گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

۷۰ سال موسیقی پاپ ایران (۲)

۳- رشد ده ساله موسیقی سنتی، مدیون حذف موقتی موسیقی پاپ
برخلاف موسیقی مقامی نواحی ایران وموسیقی دستگاهی (رپرتوار ردیف رسمی) ایران، موسیقی پاپ از همان بدو تولد، درگیر چرخه های اقتصادی وروابط بین عوامل تولید و عوامل مصرف، بوده و هست. ابتدایی ترین دلیل آن، پیوستگی آن با احساسات عام مردم است. موسیقیدانان پاپ در هرکشوری، زبان گویا و راوی حال توده های میلیونی هستند، نه گروهی اندک شمار نخبه چین و سخت پسند.

تولید انبوه و تبلیغات وسیع و نفوذ معنوی بین نیروی جوان کشور، ضرورت ناگزیر موسیقی پاپ است ولاجرم موردتوجه و احیاناً مراقبت سیاستگذاران کشور وکسانی که اهرم های کنترل افکارعامه را به دست دارند. دراین بین، بیش از نوددرصد نقش های تأثیرگذار را ترانه سرا و خواننده دارند ونقش مابقی عوامل (آهنگساز، نوازنده، تنظیم کننده و…) دراین بین، ناچیز است.

جمله معترضه ؛ یا سؤال معترضه: اگر موسیقی های دستگاهی موقعیت پولسازی را ندارند، پس این، سیاوش قمیشی (متولد ۱۳۲۴) بروبیای عریض و طویل موسیقیدانان مقیم حریم شور و سه گاه از چه رو بود؟ باید عرض شود که این استقبال مردم داخل و خارج از کشور، برآیند عامل‌های متعدد و پیچیده ای بود که ساده ترین آنها، حذف سایر موسیقی ها (به‌ویژه موسیقی پاپ) از صحنه هنر کشور درسالهای بعد از انقلاب بود و برکات و همین «بروبیا» که مجموعاً ده سال هم طول نکشید، نصیب موسیقیدانهای درجه اول و حداکثر یک پله بعد از آنها شد و مابقی ر از این نمد کلاهی نرسید.

کما این که هنوز هم معطل کنسرتی هستند درخارج کشور که شاید صددلاری کف دستشان بگذارد، یا دوسه تا شاگرد و… چیزی دراین حدود که چرخ لنگ معاششان را بگرداند. این زبان حال توده اهل موسیقی سنتی است که حداقل چندسال از عمرش را صرف آموزش و تمرین کرده و حالا هم نصیبی در دستش نیست، درحالی که وضعیت مالی یک نوازنده مبتدی گیتار یا درام، درهرحالتی از همتای خود که تار یا سه تار یا تنبک می نوازد، بهتراست.

چه در استودیو چه در کنسرت ها وچه در آموزش. غیبت ده ساله موسیقی پاپ از صحنه های رسمی کشور، باعث شد که نقش رسانه ای آن را هم در تولید انبوه، موسیقی «سنتی» به عهده بگیرد ومیراث اساتید مرکز حفظ واشاعه وگروه موسیقی دانشگاه تهران در سالهای،۱۳۴۰ درسالهای ۱۳۶۰-۱۳۷۵ و بعدازآن، تبدیل به نوعی «موسیقی پاپ» شود! درحالی که نفس موسیقی های قدیمی چه دستگاهی و چه مقامی با تولید انبوه و کنسرت های میلیونی، ناموافق است و خسارت فرهنگی این سوء تدبیر تا دو سه دهه غیرقابل جبران است.

۴ـ بعد از مجاز دانستن پاپ در داخل کشور، جابه جایی سازهای سنتی ایرانی به سازهای غربی
اشباع بس ملال آور فضای اجتماع از تولیدات انبوه و بی سروته موسیقی «سنتی» (؟) توده بیزار و خسته را به طرف موسیقی ای سوق داد که هیچکدام از عناصرش، تداعی کننده آن تولیدات انبوه نباشند. در همان سالهای اقتدار ظاهری تار و سنتور و شور و ابوعطا، موسیقی نوازان مقیم لوس آنجلس با بهترین امکانات، تولیدات انبوه تری داشتند؛ موانع کمتر و شنوندگان خیلی بیشتری. آن موسیقی از همان سالهای اوایل دهه ۱۳۶۰ درجامعه ایران نفوذ کرده بود.

علیرضا میرعلینقی

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

۱ نظر

بیشتر بحث شده است