چنانکه پیداست در خط اول آکوردهای اصلی سه صدایی در موسیقی غربی با نام آنها یا مترادف آنها با علامت مساوی مشخص شده اند. در اینجا ما دو راه برای نام گذاری آکوردها داریم. اول: مانند روش نام گذاری آکوردهای موسیقی غربی یعنی توجه به فاصله ی سوم آکورد و یا پنجم آکورد؛ دوم: با توجه به فضای مدالی که آکورد از آن بیرون کشیده شده است نامی اختیار کنیم و مسلماً از نامی استفاده کنیم که بسامد استفاده از آن نام و فضای مدال بیش از دیگر نام ها باشد. در ادامه نگاهی به هر دو روش می اندازیم، به علاوه ی راه سومی که پیشنهاد من است:
۱- در حالت اول، در موسیقی غربی، به طور مثال با معیار قرار دادن فاصله ی سوم بزرگ در آکورد ماژور نام بزرگ به آن داده شده است و دومی هم به دلیل فاصله سوم کوچک آنرا مینور نامیده اند. اما در سومین و چهارمین آکورد معیار نام ها فاصله ی پایه تا پنجم بوده است؛ به ترتیب پنجم کاسته : آکورد کاسته و پنجم افزوده: آکورد افزوده. با چنین نگرشی به بررسی تعدادی از آکوردهای دارای فواصل ریزپرده می پردازیم. در خط دوم با معیار قرار دادن سوم آکورد می توان آکورد را نیم بزرگ نامید.
اگر فقط با این معیار ادامه دهیم آکورد اول با سومی، هفتمی، دهمی و سیزدهمی هم نام می شود و چنین حالتی نمی تواند نشان دهنده شخصیت هر کدام باشد. اکنون برای برخی معیار را پنجم آکورد قرار می دهیم. به این ترتیب آکورد دوم را کم درست می نامیم، اگر فقط با این معیار ادامه دهیم آکورد دوم با سومی، هشتمی، نهمی هم نام می شود. برای جلوگیری از اِطناب کلام این فرض را برای باقی آکوردها انجام نمی دهم. یادآوری می کنم که سیاوش بیضایی به آکورد شماره ی یک نام تریاد نیم بزرگ (بیضایی ۱۳۷۵: ۱۴۲) و تریاد میانه (بیضایی ۱۳۹۷: ۱۷۷) داده است، که از نظر من برای نامیدن حتی این نوع هم مُکفی نیست.
۲- اکنون ببینیم با فرض ترکیب معیار سوم و پنجم آکورد به چه نتایجی می رسیم. شماره ی یک «نیم بزرگ، درست»؛ دومی «بزرگ، کم درست»؛ سومی «کم بزرگ، کم درست»؛ چهارمی «بیش بزرگ، درست» و الی آخر. از آنجا که هیچ کدام از آکوردها (۱ تا ۱۴) دارای فواصل تکراری و مشابه نیست، نام هیچ کدام تکراری نخواهد بود. با این روش نام هایی یکتا خواهیم داشت که کیفیت هر آکورد با آن نام کاملاً مشخص و مجزا از دیگران است.
در اینجا یادآوری کنیم که مشابه این روش را فرهاد فخرالدینی هم به این ترتیب بیان کرده است: شماره ی یک را «کامل نیم بزرگ»، دومی «پنجم کم درست و سوم بزرگ»، سومی «پنجم کم درست و سوم نیم بزرگ»؛ پنجمی «پنجم بیش درست و سوم نیم بزرگ»، هفتمی «پنجم بیش درست و سوم نیم بزرگ»، نهمی «پنجم کم-درست و سوم کوچک»؛ پس شماره های یک، دو، سه، پنج، هفت و نُهمی را نام گذاری کرده است؛ و درنهایت آکوردی را معرفی کرده است که در تصویر ۲ نیست یعنی «پنجم کاسته و سوم کم کوچک» (تصویر ۳) (فخرالدینی ۱۳۹۴: ۱۹-۲۰).
۳- اما با روش آخر می توان نام هایی خاص و یکتا (Unique) برگرفته از مُدهای ایرانی به آکوردها داد. سبب این نام گذاری تعلق و بیرون آمدن فواصل از درون سلول های اکتاوی سازنده یِ بستر صوتی موسیقی ایرانی است. رویکرد به ساختار مدال موسیقی کلاسیک ایرانی به چند دسته تقسیم می شود. یکی از آنها نگاه به سلول های سازنده ی این موسیقی به شکل تریکورد، تتراکورد و پنتاکوردها است (اسعدی ۱۳۸۵، کردمافی ۱۳۸۸، مهرانی ۱۳۸۳ و خضرائی ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹).
۱ نظر