نقش دف و دفنوازی در باورهای ملّت کُرد با تاکید بر شهر سنندج*
چکیده
کردستان سرزمینی مملو از باورها و آیینهای کهن و باستانی است که تجلّی هر کدام از آنها را میتوان بهشکل مراسمی با آداب و رسومی خاص مشاهده کرد. هنر، بهخصوص موسیقی، در میان ملّت کُرد از اهمّیّت ویژهای برخوردار بوده است. نقش موسیقی بهنحوی است که در اکثر مراسم آیینی، عرفانی، مذهبی و… اعم از شادی یا عزاداری ردّ پایی از آن قابل مشاهده است. در میان سازهای کُردی، «دف» بهدلیل اجراء در مکانهای مقدّس همچون خانقاه، که آدابی مخصوص بهخود را دارند؛ از تقدّسی خاص برخوردار است.
با مطالعه و بررسی واژههای کُرد و کردستان و بهدنبال آن، جغرافیا، ادیان، باورها و موسیقی بهخصوص دف و دفنوازی، سوأل اصلی اینگونه مطرح شد: دف در مراسم عرفانی و آیینی که از احترام ویژهای در میان ملّت کُرد برخوردار است در چه جایگاهی قرار دارد؟
این مقاله از منظر هدف، کاربردی و از دیدگاه شیوهی انجام، توصیفی-تحلیلی بود؛ اطّلاعات نیز بهشیوهی کتابخانهای و میدانی (گفتوگو با دفنوازان) بهدست آمد.
کلیدواژهها
کردستان، هنر، موسیقی، قادریه، نقشبندیه، دف
مقدّمه
«دف» یکی از سازهای خانوادهی ضربیهاست که قدمتی طولانی داشته و در شهرهای مختلف ایران و حتّی همسایگان آن بهشیوهها و اشکال مختلف، تحت عنوان سازهای دایرهای شکل (۱) (دارای طوقه)، رواج دارد. این ساز بهدلیل سادگی در ساخت و نواختن آن، یکی از کاربردیترین سازهای بشر در طول تاریخ بوده است. در این میان، «کردستان» یکی از استانهایی است که برای دف و دفنوازی، اهمّیّت و احترام ویژهای قائل است؛ بهطوری که دفنوازی با آداب و مراسم خاصّی همراه میگردد.
دفنوازی در خانقاه از چنان شور و حالی برخوردار است که کمتر مخاطبی از شنیدن آن بهوجد نمیآید. جذبهی حاصل از فضای ایجاد شده در خانقاه، دل هر کسی که اندکی آشنایی با دف دارد را بیاختیار بهسمت و سوی آن میکشاند. حجم بسیار زیاد صدا و اجرای ضربات خشن و پرقدرت امّا مملو از احساس که حاصل نوازندگی در خانقاه است بههیچوجه قابل قیاس با نوازندگی در ارکستر نخواهد بود. دفنوازان خانقاه، خود را «نوازنده» نمیدانند که «دفزن» هستند و بهجرأت میتوان گفت که صدای ساز یک دفزن غالب بر تعداد بسیاری از نوازندگان خواهد بود.
دفنوازی در خانقاه با هدف مشترک بهمنظور وحدت با دراویش و بهدور از چند رنگی، بدون حرکات نمایشی بهمنطور خودنمایی و جلب توجّه، به اجرای ریتمهای ساده و یکنواخت، ضربات هماهنگ میپردازند که هرگز در کلام نمیتوان بهتوصیف شرایط موجود و طنین ایجاد شده در خانقاه پرداخت. جمعی خالص بهپیروی از پیر و مرادشان، در پی رسیدن بهخود و خالق خود.
شرایط حاکم در چنین مراسمی از جمله: رهنمودهای پیر و مرشد، خلوص مریدان، ذکر اسماءالله و بزرگان باعث شده تا دف، از قداست و جایگاه ویژهای برخوردار باشد. درویشانِ دفنوازی که با تمام وجود، احساسات ناب درونی خود را با سازشان بیان میکنند و سایر مریدان را بهوجد و سماع میآورند، بهدف، ارزش دادهاند. اینان کسانی هستند که در مکتب عرفان بهصورت خودآموخته و تنها از طریق کشف و شهود رشد و تکامل یافتهاند و بهچنین درجهای رسیدهاند.
با مطالعه و بررسی واژههای کُرد و کردستان و بهدنبال آن، جغرافیا، ادیان، باورها و موسیقی بهخصوص دف و دفنوازی، سوأل اصلی اینگونه مطرح شد: دف در مراسم عرفانی و آیینی که از احترام ویژهای در میان ملّت کُرد برخوردار است در چه جایگاهی قرار دارد؟
بههمین منظور در ابتدا باید که با سرزمین، هنر، آداب، رسوم، باورها و اعتقادات ملّت کُرد، تاریخ ساز دف، بهویژه شهر سنندج تا حدودی آشنا شد که در ادامه به آنها پرداخته میشود.
پی نوشت
۱- Frame drum
* این جستار برگرفته از پایاننامهی کارشناسی ارشد نویسنده با عنوان «مطالعهی شیوهها و مکاتب مختلف دفنوازی در استان کردستان و تدوین شیوهای جامع در زمینهی آموزش» که در سال ۱۴۰۰ در واحد تهران شمال دانشگاه آزاد اسلامی به راهنمایی دکتر مینو خانی، دفاع و مورد پذیرش قرار گرفته است. نویسنده مسئول: محمّد طریقت (کارشناس ارشد پژوهش هنر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، تهران، ایران) و استاد راهنما: مینو خانی (استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، گروه فلسفه و پژوهش هنر، دانشکدهی علوم انسانی دانشگاه تهران شمال، تهران، ایران)
چیزی به نام ملت کرد وجود ندارد. همان طور که ملت فارس ملت ترک ملت لر وجود ندارد. مفاهیم در یک متن علمی باید علمی باشد نه برآمده از ادبیات گروه های سیاسی. ما ethnomusicology داریم اما nationmusicology هنوز وضع نشده ! اگر سایت گفتگوی هارمونیک هنوز دغدغه حفظ سابقه علمی خود را دارد؛ باید در عنوان و متن نوشته ها دقت نماید.
کاملا صحیح است. ملت کرد از اصطلاحات تجزیه طلبان است.
«ملت» را مى توان یک واحد بزرگ انسانى تعریف نمود که عامل پیوند آن یک فرهنگ و آگاهى مشترک است. به دیگر سخن، «ملت»، قطع نظر از هر تعریفى که در مورد آن وجود داشته باشد، در ارتباط با یک سرزمین معین و مشخص است که معنا و مفهوم پیدا مى کند.