گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

پرسش از ارتباط گفتمان‌های موسیقایی و جریان چپ در ایران (۱۳)

آنچه از پس این نمونه‌های مختصر خود را نشان می‌دهد آن است که نه تنها تصور تاثیر یک طرفه‌ی چپ (اینجا متعین در حزب توده) بر جریان‌های موسیقایی خیال خامی است بلکه حتا تصور یک‌دستی نظر نظریه‌پردازان چپ‌گرا درباره‌ی گفتمان‌ها و سبک‌شناسی موسیقی نیز به همان اندازه با واقعیت‌ها ناسازگار است چنان که دو مولف دو گفتمان موسیقایی کاملا رقیب و بلکه متضاد را به عنوان وضعیت موسیقایی آرمانی مطرح می‌کنند. (۴۰)

وضعیت تحلیل شده تا اوایل دهه‌ی ۱۳۶۰ همچنان قابل تطابق با پیوند کنش‌های موسیقایی و جریان چپ است. اما به تدریج با افزوده‌ شدن پارامترهایی چون ممنوعیت‌های حکومت برآمده از انقلاب (ابتدا گونه‌هایی از موسیقی که بیشتر پیوسته‌ی رژیم قبل پنداشته می‌شد و سپس کل موسیقی)، حذف قهری گروه‌های چپ‌گرا از صحنه‌ی حیات اجتماعی موضوع شکل آن هم‌خطی را هم از دست داد و تنها به باقی‌ماندن انرژی اولیه‌ی یک موج در محیط شبیه شد. کمی بعد چپ بین‌المللی هم دچار ضربه‌ی فروپاشی بلوک شرق شد و تا مدتی آن چیرگی فراوان در محیط فرهنگی را از دست داد و توان تاثیرگذاری‌اش بر گفتمان‌های هنری-فرهنگی نسبتا افول کرد.

بازخوانی عامیانه‌ی وقایع در عصر پشیمانی (دهه‌ی ۱۳۹۰)
با این که کم و بیش تحلیل مقاله از پیوند و تاثیرگذاری جریان‌های چپ بر گفتمان‌های موسیقایی کامل شد و روشن است که در دهه‌های بعد هم چپ‌گرایان یا هواداران جریان‌ها و سازمان‌های چپ‌گرا تاثیر تعیین‌کننده‌ای در طرح (یا تاسیس) گفتمان موسیقایی نداشتند گرچه بازیگر عرصه‌ی موسیقی هم بودند، یک نکته می‌ماند که به نوعی مجازا ممکن است آن را نیز تداوم پرسش از پیوند چپ با گفتمان موسیقایی تعبیر کنیم.

در دهه‌ی ۱۳۹۰ با گسترده ‌شدن میل بازگشت به عصر پهلوی یا به عرصه‌‌ی بیان سیاسی درآمدن آنچه پیش‌تر در افواه شایع بود، نوعی بازخوانی یا بازنگری عامیانه‌ی تاریخ وقایع سال‌های آخر حکومت سلسله‌ی پهلوی و اول انقلاب فراگیر شده است. در این شکل خوانش وقایع تاریخی که بخشی از آن در حال تبدیل شدن به نوعی فرهنگ عامه (خصوصا در فضای مجازی) است، نوعی تخیل از «چپ» وجود دارد که رانه‌های اصلی روی‌دادهای بسیار پیچیده‌ی تاریخی را در دهه‌ی ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ پدید آورده است یا به عبارتِ همان فرهنگ عامه، مقصر آن رویدادهاست.

همه‌ی پیچیدگی‌های نشو و نمای جریان‌های فرهنگی به خواست و کنش این موجود خیالی نسبت داده می‌شود و اغلب پارامترهای درهم‌تنیده‌ی دیگر نادیده گرفته می‌شود. از این دیدگاه به سادگی موسیقی بسیار دل‌انگیز آن عهد با بدکاری این اهریمن خیالی خراب یا نابود شده است. (۴۱)

پی‌نوشت
۴۰- در این فقره نباید اثر تفاوت‌های سنی و نسلی را دست‌کم گرفت. طبری همچنان در تلاش است که گفتمان موسیقایی مورد تایید حزب در دهه‌ی ۱۳۲۰ را به نوعی با وضعیت در اواخر دهه‌ی ۱۳۵۰ همساز کند. مولفان و نظریه‌پردازان جوان‌تر چنین چیزی را برنمی‌تابند.
۴۱- طبیعتا این جا بحثی از چرخش گفتمانی نیست اما از هنگامی که کار به مقایسه‌ی آن بهشت گم‌شده‌ی موسیقایی با وضعیت نامطلوب موجود از نگاه طرفداران این نظر می‌رسد آنگاه می‌توان از خلال گلایه‌های آنان برخی ویژگی‌های گفتمانی را تشخیص داد.

آروین صداقت کیش

آروین صداقت کیش

متولد ۱۳۵۳ تهران
منتقد و محقق موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است