دراویش پس از آنکه حال لازم را یافتند، شور و شوق پیدا میکنند و [در بعضی از خانقاهها] در این حال است که دست به اعمال غیر عادی نظیر زدن تیغ و خنجر بهبدن و… را بدون اینکه خونی جاری شود یا جای جراحت آن مشخّص شود با توصّل به ارواح شیوخ خود همچون غوث گیلانی و… انجام میدهند. پس از ذکر و حال، فاتحه خوانده میشود و پیر، دراویش را با عبارت «مست خاموش» یا «مست بس» بیدار میکند و آرام میگیرند (تابانی، ۱۳۸۰: ۳۸۰).
نکتهی حائز اهمّیّت اینکه نوازندگان در تمام ذکرهایی که با دف همراهی میشوند باید که از تکنیکهای مختلف دفنوازی پرهیز کنند تا باعث سردرگمی دراویش در هنگام سماع نشوند. ریتمها با قدرت، ساده و پر از احساس اجراء میشوند. سرعت اجراء معمولاً از کم بهزیاد و بستگی بهشور و حال دراویش دارد.
۳-۳-۲- طریقت نقشبندیه
این طریقت منسوب بهخواجه بهاءالدینمحمّد اویسی بخارایی (۷۱۷-۷۹۱ ه.ق)، از صوفیان مشهور سدهی هشتم هجری قمری بوده است. وی در بخارا متولّد شد و لقبش «نقشبند» بهمعنی «صورتگر»، «نقّاش» و «مصوّر» است که ظاهراً پیش از آمدن در راه سلوک به این کار میپرداخته؛ همچنین بر اساس نظریهای دیگر، چون نام «الله» را در درون خود و مریدان نقش میبست، لذا به این نام موسوم شد (پهلوان (۲)، ۱۳۹۳: ۲۵۱).
اگرچه بنیانگذار این طریقت را خواجهبهاءالدین میدانند اما ذکر این نکته ضروری است که وی نیز یکی از شاخههای منشعب از سلسلهی خواجگان (۴) بوده است. توکّلی بهنقل از کُردی مینویسد: «القاب سلسلهی نقشبندیه در قرون مختلف متفاوت بوده است، چنانکه از حضرت ابوبکر تا شیخطیفور بن عیسی ابییزید بسطامی به “صدیقیه”، از شیخطیفور تا خواجگان عبدالخالق غجدوانی به “طیفوریه”، از شیخعبدالخالق تا شیخبهاءالدینمحمّد اویسی بخارایی به”خواجگانیه”، از شیخبهاءالدین تا شیخعبیدالله احرار به”نقشبندیه”، از شیخعبیدالله تا شیخاحمد فاروقی به”احراریه”، از شیخاحمد تا مولاناخالد به”مجددیه” و از مولاناخالد تا عصر حاضر به “خالدیه” معروفاند» (توکّلی، ۱۳۹۵: ۳۱۲).
انتشار روش نقشبندیه از آسیای مرکزی و هندوستان بهکردستان ایران، عراق، ترکیه و سوریه، مرهون کوششهای عارف بزرگ و صوفی نامدار، ضیاءالدین ابوالبهاء مولاناخالد ذوالجناحین شهرزوری بوده است. وی در سال ۱۱۹۷ و بهقولی ۱۱۹۳ هجری قمری در قریهی قرهداغ از توابع سلیمانیه متولّد شد. مولاناخالد، تحصیلات خود را نزد پدر (از نوادگان پیر میکائیل جاف) (۵) و علمای دیگر بهپایان برد و در شهر سلیمانیه مشغول بهتدریس شد. سپس برای پیشبرد هدف خود و رسیدن بهمراد دل، بهدهلی، خدمت شاهعبدالله دهلوی (۶) -شیخالمشایخ هند- بار یافت و در خدمت او بهعبادت و ریاضت پرداخت و چون از وی اجازهی ارشاد یافت بهسنندج بازگشت و بهنشر طریقت نقشبندی پرداخت و پس از آن راهی سلیمانیه شد (تابانی، ۱۳۸۰: ۳۹۳-۳۹۵).
پی نوشت
۴- اگرچه القاب این سلسله در قرون مختلف متفاوت بوده امّا بهسلسلهی خواجگان معروف است.
۵- طایفهی مولانا بهپیر میکائیلی نیز شهرت دارد.
۶- شیخالمشایخ دیار هند و مرشد طریقتهای قادریه، سهروردیه، کُبرویه، چشتیه و نقشبندیه بوده است.
۱ نظر