گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

۷۰ سال موسیقی پاپ ایران (۷)

موسیقیدانانی که درک و درایت و صداقت بیشتری دارند، نه درگفت وگوی رسانه ای بلکه در صحبت های خصوصی، بی پیرایه می گویند که مردم به هوای تداعی گذشته موسیقی را خواهانند و تهیه کننده ها به سودای پول بیشتر، حاضر نیستند ریسک کنند و سرمایه شان را بخاطر خلاقیت به خطر بیندازند. آنهایی که دقیق تر حرف می زنند، عقیده دارند که فضا مناسب خلاقیت نیست.

هنرمند حساس دراین فضا و در این محیط، دلمرده می شود و حرف تازه ای برای گفتن پیدا نمی کند. تازه اگر چرخ دنده های خردکننده سیستم های اداری و مراکز صدور مجوز را در نظر نگیریم، غفلت بیست ساله در سرپرستی هنرستان‌ها، در تربیت نوازنده های لازم برای انواع موسیقی، بلای خود را بر سرموسیقی آورده است.

به برکت برنامه “Cake Walk” و کامپیوتر و کیبورد، تعداد آهنگسازان (!) چندبرابر گذشته است، تعداد نوازنده ها نسبت به آهنگسازان در اقلیت است ولی قدرت آنها به اندازه اکثریت است و ارکسترها دارند تبدیل به موزه می شوند. در واقع دیگر ارکستری وجود ندارد و فضایی که در گذشته موسیقی را تولید می کرد و می پروراند، نیست و نابود شده است.

۹ـ ایران: کشور اقلیت نوازنده ها و اکثریت آهنگسازها!
به درستی معلوم نیست که مقصود واحد موسیقی صداوسیما از تکرار بی محتوای موسیقی دهه ۱۳۵۰داریوش اقبالی و موسیقی بی‌ارزش ایرانیان لوس آنجلس نشین چیست. صداوسیما می توانست حمایت کننده قوی و مقتدری برای آغازگران موسیقی نوین ایران و دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ باشد و فضاهایی را بیافریند که راوی رسا و گویای زمانه خود باشد (و به قول استاد علی معلم: حنجره، حنجره ماست، صدا از کیست؟!).

درد ما فقط نشان دادن یا نشان ندادن تصویر آلات موسیقی از تلویزیون نیست، درد از شیوع فضایی است که موسیقیدان را با صداقت و درد درونی خود، بیگانه می کند و از او، عنصری می سازد که به جای خلاقیت حقیقی، سری سازی و کپی کاری می کند و منش بساز و بفروشی و تولید انبوه و بی محتوا را در کارش، رواج می دهد.

هم اکنون، سوای چندتجربه محدود ولی باارزش (که در اولین نفس ها خفه شده اند)، موسیقی صدا و سیمای ما هیچ تفاوت ماهوی با موسیقی ایرانیان مقیم ایالات متحده ندارد. ساده انگاری است اگر اختلاف در مضامین کلام ترانه ها را دلیل بر تفاوت بین این دو موسیقی بگیریم! این اشتراک نامبارک بین تولیدات این سو و آن سوی مرز، شاید نوعی «تألیف قلوب» بین ایرانیان به شمار بیاید ولی به قطع و یقین، تحقیر فرهنگ و تخفیف هنر آنهاست. حال سازنده آن، چه محمدرضا لطفی باشد و چه بابک بیات که تصویر هیچکدام را از تلویزیون ندیده و صدای موسیقی‌شان را نشنیده ایم.

علیرضا میرعلینقی

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

۱ نظر

بیشتر بحث شده است