روحنوازی روحانگیز
بتول عباسی معروف به روح انگیز (۱۳۶۳ – ۱۲۸۳ ش) اهل شیراز، یکسال از قمرالملوک وزیری بزرگتر بود و زودتر از قمر به صحنه موسیقی رفت. هر دو با ورود کمپانیهای صفحه پرکنی گرامافون به ضبط آثار پرداختند و هر دو از شهرت بسیار خوبی برخوردار بودند. روح انگیز در خانواده مذهبی متولد شد. پدرش پیشکار یکی از شاهزادههای قاجار بود و قبل از اینکه روح انگیز متولد شود هفت پسر داشت. روح انگیز تنها دختر و آخرین فرزند خانواده بود. پدرش مردی پرهیزکار بود و مادرش صدای خوشی داشت. هفت ساله بود که پدرش فوت میکند.
در همسایگی آنها دکتر سیدرضی خان نوازنده چیره دست سهتار زندگی میکرد و روح انگیز با دختراناش هم بازی بود. سیدرضی از وی میخواست که بخواند اما برادران روح انگیز سخت مخالف بودند. از طریق سیدرضی با حسین سنجری آشنا شد. اولین تعلیمات روح انگیز زیر نظر حسین سنجری پدر حشمت سنجری صورت گرفت. دکتر سپنتا می گوید: نام روح انگیز را کلنل وزیری انتخاب کرد و خود روحانگیز میگوید که من رهین منت این مرد هستم. هفت سال مدرسه موسیقی بودم و بعد به مدرسه دیگری که پرویز ایرانپور در چهار راه حسن آباد بر پا کرده بود رفتم.
روح انگیز ۱۴ ساله بود که به اتفاق فرزندان سنجری به نزد کلنل وزیری میرود. خود در مصاحبهای می گوید حسین سنجری مرا به کلنل معرفی کرد. به محض اینکه مرا به کلنل معرفی کرد، نگاه معنی داری به من کرد و به آقای سنجری گفت: این همان دختری است که آن همه از او تعریف می کردی؟
از فحوای گفته کلنل وزیری اینطور استنباط شد که باورش نمیشد من خوانندۀ خوشصدایی باشم. کلنل از من خواست که قطعهای در دستگاه شور بخوانم و من آواز را در دستگاه شور شروع کردم، متوجه شدم کلنل از تعجب دهانش بازمانده. آواز که تمام شد دستاش را روی شانهام گذاشت گفت خیلی عالی است باورنکردنی است.
تو صدای روحانگیزی داری و از من خواست که با اشتیاق و علاقه بسیار برای فراگرفتن دستگاههای موسیقی ایرانی به کلاس بیایم. بعدها یک آهنگ دو صدایی بهنام جور فلک برایم تنظیم کرد به قدری آهنگ جالب بود که نام مرا بر سر زبانها انداخت و بعد ترانهای بنام ای وطن که این شهرت بدست آمده را صد چندان کرد. بهدلیل خواننده شدناش خانوادهاش او را طرد کردند، سپس در یک مجلس مهمانی او به عقد حسین سنجری که ۳۰ سال از او بزرگتر بود درآمد که پس از هشت ماه با دخالت کلنل وزیری طلاق میگیرد.
۱ نظر