گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

«لَحن»… و اشاراتی از چند منظر (۱)

اسماعیل ادیب خوانساری و محمدرضا شجریان

یکی از مفاهیمِ بُنیادین در موسیقی کلاسیک ایرانی، «لَحن» می‌باشد. این مهمّ از حیثِ مبحثِ مُدال (مایگی) و هم از جهتِ موضوعِ بیان، حایز اهمیت و یادآوری است. مقصود این‌که، زیربنای بحثِ مایگی در سیستم مُدالِ موسیقی دستگاهی، لحن و تفاوت لحن‌ها با یکدیگر است و همچنین، آن‌چیز که تحت‌عنوان مبحثِ بیان مورد اهمیت و بررسی است، از موضوعِ لحن جدا نبوده و نیست.

برداشتی که از معنای لُغوی ِلحن استنباط و استخراج می‌شود از محدوده‌ی معانیِ واژگانی چون tune، tone و melody جُدا نیست زیراکه در فرهنگ لغات و در میان مترادفاتِ بسیار ِ آن‌ها به «لَحن» نیز اشاره شده ولی همان‌طور که خواهد آمد، گستردگی ِ معناییِ مفهومِ لحن بسیار فراتر از این‌ها است، به‌این دلیل که؛ دایره‌ی معنایی tune، – بیشتر- به‌کوک کردن و میزان کردن دلالت دارد و در این میان “tone” – بیشتر- به‌معانی‌ای چون پرده، مایه، مقام و دانگ تأکید دارد. ملودی “melody” نیز، اهمّ ِ معنایی‌اش در حولِ آهنگ و تصنیف‌ است. اما همان‌گونه که اشاره شد، عرصه و میدانِ معناییِ مفهومِ لحن، حایزِ وسعت و گستره‌ی بیشتری است.

به‌نقل از دانش‌نامه‌ی آزاد فارسی (wikijoo): «لَحن در موسیقی؛ آواز، آهنگ و آوازخوش را می‌گویند. از نظر فارابی لحن به‌جمعی از نغمات مختلف موسیقی که با ترتیبی خاص به‌یکدیگر پیوسته باشند، اطلاق می‌شود. تفاوت الحان بایکدیگر برمبنای نوع فواصل نغمه‌ها و یا نُت‌های آن‌هاست. یعنی با توجه به‌این که نت‌ها در هر لحن با چه فواصلی از هم قرار داشته باشند، نام و حالت لحن تغییر می‌کند. در موسیقی امروز لحن را به‌مقام می‌توان تعبیر کرد. همچنین لحن را آهنگ سخن یا طریقه بیان نیز گفته‌اند؛ زیرا لحن به‌صوت، کیفیتی می‌بخشد که با صُحبت کردنِ معمولی متفاوت است و از لحن صحبت افراد به احساس درونی آنان می‌توان پِی برد».

نکته‌ی قابل توجهِ توضیحات فوق، نفوذِ مفهومِ لحن در مقوله‌ی آواز (با تأکید بر عباراتی چون «آوا یا آوازِ خوش») است. در فرهنگ فارسی درخصوص توضیح ِ «لُحون» می‌خوانیم: «ائتِلافِ آواز [که] از انواعِ لحن و غناء حادث شود» و قدما نیز علمِ لُحون را علمِ موسیقی می‌دانستند.

در فرهنگ فارسی در فضای وب درخصوص معنای مفهومیِ لحن می‌خوانیم: «آواز، آهنگ، آوا خوش، الحان و لحون جمع. ۱- (مصدر) کشیدن آواز در سرود. ۲- (در خواندن قرآن و اذان) تطویل آنچه که باید مقصور ادا شود و قصر در آنچه که باید کشیده شود. ۳- خطا کردن در اعراب کلمه. ۴- (اسم) آواز نغمه. جمع: الحان. لحون: ائتلاف آواز از انواع لحن و غناء حادث شود. ۵- درنگ و شتاب در نغمات مختلف که از آن وزن (ضرب) پیدا می‌شود (مجمع الادوار دستور ابجدی ص ۶). ۶- سخن. ۷- آهنگ سخن: بالحنی محبت‌آمیز گفت… . ۸- خطا در تلفظ کلمه.»

محمدرضا ممتازواحد

محمدرضا ممتازواحد

۱ نظر

بیشتر بحث شده است