فیثاغورث و موسیقی افلاک (Musica universalis , Music of the spheres)
همچنان که گفته شد ٬حکمای یونانی (مانند فیثاغورث) ٬ اساطیر را دستمایه خویش قرار داده و آنرا به یکی از ارکان فلسفه موسیقی تبدیل کردند. “فیثاغورث” (تولد حدود ۵۶۹ قبل از میلاد در “Samos, Ionia” ، وفات حدود ۴۷۵ قبل از میلاد) ٬ قبل از ارشمیدس میزیست. او مدتها در مصر به سر برد و در خدمت کاهنان و روحانیون مصری به شاگردی پرداخت و اطلاعات و معتقدات بسیار کسب کرد واز آنجا روانه بین انهرین شد و دوران شاگردی را از نو آغاز کرد.
آنگاه به وطن بازگشت ودر” کروتون“ واقع در ایتالیای جنوبی ،مکتب اخوتی دایر نمود تا بتواند مطالب عالی ریاضیات و مطالبی را تحت عنوان نظریه های فیزیکی و اخلاقی تدریس کند و پیشرفت دهد. این فیلسوف بر روی ران پای خود علامتی طلایی داشت که آن را به آپولون نسبت می دادند. همچنین او عاشق ساز چنگ بوده است.
او با جادوی موسیقی چنگ خویش همگان را مسحور می نمود. قرنها قبل از او ٬ یونانیان به موسیقایی بودن سیارات و ستارگان اعتقاد داشتند .فیثاغورث نیز معتقد بودکه هفت سیاره به همراهی زمین و ستارگان موسیقی را خلق می کنند . بی تردید او در این مورد خاص از اسطوره ۹ موز و اساطیر بابلیان نیز بهره برده است.
آنچه که فیثاغورث را به موسیقی افلاک رهنمون گشت در واقع ریاضی بود. چراکه فیثاغورث بنا بر ۱- آموخته های خود در بین النهرین مبنی بر اختصاص اعداد به اجرام سماوی ۲- اهمیت ریاضی و هندسه در طبیعت ۳- اهمیت اعداد در موسیقی توانست بین سیارات و ستارگان و موسیقی ارتباط عرفانی و علمی برقرار کند.
فلسفه یونان و موسیقی
با گذر از اسطوره گرایی و ورود به فلسفه ٬ مبانی اسطوره ای جهان بینی یونانی مورد انتقاد کامل قرار گرفت . با اینحال افلاطون فیلسوف ٬ بنای فلسفه خود را بر اسطوره ها قرارداد. از آنجائیکه فلسفه حد واسطی میان الهیات و علم است ٬ فلوطین plotinus به عنوان پدر فلسفه نوافلاطونی با دیدگاه عرفانی و ماورائ الطبیعی خود ٬ بر توانایی اتصال موسیقی دان به مبدا زیبایی ها که همان ” نخستین “ است جهت درک بهتر حقائق تاکید ورزید.
همچنین یونانیان با در نظر گرفتن الهیات به عنوان” فلسفه علیا” ٬ ریاضیات به عنوان “فلسفه وسطا “و طبیعیات به عنوان “فلسفه سفلا”٬ موسیقی را در جایگاه ریاضیات به عنوان بخشی از فلسفه وسطا قراردادند. به این ترتیب پیوند موسیقی و فلسفه از چند جهت تکمیل گردید.
بطلمیوس و موسیقی افلاک
بطلمیوس٬ ریاضیدان و منجم یونانی و یا مصری متعلق به حدود ۹۰/۱۶۸ میلادی از پیروان فیثاغورث بوده و به موسیقی افلاک اعتقاد داشته است. او هر نت از نتهای سیستم فواصل یونانی را به سیاره ای نسبت داده است.
موسیقی آسمانی – معنوی هند
موسیقی هند هنری الهی و آسمانی است. در دیدگاه فلسفی هندیان ذات الهی را با صدای موسیقی برداشت می کنند. در سنت ودایی صدا دو نوع دارد: قابل شنیدن یا غیر قابل شنیدن که صدای غیر قابل شنیدن فقط از طریق ریاضت شنیده می شود و لازم است در بخش های مختلف روز راگا های مختلفی نواخته شود. علت اختصاص اجرای راگاها به ساعات یا روزهای به خصوص به دلیل سیاره ای است که در آن وقت خاص بر افلاک حاکم است. در کتاب بهاراتاناتیا شاسترا اثر یک روحانی برهمن متعلق به قرنهای ابتدائی بعداز میلاد مسیح٬ نویسنده همانند افلاطون و کنفوسیوس٬ اعتقاد به تاثیرات غیر موسیقایی موسیقی داشته است. موسیقی معنوی هند رابطه ایست دائما بین تنوع و هماهنگی غائی.
این سری مقالات خیلی جالب بود
خوشحالم که گروهی از اهل خرد دلشان برای گذشتهای دور میسوزد و به کوچولوهای موسیقی آگاهی می بخشند
بانگ گردشهای چرخست اینکه خلق میسرایندش به طنبور و به حلق پس حکیمان گفته اند این لحنها از دوار چرخ بگرفتیم ما
باسلام-چون نظربنده رادیگرازاینجابه بعدحذف می نمائید برای آخرین باراین شعرمولانا رابه خدمت شما هدیه کردم،باشد که این شعر درتأیید تحقیق استادکیانی کارسازباشدوهرگونه شک وتردیدواتلاف وقت رادر ردکردن این پژوهشی که سالیان سال مولوی به آن رسیده بودوحالا استادمجیدکیانی باشیوه ای فنی آن رابیان می کند.ولی متأسفانه شما آن راانکارمی کنید
به منابع تارخ موسیقی جهان توی پایان نامه ام نیاز فوری دارم اگه می شه راهنمایی کنید اگر منابع از طریق اینترنت قابل دانلود باشه ممنون می شم.