در پی لغو کنسرت لیلا رمضان در تهران پیشتر یادداشتی منتشر کردیم که خواندید، به تازگی «دیده بان موسیقی» در این باره بیانیه ای صادر کرده که میخوانید:
تنها یک هفته پس از اعلام وزیر محترم فرهنگ که همگان باید به مجوزهای وزارتخانه متبوعش احترام بگذارند، یکی از زیر مجموعههای همان وزارتخانه کنسرتی را، با داشتن مجوز، اعلام عمومی و فروش بلیت لغو کرد. کنسرت پیانوی خانم لیلا رمضان.
بدیهی است اتفاقی مانند تغییر تاریخ عید فطر از حیطه اختیار وزارت فرهنگ و دفتر موسیقی خارج است، اما شرط احترام حداقلی به هنر و هنرمند و مجوزی که خود صادر کردهاند، این بود که این نهادها به مدد سیستم اداری عریض و طویل تحت امرشان چنین مواردی را پیشبینی و در سریعترین زمان ممکن به هنرمند اعلام کنند تا ضمن عمل به وظایف ذاتی و اخلاقی خود، هزینههای احتمالی و زیان برنامه بویژه در شرایط وخیم اقتصادی فعلی برای برگزار کنندگان بهکمترین میزان خود برسد.
جدای از این پرسشها که چرا هنوز راه حلی برای موضوع تداخل برخی مناسبتها با برگزاری کنسرتها پیدا نشده است؟ چگونه وزارتخانهای میتواند احترام گذاشتن به مجوزی که خود به آن احترام نمیگذارد را به دیگران تکلیف کند؟ چگونه میتواند از همان جامعهای که با نگاههای از بالا و رفتارهای اینچنین آزردهاش مینماید انتظار همدلی و همراهی داشته باشد؟ باید نکتهای را هم به مدیران محترم یادآور شد و آن اینکه مسئولیت بپذیرند و زیان این بیبرنامهگیها را به برگزارکنندگان بپردازند.
برای جامعه موسیقی میتواند رای دیوان عدالت اداری در تکلیف به وزارت فرهنگ در چالش حقوقی آن و تهیهکنندگان فیلم سنتوری معیاری باشد تا مدیران این حوزه نیز بدانند اگر مجوزی را که خود دادهاند لغو کنند، باید زیان طرف مقابل را نیز جبران کنند.
نکته آخر عملکرد نهادهای مدنی حوزه موسیقی مثل خانه موسیقی و انجمن صنفی هنرمندان موسیقی است که در نهایت کارشان بیانیه دادن در چنین مواردی بودهاست، در حالی که یک نهاد صنفی باید ساز و کار حل اختلاف را برای چنین مواردی پیشبینی کند.
آیا شما از این نهادها سراغ دارید کمیته یا کانونی برای رفع چنین اختلافاتی تشکیل داده باشد تا اگر هنرمند بیپناه بخواهد به جایی شکایت برد بداند ساز و کار آن چگونه است؟ تنها یک کمیته داوری در حدود ده سال قبل برای تامین نظر ریاست وقت شورای عالی و هیات مدیره خانه موسیقی تشکیل شد تا به شکلی غیرقانونی و بیاعتنا به اساسنامه رای به برکناری دستوری هیاتمدیره کانون سازسازان بدهد. پس از آن جامعه موسیقی نه آییننامهای درباره کمیته داوری دید و نه جایی شنید و خواند که این کمیته به امر و اختلاف دیگری رسیدگی کرده باشد!
۱ نظر