گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

«فُرم و مُحتوا»ی بیانی در موسیقی دستگاهی ایران (۳)

۲.۱.۴. نقطه‌ی عزیمتِ بیان

«همان‌طور که در عرصه‌ی نوازندگی و به‌ویژه خوانندگی با مقوله‌ی نُت‌های طلایی مواجهیم، نقطه‌ی تعالیِ آهنگِ بیان نیز حایز فَراسنج‌هایی است که نیل به‌«بیانِ سنجه و میزان» از آن جمله است.» (ممتازواحد، ۱۴۰۰، بیان در موسیقی ایرانی)

۳.۱.۴. رسمیتِ بیانی

« «غلام‌علی امیرنوری»، پیشکسوتِ عرصه‌ی گویندگی، می‌گوید: «گوینده باید مطابقِ معیارِ گویندگی و بیانِ رسمی صحبت کند و صدا کاملاً درست و منطبق بر قاعده و بیان، مطابقِ معیار باشد.» ۸

این گفته، منتج به‌دو مطلبِ بسیار مهم است. ابتدا این‌که «معیارِ گویندگی» و «بیانِ رسمی»، سرلوحه‌ی نحوه‌ی صحبتِ گوینده باید باشد و دیگر این‌که، صدای گوینده نیز باید کاملاً درست و منطبق بر قاعده و بیانِ معیار باشد.

از آنجا که کُلیاتِ (و حتی اَعَمی از جُزئیات) در هنرهای صداپردازی یکسان است، این تحلیل در مقوله‌ی خوانندگی و آواز نیز نمود می‌یابد و به‌دلیل وُجوهِ اشتراکیِ فراوان میانِ دو مقوله‌ی خوانندگی و نوازندگی (البته با توجه به‌وجوهِ افتراقی‌شان)، در مقوله‌ی نوازندگی نیز حایزِ تفکر و تأمل خواهد بود. پس میتوان این درس‌گفتارِ غلام‌علی امیرنوری را در حوزه‌ی خوانندگی و نوازندگی تعمیم داد و به‌این صورت، تعبیر و تفسیر نمود:

خواننده و نوازنده، باید مطابقِ معیارِ خوانندگی و نوازندگی و بیانِ رسمی! ، خوانندگی و نوازندگی کنند و آوای خواننده و صدای سازِ نوازنده – بایستی – کاملاً درست و منطبق بر قاعده و بیان! ، مطابقِ معیارِ فرهنگِ موسیقی ایرانی باشد.

حال، این «سنجه و وزنه» و این «میزان و مقیاسِ» بیانی چگونه بایستی باشد و همچنین چگونه باید با منویاتِ فرهنگیِ موسیقایی‌مان مطابقت یابد؛ در آینده و در تألیفی مجزا ارائه خواهد شد. ۹» (ممتازواحد، ۱۴۰۰، بیان در موسیقی ایرانی)

 

۲.۴. بافت و بافتارِ بیانی

«اینجا، نکته‌ای حایز اهمیت است؛ بیان در گفتار و نوشتارِ آدمی، با عناصرِ کلامی همراه است و نویسنده و گوینده، ضمنِ شناختِ آهنگ‌واره‌های بیانی و با چینشِ واژگان و مهندسیِ کلام، می‌داند که عنصرِ بیان را در نوشتار و یا گفتار خود – جهت اَدای معنی و حَقِ مطلب – به‌چه نحو و به‌چه شکل اِعمال نماید.

حال در موسیقیِ باکلام، این مهمّ نسبت به‌موسیقیِ بی‌کلام تا حدی سهل‌تر است زیرا ابزارِ کلام به‌یاریِ مجریان می‌شتابد ولی در موسیقیِ ناب و خالص (یعنی موسیقی بی‌کلام)، بیان در این نوع موسیقی حایزِ صعوبتِ خاص خود می‌باشد. بافتِ بیانی به‌جنس، لایه‌ها و عناصرِ بیانی مربوط می‌شود.

۱.۲.۴. جنسِ بیان

۲.۲.۴. لایه‌های بیانی

۳.۲.۴. عناصرِ بیانی» (ممتازواحد، ۱۴۰۰، بیان در موسیقی ایرانی) ۱۰

این مطلب غیرقابل‌انکار است که عواملی چون جنسِ بیان، لایه‌های بیانی و عناصر بیانی، به‌غیر از تبلورِ محتوای بیانی، مؤیدِ مؤلفه‌های سبک‌شناسی نیز می‌باشد و اینجاست که درهم‌تنیدگیِ مباحثِ «بیان» و «سبک‌شناختی»، بهتر و بیشتر هویدا می‌گردد.

پی‌نوشت

۸. صادق‌پور، مروارید و مرزوقی، پیوند. ۱۳۹۷. روایت غلامعلی امیرنوری از ۵ دهه فعالیت در رادیو (مصاحبه با غلامعلی امیرنوری). خبرگزاری ایسنا: ۱۸ اردیبهشت.

۹. تمامی مفاهیمِ یادشده و کَتِگوری صورت گرفته در این نوشتار، مفاهیمِ پیشنهادی نگارنده بوده که در تألیفی مجزا همراه با مشروحِ مطالعاتِ نویسنده، در دست انتشار است.

۱۰. ممتازواحد، محمدرضا. ۱۴۰۰. «بیان» در موسیقی ایرانی. پایگاه خبری تحلیلی موسیقی فارس: ۵ مهر.

 

محمدرضا ممتازواحد

محمدرضا ممتازواحد

۱ نظر

بیشتر بحث شده است