در روزهای اخیر که پیشنهاد طرح حذف معافیت مالیاتی هنرمندان در مجلس به میان آمده است. این خبر موجب عکس العمل بعضی از هنرمندان و خانه موسیقی شده است. داریوش پیرنیاکان، رئیس و سخنگوی هیئت مدیره خانه موسیقی ایران با انتقاد از طرح حذف معافیت مالیاتی هنرمندان در مجلس شورای اسلامی بیان داشته: «گردش مالی هنرمندان در همه شاخه های هنری بسیار ناچیز است و من به مجلس هشدار می دهم که حذف معافیت مالیاتی هنرمندان آتش زیر خاکستر است». در ادامه اعتراض های همه جانبه به این طرح از طرف هنرمندان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حذفِ معافیت مالیاتیِ هنرمندان از دستور کار خارج شده است. دیده بان موسیقی با انتشار بیانیه ای به این طرح واکنش نشان داده که در ادامه می خوانید:
چندیست دیوار هنرمندان برای سیاستورزان چنان کوتاه محسوب میشود که دورترین مدیر و مسئول و نماینده به هنر و فرهنگ به خود اجازه میدهد با طرح موضوعاتی که گاه با بقای هنرمند در تعارض است، برای خود کاری و شاید نامی دستوپا کند.
مدیری قانون اخذ عوارض ده درصدی از کنسرتها را کلید میزند و تا به تصویب رسیدن پیمیگیرد، وزیری فرمان به ادغام و تعطیلی انجمنهای هنری میدهد، نمایندهای نسخه میپیچد که اگر موسیقی دوست دارید از کشور بروید و حال که توان اخذ مالیات از صاحبان زر و زور برای نظام مالیاتی دشوار یا ناشدنی ست، طرح حذف معافیت مالیاتی فعالیت هنری را پیش گرفتهاند تا اگرچه جبران کسری نمیکند، دستکم بیلان کاری خود را بزرگتر کنند.
صحبت برسر این نیست که مالیات دادن و یا ستاندن درست نیست، بلکه صحبت از پژمردن اندک فضای موجود برای بقای امر هنر است که متاسفانه برخوردهای با آن چنین مینماید که برخی مسئولان نه تنها درکی صحیح از ضرورتهای فرهنگ و هنر ندارند، بلکه به جای قبول وظیفهمندی خود بر تلاش برای یاریرسانی به جریانهای فرهنگی و هنری و حمایت از هنرمندان و فعالان فرهنگی، مقاومت و مخالفت با این دو را مفروض خود در اثبات انجام وظیفه قلمداد میکنند.
پوشیده نیست که این طرح دامن تمام شاخههای هنری را درگیر میکند اما حداقل اکثریت اهل موسیقی امروز در زیر خط بقا قرار گرفته و یاری اندر کس نمیبینند.
دیدبان موسیقی ایران امیدوار است کارزارها و فعالیتهای مختلف جامعه هنری و موسیقی کشور اینبار گوش شنوایی بیابد و اهل سیاست را از تکرار تجربیاتی غیر کارشناسانه و از قبل شکست خورده که جز زیان برای فرهنگ و هنر این مرزوبوم و اهالیش درپی نداشته و نخواهد داشت بازدارد و در این میان قطعا نقش نهادهای صنفی و از جمله خانه موسیقی را نباید از نظر دور داشت.
امید است خانه موسیقی در کنار اعلام موضع مناسب خود در این مورد خاص، تمام همت خود را برای به رسمیتشناسی همه اعضای جامعه موسیقی از هر ژانر و سلیقه و جایگاهی بهکار بندد تا بتواند با اتکا بر این پشتوانه قدرتمند و همبستگی اجتماعی در اصلاح اوضاع آشفته زیستی و معیشتی هنرمندان موسیقی موثر واقع شوند تا کسانی نتوانند به مدد طرحهای انتزاعی خود، با تخریب هنر و هنرمند کاخ آمال خود را با واپسروی در مواجهه با موسیقی در بستر برهوتی بیصدا و نوا بنیان گذارند.
۱ نظر