خاکطینت نیز در مورد جایگاه حلقهها اشاره میکند: «دور تا دور کلاف را بهفاصلهی سهونیم تا چهار سانتیمتر از لبهی مقابل آوازه، میخ میکوبیم. فاصلهی میخها از یکدیگر یک تا یکونیم سانتیمتر است» (خاکطینت، ۱۳۸۳: ۶۴).
برای حصول اطمینان از درست بودن جای حلقهها، یکی از انگشتان دست را در آخرین حلقه که بهصورت جفت است، قرار میدهیم و بهسمت پوست بهشکل مایل میکشیم؛ البته دف باید بهشکل عمودی و ایستاده باشد. اگر فقط حلقههای جفتی پایین بهپوست برخورد کردند، جای آنها درست بوده، صدادهی با کیفیت مطلوبی خواهد داشت. اما اگر در حالت عادی غیر از ملیلههای جفتی پایین، ملیلههای وسط هم با پوست تماس یابند، جای آنها اشتباه بوده و باعث برخورد بیش از معمول با پوست میشوند (همان: ۷۱).
محمدی میگوید: «فاصلهی قلابها از یکدیگر یکونیم سانتیمتر است که میتوان یک سانتیمتر نیز استفاده کرد اما وزن دف زیاد خواهد شد. محاسبهی فاصلهی قلابها از پوست به اینصورت است که باید نصف پهنای کمانه را در نظر گرفته، نیم سانتیمتر از سمت پوست به آن اضافه کرد تا محل دقیق قلابها باشد» (محمدی، ۱۳۹۹). قطر حلقهها در قدیم، دو سانتیمتر و ضخامت آنها یک تا یکونیم میلیمتر و از جنس برنج و فولاد بوده است. امروزه جنس حلقهها از مفتول آهنی بهقطر یکونیم تا یکوهشت سانتیمتر و ضخامتی حدود یک میلیمتر تشکیل شده است.
پوست: پوست کهنه، بدون چربی، شفاف و یکدست از حیواناتی همچون: میش و گوسفند که فشار ارتجاعی کمتری را بر کمانه وارد میکنند است که بسیار مرغوب هستند (مقرب صمدی، ۱۳۸۷: ۷۹). نقیبسردشت معتقد است که از پوست حیواناتی چون: گوسفند، بز، بزغاله، بره، میش، بز کوهی و آهو نیز استفاده میشود که بهترین پوست، آهو معرفی شده است (نقیبسردشت، ۱۳۸۵: ۲۹۵). اما امروزه بهدلیل هزینه بسیار و کمیاب بودن پوست آهو، این پوست کمتر مورد استفاده قرار میگیرد.
لازم بهذکر است که پوست گوسفند، ضخیمتر و روشنتر از پوست بز است. ضخامت پوست مورد استفاده در دف، در حدود یک تا دو میلیمتر است (توحیدی، ۱۳۷۶: ۸۱). مناسبترین پوست گوسفند که بهزبان کُردی «کاوُر» میگویند، گوسفندی است ماده، سالم (بیمار نباشد)، یکساله و لاغر اندام (حسینی، ۱۳۹۹).
امروزه از پوست حیواناتی همچون: گوسفند و بز با ضخامتی کمتر از یک میلیمتر استفاده میشود. پوست ماهی و آهو نیز بهدلیل هزینهی بسیار و کمیاب بودن آنها، کاربردی ندارند.
از نظر نوع صدای تولید شده، میتوان از صدای زیر بهبم، پوستها را بهترتیب زیر طبقهبندی کرد:
- پوست ماهی؛
- پوست بز؛
- پوست آهو؛
- پوست میش؛
- پوست گوسفند؛
- پوست گوساله؛
- پوست شتر (خاکطینت، ۱۳۸۳: ۷۲).
پوستهای طبیعی که در بالا ذکر شدند، بر اساس شرایط مختلف آب و هوا تغییر میکنند؛ یعنی بر اثر گرما، پوست، کشیدهتر و به اصطلاح سفتتر و در سرما و رطوبت، رها و به اصطلاح شلتر میشوند. بههمین منظور برخی از سازندگان در ساخت دف، از نوعی پوست مصنوعی یا پلاستیکی و در مواردی هم از پوست الیافی که متشکل از الیاف طبیعی است، استفاده میکنند که در شرایط مختلف آب و هوا ثابت است. همین امر باعث شده که تغییراتی در ساختار و اجزای تشکیلدهندهی دف از جمله حذف گلمیخها، تغییر در استحکام و باریک شدن پهنای کمانه، تغییر در آوازهی دف و… داده شود.
تسمه: زمانی که مدت نواختن دف طولانی باشد، در لبهی داخلی آنها یک تسمه یا بند، نصب میکنند که نوازنده بهدور مچ خود میبندد و باعث کاهش خستگی دست پایین میشود.
۱ نظر