تحولی که پایور در سنتور نوازی (همانند تحول وزیری در تارنوازی) به وجود آورد و آثاری که با ارکستر فرهنگ و هنر و یا در تکنوازی ها به همراه استادانی مانند حسین تهرانی و محمد اسماعیلی اجرا کرد که از طریق رادیو و تلویزیون به سمع و بصر همگان میرسید باعث رشد سریع و شناخت مردم از سنتور شد که امروزه میبینیم این ساز بیشترین مخاطب را در مراکز موسیقی دارد. البته بعد از استاد پایور زنده یاد پرویز مشکاتیان و تا حدی رضا شفیعیان و امروز هم اردوان کامکار در بیشتر جلوه کردن سنتور و تثبیت بیشتر این ساز نقش بسیار مهمی داشته اند.
ظهور فرم های غربی و ساختارهای موسیقایی غربی را بر سنتور نوازی چطور ارزیابی می کنید؟
عدول نکردن از ردیف، مهمترین اصل است که در کنار آن با استفاده از فرم های غربی نه تنها رمقی تازه در کالبد موسیقی ملی ایجاد شده بلکه باعث پیشرفت، تنوع و جهانی تر شدن موسیقی ایران گردیده است.
با استفاده از فرم هایی مانند دوئت، تریو، کوارتت، کنسرتینو و… موسیقی ملی توانست جایگاه بهتری در جامعه پیدا کند و مورد استقبال بیشتری قرار گرفت.
البته بنده با اجرای موسیقی ایرانی با ارکستر سمفونیک غربی و یا استفاده از ویلن و پیانو در موسیقی ملی مخالف هستم چون به هیچ وجه تمبر (صدا) موسیقی ما را ندارد. اگر دقت کنیم کشورهای اطراف ایران هم از این سازها استفاده نمی کنند.
بنده شدیدا موافق گسترش و تکمیل تر کردن سازهای ایرانی هستم و با ساختن «کنتر کمانچه» و «تار سوپرانو» و «سنتور سوپرانو» و «کنتر قیچک» و ساخت تمبک های «سوپرانو» تا «باس» و… میتوان تمبر واقعی موسیقی ملی و ابهت آن را با ارکستری ۱۵۰ نفره شنید.
سنتور هم از این قاعده مستثنا نیست و استاد پایور با ساختن دوئت های متنوع برای سنتور و دیگر سازهای ایرانی و همچنین ساختن کنسرتینو برای سنتور و ارکستر، با کمک استاد دهلوی، تحولی جدید به وجود آوردند که نه تنها از ردیف عدول نکردند بلکه ساز سنتور را مطرح تر و شنیدنی تر کردند.
جای بعضی از هنرمندان از جمله: محمد حیدری، منوچهر صادقی، منوچهر جهانبگلو، مسعود شناسا و داریوش صفوت و در بین خانم ها مینا افتاده و بهناز ذاکری در کتاب خالی نیست؟
از کسانی که اسم بردید نه آلبومی در آن مقطع وجود داشت که هنوز هم فکر نمی کنم وجود داشته باشد و نه کتاب مدونی که بشود به آن ها رجوع کرد. این اساتید مانند بسیاری دیگر فقط در اسم وجود دارند. آقای حیدری که به راه دیگری رفتند و بقیه هم آلبوم و نت آثار خود را منتشر نکردند که بشود به آن ها مراجعه و روی آن ها مطالعه کرد. بنابراین کسانی مطرح شدند که آثار صوتی و یا نت آثارشان منتشر شده است. در بین خانم ها هم دو نفری را مثال زدم که آثار صوتی و مکتوب منتشر کرده اند. از بین خانم ها هم، مینا افتاده و فرزاد نوشاد و چند نفر دیگر نامشان در کتاب هست.
با سپاس از همراهی شما در این گفتگو…
۱ نظر