گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

تجزیه و تحلیل کاربرد تکنیک های نوازندگی سازهای زهی در سبک مینیمال (۴)

تکنیک‏ های آهنگسازی

برای شناسایی بهتر تکنیک‏‌های نوازندگی سازهای زهی و استخراج و جمع‌‏آوری آن‏ها در ابتدا شناخت کاملی نسبت به تکنیک‏ های آهنگسازی این سبک لازم است، زیرا از این طریق می‏ توان نحوه مواجه آهنگساز با مقوله صدا را درک کرد و اصول حاکم بر آهنگسازی سبک مینیمال را شناخت.

ازآنجایی‌که جنبش مینیمال حرکتی بود علیه جنبش‌های پیش از خود و خسته از اصول هارمونیکی دوره کلاسیک و پیچیدگی‏ های قوانین سریالیسم، به دنبال یافتن ماهیت موسیقی و عناصر اصلی آن یعنی شفافیت و خلوص صدا و ریتم رو به‌سوی سادگی نهاد و تلاش کرد تا به ساده‏‌ترین شکل آنچه را که هویت موسیقی می‏ نامید به بهترین شکل به شنونده ارائه دهد. در همین راستا آهنگسازان مینیمال از ساده‏‌ترین تکنیک ‏ها برای ساخت قطعات‌شان استفاده کردند تا بتوانند به‌دوراز پیچیدگی‏ های دست و پاگیر هارمونیکی به شنونده به کشف و شهود در دنیای اسرارآمیز اصوات کمک کنند.

به همین منظور تکنیک‏ های آهنگسازی مینیمال در راستای اهداف زیر شکل گرفتند:

  • هارمونی ساده و ایستا
  • ساختار فرمی پیوسته
  • بافت ریتمیک و شفافیت صداها
  • الگوهای ریتمیک تکرارشونده
  • فقدان ملودی (به معنای سنتی)

علاقه‌مندی به‌سادگی و موجودیت بخشیدن به صداها آهنگسازان پیشرو موسیقی مینیمال یعنی لامونت یانگ، تری رایلی، استیو رایش و فیلیپ گلس را به‌سوی موسیقی قرون‌وسطا و کانن‌های آن زمان کشاند، همچنین به دلیل آشنایی این افراد با موسیقی جز، راک‌اندرول و موسیقی شرق به‌خصوص موسیقی هند، اندونزی، چین و بالی، ریتم و ضرب‏ های ثابت وارد کار آهنگسازی آن‏ها شد.

در بررسی تکنیک ‏های آهنگسازی مینیمال، تعدادی تکنیک ‏های پایه‏ وجود دارد که در ساختار قطعات بسیاری از آهنگسازان آن مورد استفاده قرارگرفته‏ است، بعضی از این تکنیک‌ها عبارت‌اند از:

تکرار (Repetition)، صداهای کشیده (Drone)، لایه‌بندی (Layering)، پیوستن (Dovetailing)، جابه‌‏جایی ریتمیک (Rhythmic Displacement)، افزایش و کاهش (Additive and Subtractive)، استیناتو (Ostinato)، هارمونی ایستا (Static Harmony)، مدول (Module)، جابه جایی فاز (Phase shifting)، دگردیسی (Metamorphosis)، (فرزانه فر ۱۳۹۷).

 تجزیه و تحلیل تکنیک‌ها

یکی از تکنیک‌های آهنگسازی به‌کاررفته در سبک مینیمال تکنیک لایه‌‎بندی است. در این تکنیک، آهنگساز عبارت‌های جدید را لایه‏لایه به ملودی اصلی اضافه می‏ کند و بسته به این‌که تا چه اندازه بخواهد لایه جدید را شفاف ‏تر و واضح ‏تر به گوش شنونده برساند تکنیک ‏های نوازندگی متفاوتی را به کار می‏ گیرد. به‌طور مثال اگر بخواهد فقط حضور لایه جدید را اعلام کند و نیازی به معرفی اصوات فرعی آن نباشد می‏تواند از آرشه‏ کشی معمولی استفاده کند و یا با کمک تکنیک مارکاتو (Marcato) و ساستنوتو (Sustenuto) صرفاً توجه شنونده را به لایه جدید جلب کند.

در این میان باید توجه داشت که در هر نوع آرشه‏ کشی، سرعت حرکت آرشه، محل تماس آن با سیم و میزان فشاری که بر روی سیم وارد می‏ شود در کیفیت صدای تولیدشده اثر می‏ گذارد. سرعت آرشه در تغییر حجم صدا تأثیر دارد و میزان فشار آرشه بر روی سیم در کیفیت تولید هارمونیک‏ های تولیدشده اثر می‏ گذارد و درنهایت محل تماس آرشه با سیم، شیوش‏ های مختلف صوتی تولید می ‏کند. دانستن این نکات و نحوه به کار بردن آن‏ها توسط نوازنده در این نوع موسیقی از اهمیت فراوانی برخوردار است، زیرا شناخت اصوات و چگونگی تولید آن‏ها توسط آرشه از مهم‏ترین اتفاق‏ های موسیقی مینیمال است.

آوا فرزانه‌فر

آوا فرزانه‌فر

۱ نظر

بیشتر بحث شده است