معمولاً برای ایجاد حالت حماسی در موسیقی ایرانی از دستگاه چهارگاه و بهکارگیری ضربزورخانه استفاده میکنند، نظرتان چیست؟
دقیقاً. من هم موافقم.
صدایی که از ضرب زورخانه حاصل میشود خیلی حماسیتر است و مثل تمبک مینیاتوری نیست.
بله. اگر کسی مثل مشکاتیان در آن اثر چهارگاهش، که ارژنگ کامکار ضرب زورخانه نواخته، استفاده کند. او ریتم را نوشته، اما تشخیص داده که از ضرب زورخانه استفاده کند. اینجا در واقع از ضرب زورخانه به عنوان تمبک استفاده شده است. اما ضربی که مختص زورخانه بوده، ریتمهای محدودی دارد و اگر بخواهیم برای آن قطعهای بنویسیم، آن را وارد حیطه موسیقی سنتی کردهایم، ولی صدایش صلابت و هیبتی دارد.
آیا میتوان از تکنیکهای ضرب زورخانه در تمبکنوازی استفاده کرد و آیا شما استفاده کردهاید؟
میشود، اما من استفاده نکردهام. فقط ریزش را مینیاتوری زدهام. یکی از ریزهای شانزدهگانه، ریز شلاقی معروف به ریز زورخانهای است.
قبل از شما هم کسی استفاده کرده است؟ مثلاً مرحوم فرهنگفر.
خیر. من در سال ۱۳۵۰ که عکسهای آن موجود است، در کاخ جوانان ضرب زورخانه زدهام که در آن ایام فرهنگفر اصلاً نوازنده معروف یا مطرحی نبود. اتفاقاً مسعود شعاری هم طی مصاحبهای چنین ابراز داشته که اولین کسی که تمبک زورخانه را معرفی کرد، فرهنگفر بود. خوب این اطلاعات به دلیل ناآگاهی گوینده است.
چونکه اسناد، عکسها و مدارک موجود خلاف این ادعا را نشان میدهد. در ضمن سال ورود رسمی فرهنگفر به عرصه تمبک، ۱۳۵۳ به بعد است. من طبق صحبتی که کردم عکس و شرح مصاحبه سال ۱۳۵۰ را حین نواختن ضرب زورخانه دارم. چندبار هم برای آقای شعاری پیام دادم و تلفن زدم تا اگر منبع، مأخذ یا استدلالی برای این حرفش دارد به دست من برساند، اما هیچ پاسخی نشنیدم. باید بگویم که ارژنگ کامکار، جاهایی که ضرب زورخانه خوب نواخته بدون ادا و اصول و فیگورهای اضافی آن چنانی، خیلی خوب زده، علیالخصوص در آن چهارگاه مشکاتیان. من در پاریس که بودم هر روز آن را گوش میدادم. اسماعیلی هم خانقاهی زده، فرهنگفر هم تمبک را زده، منتهی با ضرب زورخانه.
کدامیک از حرکات مختص ضرب زورخانه از محاسن و ویژگیهای زیباشناسانه این ساز است؟
من در ۵ الی ۶ برنامه ضرب زورخانه زدهام که بهترین آن شب شاملو بود. آنها ریتمی با پایه ۲/۲ سنگین دارند که به نظر من زیباست. من آن را زدم اما با نگرش خودم. شاید از مرشدها کاملتر، اما مثل آنها نمیتوانم بزنم چراکه مرشدها به یک حالی میرسند که ما نرسیدهایم.
با توجه به تحقیقات و شناخت شما از مطربان قدیم و ریتمهای روحوضی، آیا میتوان برای شیوه نوازندگی آنها – اگر بشود آن را شیوه نامید- ویژگیهای خاصی برشمرد؟
اصولاً مطرب ها که من برای آنها احترام خاصی قائلم، مشخصۀ بارز نواختههایشان که بعضاً به آن ضرب مطربی هم میگویند، یک ریتم با پایه ۴/۳ است که اصطلاحاً والس آنهاست. گاهی هم ۴/۲ مینوازند. اما بیشترین نواختههایشان ۸/۶ است. من هم از آنها بر پایه ۸/۶ وام گرفته و میزنم اما با نگرش خودم.
از لحاظ تکنیک چطور؟
تکنیک نه! فقط ریتم.
۱ نظر