شاید تصور این که حفظ تمام این آوازهای نیایشی برای راهبان دشوار و زمان بر بوده مشکل باشد اما با درنظر گرفتن این که هر روز و هر مراسم، آواز نیایشی خاصی را داشته میتوان حجم این آوازهای نیاشی را با آثاری که امروزه برای ما آشنا تراند مقایسه کرد.
آن چه راهبان برای اجرای این آوازهای نیایشی باید از بر میکردند معادل است با مجموع تمام آثار واگنر و بتوون آن هم بدون کمک سیستم نت نویسی. مدت اجرای این آوازهای نیایشی بدون وقفه، بیش از ۸۰ ساعت میشده و از برشدن تمام آن ها به طور دقیق بیش از یک دهه زمان میبرده. پس از فرمان پاپ گرگوری کبیر، در کنار ثبت متن نیایش ها، روش هایی برای نگارش موسیقی این آواز ها نیز ابداع شد.
یکی از ابتدایی ترین این روش ها که نمونه های آن هنوز موجود است، نیوم نام دارد. در این روش، موسیقی با استفاده از علائمی که بالای متن نیایش نوشته میشده ثبت میشد. هرچند این روش منطقی نسبی داشت اما اطلاعات دقیق و قابل اتکایی از موسیقی و ارتباط نت های موسیقی را ثبت و منتقل نمیکرد.
نیوم مثل نقشهای بود که تصویر جادهها را داشت اما هیچ نام و نشان و شمارهای روی آن نبود و حتی شمال و جنوب آن هم مشخص نبود. این روش تنها در صورتی واقعا به درد میخورد که خواننده قبلا آوازها را حفظ کرده باشد و تنها از نیوم برای یادآوری استفاده کند. در این دوران انفجار بزرگ نگارش موسیقی در شمال ایتالیا اتفاق افتاد. این رویداد مهم خط باریک قرمزی بود که توسط یک راهب ایتالیایی به نام گوییدو موناکو برای ثبت دقیق تر نگارش موسیقی کشیده شد. این خط قرمز مبدا و مرجع یک نت موسیقایی ثابت بود که به سیستم نگارشی نیوم اضافه میشد.
گوییدو راهبی از نظام بندیکتی و اهل شهر ایالتی آرتزو در ایتالیا بود. هرچند جزئیات زیادی از او، زمان دقیق تولدش، و وفاتت او موجود نیست اما توافق عمومی در مورد تاریخ احتمالی تولد او وجود دارد. به احتمال زیاد گوییدو در سال ۹۹۱ یا ۹۹۲ میلادی به دنیا آمده و دومین مقاله مهم در تاریخ نگارش موسیقی را او نوشته. مقالهای به نام میکرولوگس که گفته میشود در زمان سیو چهار سالگی گویید و نوشته شده و به این ترتیب مورخان موسیقی سال های ۱۰۲۵ یا ۱۰۲۶ میلادی را برای نگارش این مقاله تخمین میزنند. آن چه باعث شد تا گوییدو به فکر بهبود روش نگارش موسیقی بیفتد،
سختی و زمان طولانی از بر کردن آوازهای نیایشی گرگوریان توسط راهبان بود. گوییدو در نظر داشت تا این زمان را از بیش از ۱۰ سال به یک سال تقلیل دهد. او روشی را برای آموزش به سرودخوانها ابداع کرد تا آنها در زمانی کوتاه سرودها را یاد بگیرند. این روش خیلی زود در شمال ایتالیا زبانزد شد و دشمنی و حسادت راهبان دیگر در دیرها و صومعهها را برانگیخت. او مجبور شد تا به آرتزو برگردد، و در شهری زندگی کند که هیچ صومعهای نداشت، اما گروهی بزرگ از آوازخوانهای کلیسایی در آن شهر بودند که اسقف تدالد، از گوئیدو برای رهبری آوازخوانها دعوت به کار کرد.
۱ نظر