاز تأمین گردد.
به همین منظور با کمک دوست گرامی آقای ابراهیم قنبری که پیوسته تلاش صادقانه ای را برای بهبود ساختمان ساز های ملی به کار برده اند و در آن زمان سرپرستی کارگاه ساز هنر های زیبا را به عهده داشتند، سنتوری ساخته شد که با استفاده از هفت خرک اضافی، برخی صداهای مورد نیاز را تامین می نمود.
۱ نظر