۴-دفنوازان مکتب خانقاه
خانقاه یا مرکز تجمّع صوفیان و [دراویش] در آغاز تأسیس خود، محلّی بود برای سکونت و تغذیهی رایگان مسافران،[دراویش] و صوفیان که بهمرور زمان علاوه بر موارد ذکر شده، بهصورت کانونی برای آموزش، تربیت اخلاقی، چلّهنشینی و سماع در بیشتر سرزمینهای اسلامی تکمیل میشوند (کیانی، ۱۳۸۹: ۶۳).
پیش از پیدایش خانقاه و پس از آن، همچنین بهموازات رواج و رونق خانقاه و نظامات خانقاهی، مراکز دیگری هم وجود داشت که برخی از صوفیان،[دراویش] و جهانگردان برای رسیدن بههدف خویش بهتنهایی یا گروهی، در مساجد، کنار مقابر، شکاف کوهها و مراکز دیگر تحت عنوان: رباط، زاویه، دویره (۱۷)، لنگر و تکیه اقامت گزیده، بهعبادت، ریاضت و تمام یا برخی برنامههای خانقاهی و مسلک تصوّف میپرداختند (همان: ۶۵).
تعداد خانقاهها یا مراکز تجمّع صوفیان و دراویش در سنندج بسیار است بهشکلی که در هر محلّه، خانقاهی وجود دارد. دفنوازانی که بهصورت جامعهی آماری درنظر گرفته شده است عبارتاند از: سیّدعطاءالله سلامیه، محمّدفرزاد عندلیبی، مهرداد کریمخاوری، احمد خاکطینت، منصور مرادی، سیّدبهاءالدین حسینی.
۱-۴-مقام دف و خانقاه از نگاه دفنوازان
خانقاه و مراسم آن از چنان قداست و اهمّیّتی در میان اهالی خانقاه برخوردار است که بخش مهمّی از زندگی فردی آنان را تشکیل داده است. خانقاهها مراکزی هستند برای خداشناسی، خودشناسی و تبلیغ اندیشهها و ارشاد افراد، در کنار مراسمی همراه با ریاضت، تفکّر، پرهیزکاری، سماع و موسیقی.
سیّدعطاءالله سلامیه، تمام وجودش را مملو از دف میداند و عاشقانه از این ساز سخن میگوید. او معتقد است که از زمانی که خود را شناخته با این ساز عجین شده است. در ادامه میگوید: «سادهنوازی از جمله خصوصیّات مکتب خانقاه بهشمار میآید و اجرای حرکات نمایشی زننده، نوعی بیاحترامی است بهحرمت دف» (سلامیه، ۱۳۹۸).
محمّدفرزاد عندلیبی معتقد است که دفنوازی ریشه در اخلاق و منش نوازنده دارد و امروزه بدون توجّه به اصالت دف، بر اساس فرمهای بدون محتوی، ظاهری و فریبنده بهنوازندگی پرداخته میشود و در این راستا حتّی ساختار دف را نیز در جهت منفی تغییردادهاند که باعث ظهور آثار مخربی شده است. او موافق نوگرایی بر پایهی اصالتهاست (عندلیبی، ۱۳۹۹).
مهرداد کریمخاوری، هدف اصلی طریقتهای موجود را خودشناسی و خداشناسی میداند اگرچه مسیرها مختلف امّا هدف یکی است. بهعقیدهی او، خانقاه، انسان را ویران و دوباره از نو میسازد و بارها خود شاهد قدرت الهی در مراسم خانقاه بوده است. کریمخاوری معتقد است که خانقاه و مراسم آن، همواره او را از انحراف در مسیر تکامل و پیشرفت برحذر داشته است (کریمخاوری، ۱۳۹۹).
احمد خاکطینت، دف را سازی فرهنگی با پشتوانهی آیینی و تفکّر چند هزار سالهی اقوام مختلف میداند اگرچه ساختاری ساده از نظر فرم و شیوهی نواختن دارد (خاکطینت، ۱۳۹۸).
پی نوشت
۱۷- مصغّر کلمهی «دار» بهمعنای «سرای» و «خانه» استفاده میشود.
۱ نظر