گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

پرسش از ارتباط گفتمان‌های موسیقایی و جریان چپ در ایران (۷)

بااین‌حال در همین برشِ زمانی اثر پوشیده‌ی گرایش‌های چپ را می‌توان از سال ۱۳۳۶ به بعد در نوشته‌های انتقادآمیز کسانی چون داریوش صفوت، هوشنگ استوار، علی‌محمد رشیدی و … (عمده درباره‌ی موسیقی برنامه‌ی گل‌ها در رادیو) دید که برخی از ایده‌های کلیدی اقتصادی یا جامعه‌شناختی مارکسیستی (دیالکتیک تاریخی و تحلیل طبقاتی) را -البته اغلب به شکلی بس خام- دست‌مایه‌ی نقدهای خود کرده بودند (صلواتی ۱۳۹۹: ۹۳-۹۲). این جریان انتقادی باآن‌که گاه وضعیت موسیقی روزگار خودش را در پیوند با ناکامی‌های اول دهه‌ی ۱۳۳۰ می‌بیند (همان: ۱۰۳) تا آنجا که به صرفِ موسیقی در دوره‌ی شکست مربوط می‌شود دگرگونی قابل لمسی ایجاد نکرد بلکه تنها برخی از خاصیت‌های دوره‌ی قبل (گرایش به سر غرب‌گراتر طیف) را به نمایش گذاشت.

در این دوره تنها جدایی تدریجی از گفتمان تجدد موسیقایی (هر دو شاخه‌ی اصلی و مخصوصا شکل‌های رادیکال‌تر) را شاهدیم که زمینه‌‌ها را برای دوره‌ی بعدی مهیا می‌کند. همچون دوره‌ی پیش نخستین نشانه‌ها در آثار روشنفکران صاحب‌قلم رخ می‌نماید. غرب‌زدگی جلال آل احمد به عنوان یکی از آثاری که سخن دوران خودش را به بیان درمی‌آورد (یا حتا دوران خودش را تعریف می‌کند) سال ۱۳۴۰ نوشته و سال ۱۳۴۱ منتشر می‌شود. شگفت نیست که در همان سال‌ها کنگره‌ی بین المللی موسیقی به همت یونسکو (بانی اصلی؛ شورای بین‌الملی موسیقی) در تهران برگزار می‌شود با عنوان فرعی حفظ شکل‌های سنتی موسیقی عالمانه و مردمی در کشورهای شرق و غرب (Archer 1961). کنفرانس با توصیه‌هایی برای توجه یا بازتوجه به سنت‌های موسیقایی بومی هر فرهنگ و اجتناب از دورگه‌سازی موسیقایی-فرهنگی به پایان رسید (۲۳).

اگر این رویداد موسیقایی را با این که تاثیری فوری بر جریان موسیقی در ایران نگذاشته به عنوان یک نقطه‌ی عطف نمادین در جابه‌جایی گفتمانی در نظر بگیریم که همزمانی‌اش با چرخش گفتمان سیاسی-اجتماعی نمادینگی آن را اطمینان‌بخش‌تر هم می‌کند آنگاه این دوره‌ی حدودا ۱۵ ساله به عنوان یک دوره‌ی نهفتگی برای تحولات بعدی تفسیر می‌شود و می‌تواند در طرح این مقاله برای پرسش از پیوند گفتمان‌های موسیقایی و جریان چپ به عنوان یک پل جایی بیابد.

علاوه بر این پیوند پل‌گونه با این که در ظاهر به نظر می‌رسد بعضی از آثار و کنش‌های این دوره در تضاد با گرایش‌های مارکسیستی است (۲۴) اما اگر تغییرات چپ جهانی در قالب چپ نو و قرار گرفتن سیاست هویت یا مجموع مسائل هویتی در کانون توجه آنها را نیز به بستر تحلیل بیفزاییم (برای نمونه نک. (Hobsbawm 1996) و (Farred 2000)) آنگاه پیوندهای این دگرگونی‌ها با بحث حاضر بیش از پیش آشکار می‌شود.

پی نوشت

۲۳- تقابل‌ها و تغییرات گفتمانی را در مشروح سخنرانی‌های این کنگره به خوبی می‌توان رصد کرد به ویژه اگر سخنرانی‌های علینقی وزیری و مهدی برکشلی را به عنوان نمایندگانی از گفتمان‌های غالب مرتبط با تجدد (همچنین از بعضی جهات شاید ویکتور وینوگرادُف) با سخنرانی‌های موسیقی‌شناسان غیرایرانی (مخصوصا فرانسوی‌ها) یا ایرانی‌هایی مانند زاون هاکوپیان مقایسه کنیم. برای درک موشکافانه‌ی تغییرات رک. ترجمه‌ی متن سخنرانی‌های این کنگره در شماره‌های ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴ و ۲۵ فصلنامه‌ی موسیقی ماهور. همچنین نک به تاکیدی که (سروی ۱۳۸۹) و (اباذری ۱۳۹۶) روی سال ۱۳۴۰ کرده‌اند. و نیز برای بررسی چرخش گفتمان‌های سیاسی نک. (رهبری ۱۳۸۶). برخی تناظرها میان چرخش گفتمان‌های موسیقایی و سیاسی شایسته‌ی توجه است.

۲۴- مخصوصا تغییر سمت و سوی سیاسی ایدئولوژیک کسانی که پیش‌تر با احزاب چپ ارتباط داشتند یا تحت تاثیر آنها قرار گرفته بودند.

آروین صداقت کیش

آروین صداقت کیش

متولد ۱۳۵۳ تهران
منتقد و محقق موسیقی

۱ نظر

  • سلام
    با عرض پوزش از بینندگان عزیز سایت که امروز با تاخیر به روز رسانی سایت را مشاهده کردند. این مشکل به خاطر تغییر در سرور سایت بوجود آمد.

بیشتر بحث شده است