آهنگساز مینیمال تکنیک های مختلفی را برای به تصویر کشیدن اصوات و معرفی لایه صوتی جدید به کار میبرد تا بتواند درنهایت سادگی منظور خود را تأمین کند. در بعضی موارد آهنگساز برای معرفی تکنیک سول پونتیچلو (Sul Ponticello) یا نوازندگی نزدیک خرک را استفاده می کند و به این وسیله تمام هارمونیک های اصلی و فرعی تن موردنظر را در محدوده مشخصی از سیم یعنی از گوشی تا خرک به شنونده ارائه می دهد، همچنین رنگ صوتی تولیدشده توسط این تکنیک با رنگ صوتی حاصل از آرشه کشی معمولی متفاوت است.
تصویر شماره ۱-«کوارتت زهی» اثر تری رایلی
مآخذ: Riley, Terry, String quartet(۱۹۶۰), G.Schirmer’s Rental Library
در تصویر شماره ۱ می توان این نمونه را مشاهده کرد، ویلنسل برای نشان دادن لایه صوتی خود علاوه بر صدای خاص و گرم این ساز با استفاده از سوردین رنگ صوتی جدیدی ایجاد می کند و بعد از این که لایه ویولا توسط تکنیک سول پونتیچلو همراه با سوردین و استفاده از دینامیک بسیار ملایم، لایه خود را به گوش شنونده میرساند، اصوات جدید را توسط تکنیک سول تاستو (Sul Tasto) یا نوازندگی نزدیک گریف، همراه با هارمونیکهای فرعی صوت مورد نظر در محدوده صوتی کوتاهتری یعنی از گوشی تا انتهای گریف به شنونده عرضه می دارد.
تصویر شماره ۲- «شیکر لوپس» اثر جان آدامز
مآخذ: Adams, John. Shaker loops: string septet. Associated Music Publishers, 1983,Part I: 6
از دیگر تکنیکهای که در این مورد می توان نام برد تکنیک فلوتاندو (Flutando) است، در تصویر شماره ۲، قطعه «شیکر لوپس» (Shaker Loops) ساخته جان آدامز میتوان این تکنیک را مشاهده کرد که ویولنسل در بستری از صداهای با دینامیک آرام، با استفاده از تکنیک فلوتاندو و دینامیک قوی لایه صوتی جدید را وارد می کند، این لایه از یک فاصله چهارم سی تا می تشکیلشده که بهصورت هارمونیکهای با حفظ یک نت پایه ثابت نواخته میشوند یعنی نت سی نگهداشته میشود و نت می همراه با هارمونیکهای فرعی آن به شکل فلوتاندو با صدادهی فلوت مانند نواخته میشود، همزمان با این تکنیک کنترباس نت سل را با دینامیک آهسته و بهصورت فلاژوله اجرا میکند. درنهایت آکورد سل، سی بمل، می بمل با هارمونیک های فرعی نت پایه و پنجم به گوش شنونده می رسد که یکی از زیبایی های موسیقی مینیمال را می توان در این درهمتنیدگی آکوردها و صداهای آنها دانست.
علاوه بر تکنیک های ذکرشده که توسط آرشه صورت می گیرد، می توان تکنیک هایی را نیز پیدا کرد که توسط دست و بدون کمک آرشه انجام م یشوند مانند پیتزیکاتو (Pizzicato) یا ضربه زدن و کشیدن سیم توسط دست که مسلماً در یک قطعه که تماماً با آرشه نواخته می شود معرفی یک لایه صوتی جدید توسط پیتزیکاتو میتواند برجسته تر باشد.
همانطور که در مورد آرشه کشی به نحوه آرشهکشی و تأثیر آن بر روی تولید صدا اشاره شد تکنیک پیتزیکاتو نیز به همانگونه است، محل انگشتگذاری و میزان فشار بر روی سیم می تواند صداهای مختلفی را تولید کند به طور مثال با استفاده پیتزیکاتوی عمودی میتوان صدای ضربه ای و بلندی تولید کرد و با صدای پیتزیکاتوی افقی که بهصورت گرد شنیده خواهد شد کاملاً متفاوت خواهد بود.
تصویر شماره ۳- «شیکر لوپس» اثر جان آدامز
مآخذ: Adams, John. Shaker loops: string septet. Associated Music Publishers, 1983,Part I: 5
گلیساندو (Glissando) نیز همانگونه که در تصویر شماره ۳ دیده می شود از دیگر تکنیک های کاربردی در این سبک است که یا بهصورت آزاد بر روی یک سیم و با معرفی کلیه اصوات اصلی و فرعی آن صورت می گیرد، یا بهصورت گلیساندوی ثابت در فاصله موردنظر آهنگساز اجرا می شود. در گلیساندو هم بسته به اینکه دست با چه فشار و با چه سرعتی حرکت کند می تواند صداهای متفاوتی ایجاد کند.
مرسی از مطالب خوبتون