گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

مجید کیانی و «طبیعت در هنر موسیقی» (۴)

پیوند فلاسفه و موسیقیدانان ایرانی – اسلامی با نظریات یونانیان

گام‌ فیثاغورثی‌ در موسیقی‌، که‌ بر “نظریه‌ی‌ اعداد” و چرخه فواصل پنجم استوار بود و از دیر باز و پیش از یونانیان در بین النهرین و چین شناخته‌ شده‌ بود، به دنیای اسلام راه یافت. (در تاثیر پذیری فیثاغورثیان از هندسه و حساب سومری و نیز تاثیر پذیری افلاطون از این حساب و هندسه و همچنین قدسی انگاشتن عدد نزد فیثاغورث و فیثاغورثیان شکی وجود ندارد. در مورد نقش سومریان در تبیین فواصل موسیقایی می توان به: یک و دومراجعه نمود.)

در ایران٬ خراسانیان‌ در گسترش‌ و تکمیل‌ این گام توفیقهایی‌ نیز حاصل‌ کرده‌ بودند. از آنجا که‌ اسلام‌ مرزهای‌ نژادی‌ را به‌ رسمیت‌ نمی‌شناخت‌، ویژگیهای‌ موسیقایی‌ خاصّ ایرانیان‌ و اعراب‌ آشکارا در شهرها مورد اقبال‌ واقع‌ شد. به‌ سبب‌ وجود همین‌ خصیصه‌های‌ ملّی‌ بود که‌ به‌ زودی‌ دریافتند باید به‌ تعیین‌ و تثبیت‌ نوعی‌ نظام‌ و روش‌ موسیقایی‌ یگانه‌ بپردازند، و این‌ نیاز را ‌ “ابن‌مِسجح‌” (متوفّی‌ به‌ سال‌ قمری۹۷/۷۱۵میلادی) پاسخ‌ داد.

ابن‌مسجح‌ که در سوریه‌ و ایران‌ به‌ مسافرت‌ پرداخته‌ و از نوازندگان‌ و خنیاگران‌ و هم‌ از نظریه‌پردازان‌ موسیقی‌ درس‌ هایی آموخته‌ بود؛ توانست‌ نظامی‌ را در زمینه‌ی‌ نظریه‌ی‌ موسیقی‌ پی‌افکند و روشی‌ را برای‌ اجرای‌ موسیقی‌ به‌ دست‌ دهد که‌ در سرتاسر سرزمینهای‌ عربی‌ زبان‌ بتوان‌ از آن‌ در رفع‌ مشکل‌ موجود بهره‌ جست‌. در این‌ میان‌ برخی‌ از ویژگیهای‌ مختصّ ملّیتها نیز به‌ درون‌ گام‌ فیثاغوری‌ راه‌ یافته‌ بود؛ از آن‌ جمله‌ سوم‌ خنثی ‌یعنی‌ فاصله‌ای‌ میان‌ سوم‌ بزرگ‌ و سوم‌ کوچک‌؛ و این‌ فاصله به نام زلزل‌ (۱۷۵ قمری /۷۱۵ میلادی) معرفی گردید.

در نیمه‌های‌ قرن‌ سوم‌ جهانی‌ تازه‌ بر روی‌ کسانی‌ چهره‌ گشود که‌ به‌ آن‌ دسته‌ از علوم‌ علاقه‌ داشتند که‌ به‌ Quadrivium یا “علوم‌ ریاضیه‌”مشهور بود و خود نظریه‌ی‌ موسیقی‌ را هم‌ در برمی‌گرفت‌. در «بیت‌الحکمه‌ی‌» بغداد کسانی‌ حضور داشتند که‌ آثار نویسندگان‌ بزرگ‌ یونانی‌ در زمینه‌ی‌ موسیقی‌ را به‌ عربی‌ برگردانده‌ بودند، از جمله‌ آثار ارسطو و اریستوکسنوس‌ و بطلمیوس‌ و … نخستین‌ کسی‌ که‌ از این‌ علوم‌ تازه‌ منفعت‌ جست‌ کندی‌ ٬ فیلسوف عرب (متوفّی‌ در حدود ۲۶۰قمری/۸۷۳ میلادی) بود، و از میان‌ آثار فراوان‌ او در این‌ زمینه‌ سه‌ یا چهار عدد به‌ دست‌ ما رسیده‌ است‌. کندی‌ تمامی‌ حوزه‌ی‌ علم‌ موسیقی‌ را در همین‌ آثار موجودش‌ درنَوردیده‌ است.

کندی‌ موسیقی را همانند یونانیان شاخه ای از ریاضی می دانست و از طرفی آن‌ را به‌ منزله‌ی‌ دارویی‌ می‌دید که‌ پزشکان‌ در کار درمان‌ به کار می رفت. از دید کندی هر نغمه‌ای‌ (= نتی‌) در عود با هر مقام‌ و لحن‌ و ضرب‌ و عاطفه‌ای‌ پیوند خورده، و اینها، به‌ نوبه‌ی‌ خود، با سیارات‌ و فصول‌ و عناصر و طبایع‌ و رنگها و بوها در هم می آمیزند.

او در شرح‌ مبسوطی‌ که‌ از عود دارد – «اشیاء چهارگانه‌» را بر همه‌ی‌ چیزهای‌ دیگر غلبه‌ داده است، به‌ طوری‌ که‌ از دید اوچهار زه‌ وجود دارد و الحان‌ چهارتایی اند و پرده‌ها چهار عددند و زهها از پایین‌ به‌ بالا چهارلا و سه‌ لا و دو لا و یک‌ لایند. کندی‌ اثری‌ پدید آورده‌ بود موسوم‌ به‌ “رساله‌ فی‌ قسمه‌ القانون‌” ، و این‌ اثر به‌ احتمال‌ می‌تواند شرحی‌ بر بخش‌ قانون‌ “Sectio Canonis” اثر اقلیدس‌ باشد، چرا که‌ ما می‌دانیم‌ کندی‌ با اثر اخیر از آن‌ اقلیدس‌ آشنا بوده‌ است‌.

پیروان‌ او، یعنی‌ “اخوان‌ الصّفا “(قرن‌ چهارم‌ / دهم‌)، در بیشتر چیزها ازنظریات فیثاغورثی او پیروی‌ می‌کردند، ولی‌ زهها را به‌ ترکیب‌ مرکب‌ از ۶۴ رشته‌ و ۴۸ رشته‌ و ۳۶ رشته‌ و ۲۷ رشته‌ می‌دانستند. اینان‌ به‌ هر مقام‌ لحنی‌ و ضربی‌ تأثیری‌ خاص‌ نسبت‌ می‌دادند، و این‌ عقیده‌ای‌ بود که‌ تا قرن‌ چهاردهم‌ / بیستم‌ در سرتاسر سرزمینهای‌ اسلامی‌ رواج‌ و رونق‌ داشت‌. اخوان الصفا در اکثر رسائل خود به افلاکی بودن موسیبقی و تاثیرات آن پرداخته اند.

“فارابی‌” به‌ عنوان‌ یک‌ نظریه‌پرداز موسیقی‌ ٬ برعلوم‌ ریاضی‌ و فیزیک‌ احاطه‌ی‌ کامل‌ داشت‌. لذا برای‌ ورود به‌ علم‌ نظری‌ از هر لحاظ‌ مجهّز بود. گرچه‌ علم‌ خود را به‌ یونانیان‌ مدیون‌ بود، ولی‌ خطاهای‌ آنان‌ را در زمینه موسیقی افلاک تکرار نکرد. تحلیلی‌ که‌ او از تأثیر موسیقی‌ به‌ دست‌ می‌دهد، هم‌ یونانیان‌ را وهم‌ کندی‌ را به‌ کلّی‌ پشت‌ سر می‌نهد، همان‌گونه‌ که‌ از فیلسوفی‌ طبیعی‌ چون‌ او چنین‌ انتظاری‌ هم‌ می‌رود.

“ابن‌سینا” (متوفّی‌ به‌ سال‌ ۴۲۸/۱۰۳۷) در کتاب‌ پرخواننده‌ و پرنفوذ خود موسوم‌ به‌ “شفا” فصلی‌ را به‌ موسیقی‌ اختصاص‌ داد. ابن‌سینا نیز، همانند فارابی‌، از رؤیای‌ ‌ « هماهنگی‌ افلاک‌ » فراتر رفت‌ و به‌ بررسی‌ هنر موسیقی‌ به‌ تنهایی‌ و به‌ ذات‌ خود همّت‌ گماشت‌، هنری‌ که‌ همه‌ی‌ ما به‌ تجربه‌ می‌دانیم‌ که‌ در بیشتر اوقات‌ می‌تواند درمان‌ غمهای‌ کشنده‌ باشد. بینش‌ ابن‌سینا در زمینه‌ی‌ نظریه‌ی‌ موسیقی‌ با بینش‌ فارابی‌ تفاوت‌ دارد، و این‌ به این دلیل بود که‌ اجرای‌ موسیقی‌ در بخارا و همدان‌ و اصفهان‌ با اجرای‌ آن‌ در سوریه‌ به‌ کلّی‌ فرق‌ داشت‌.

شاهین مهاجری

شاهین مهاجری

متولد ۱۳۵۰ تهران
لیسانس زمین شناسی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۴
نوازنده و محقق تمبک و میکروتونالیست

۱ نظر

  • سلام من اولین باره که سایت شما رو دیدم راستش استادم گفته درباره تاثیر تبلیغات غیر مستقیم در موسیقی براش مقاله ببرم میشه خواهش کنم منو کمک کنیدو بگید میتونم اونو از چه سایتی پیدا کنم یااگه خودتون چیزی در اینباره میدونید برام میل کنید واقعا به کمکتون احتیاج دارم ممنون.

بیشتر بحث شده است