گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

دیدگاه «عینی» و ذهنی در آوانگاری موسیقی (۶)

همچنین اصواتی که هر فرد برای «شنیدن» انتخاب می‌کند به طور واضح به عرف موسیقایی یک سبک به خصوص ارتباط دارد. یک قیاس از حوزه‌ی رقص این نکته را به طور واضح شرح می‌دهد. در رقص کلاسیک شمال هند، کاتاک، رقصنده، که یک حرکت ریتمیک پیچیده را به پایان رسانده است، ممکن است طبق عادت جهت استراحت به پشت صحنه برود. بنا بر رسومات این سنت، این‌گونه برداشت می‌گردد که پشت صحنه به نوعی یک محل خصوصی است، از آن جایی که خارج از دید شنوندگان قرار دارد. در اینجا رقصنده ممکن است استراحت کند، پیشانی خود را پاک نماید یا با نوازندگان در حالی که برای حرکات بعدی آماده می‌شود گفتگو کند. اگر چه موسیقی همراهی‌کننده در هنگام این «فراغت» ادامه پیدا می‌کند، توجه شنوندگان در آن لحظات از صحنه منحرف می‌شود. همچنین پدیده‌ی تقریبا مشابهی در موسیقی کلاسیک شمال هند یافت می‌شود.

در قسمت آوازی خیال، فراز موسیقایی موکهرا عموما تکامل یک ایده‌ی موسیقایی را نشان می‌دهد. (۱۵) اگر خواننده ناگزیر به انتخاب باشد، ممکن است به محل خصوصی تعیین شده مراجعه کند، جایی که او ممکن است گلوی خود را صاف کند، موقعیت خود را تغییر دهد، یا با نوازندگان همراهی‌کننده به مصاحبت بپردازد تا هنگامی که آماده‌ی ادامه دادن شود. این شکل از رفتار در یک «نشست» خصوصی مشهودتر خواهد بود تا در یک کنسرت رسمی. پیوستگی توجهی که در شنیدن به موسیقی هنری غرب به آن عادت داریم در اینجا به کار گرفته نمی‌شود. (۱۶)

این نمونه‌ها یک نیروی ذهنی را برای انتخاب و تمرکز بر روی قسمت‌های مجموعه اصوات محرک ثبت شده توسط گوش را به تصویر می‌کشند. ناگفته نماند که آوانگار خودکار چنین تمایزی را اعمال نمی‌کند و این تحلیل‌گر است که باید قضاوت ذهنی خود را در انتخاب نمونه‌هایی که باید مورد تحلیل و تفسیر قرار گیرند به ‌کار گیرد. هنگامی که با موسیقی‌ای سر و کار داریم که رسومات آن ناشناخته هستند، احتمالا آوانگاری‌ها باید تا حد ممکن جامع باشند، برای نمونه، مواردی که بارتوک و لرد انجام داده‌اند (۱۹۵۱).

مسأله‌ی اولیه‌ای که به هر حال تحلیل‌گر با آن روبرو می‌شود، این است که باید ضبط «عینی» جنبه‌های فیزیکی موسیقی‌ای که اجرا شده را به ضوابط و واکنش‌های تجربی روان‌شناسانه‌ای که معنی موسیقایی دارند تبدیل نماید. مطابق گفته‌های سیشور (۱۹۶۷:۲۶)، این شامل «سلسله‌ی بزرگی از قواعد، همچون سایکوآکوستیک قوه‌ی شنیداری، تکامل موسیقایی، دانش موسیقایی و آموزش آن، محدودیت‌های اندامگان، تفاوت‌های فردی، سلامت، طبیعت موسیقایی، دستورالعمل موسیقایی، هنجارهای عملی و اصول زیبایی‌شناختی» می‌شود. اتنوموزیکولوگ می‌تواند به راحتی عوامل دیگری با اهمیت مشابه را بیفزاید. در برخی دیدگاه‌ها، یک آوانگار خودکار می‌تواند تا اندازه‌ای فریبنده باشد چرا که انطباق‌پذیری ذهن انسان را در نظر نمی‌گیرد.

پی‌نوشت
۱۵- در موسیقی سازی شمال هند، موهرا تقریبا همان کارکرد را دارد.
۱۶- شنونده‌ی هندی احتمالا قادر است تا سطح رغبت خود را برای مدت‌‌ زمان‌های بسیار طولانی به دقت حفظ کند زیرا در سرتاسر آن اجرای طولانی استراحت‌های دوره‌ای به او داده می‌شود.

علیرضا مهندس

علیرضا مهندس

۱ نظر

بیشتر بحث شده است