شهناز بزرگ هنگام طنز پردازی نیز استادی بی نظیر است و کسی را یارای برابری با او نیست نکته ی مهم این که کلام و برخورد و شخصیت او طوری است که گستاخترین و بیحرمتترین افراد را که متأسفانه در مجالس شلوغ از اهل موسیقی نیز گه گاه دیده می شوند مجبور میکند که خویشتندار باشند و از حد خودشان قدمی جلوتر نگذارند. از این رو وی قابل مقایسه با استاد ابوالحسن صباست. هنرمند فقید زنده یاد محمد بهارلو نقل میکرد که استاد صبا با همه میتوانست شوخی کند حتی با محمدرضا پهلوی ولی شخصیتش جذبه و صلابت و محبتی داشت که هیچ کس به خودش اجازه نمیداد با او شوخی کند.
گویی طنز و شوخی سلاح یا حربه استاد جلیل شهناز در طول زندگی نود ساله ی او و در مقابله با آنانی بوده که قدر هنر و هنرمند را نمیدانند و متأسفانه بسیاری از آنها ضمن لذت بردن از وجود انسانی و هنری او با لطمه زدن به حساسیت ها و ظرافتهای روحی و شخصیتی اش، سعی میکنند وجود او را پایمال و انرژی هایش را تباه کنند. این هم بخش جدایی ناپذیر فرهنگ موروثی ماست.
این رفتار ضد انسانی و در عین حال سادیستی و متناقض که از تبعات فضاهای استبدادی در اقلیمهای مشرق زمین است هنرمندان را خرد و تباه و افسرده میکند و بسیاری از آنان برای محافظت از خود گاه در مواضعی غیر انسانی – متأسفانه – قرار میگیرند و کار را به جایی میرسانند که به قول معروف شاگرد روی دست استاد میزند و از او پیشی میگیرد، نمونههایش فراوان است و مثال نزنیم بهتر است شاید طنزپردازی استاد شهناز نیز حربهای است کارآمد در مقابله با این بیماری تاریخی – اجتماعی در محیط های حرفهای و غیر حرفهای حوزه های اصیل موسیقی مطربی در قدیم از چنین مایه طنزی بهره داشتند و این جزو جدایی ناپذیر زندگی در شرایط دشوار سنتی بود، روش زندگی قدمایی آن کم در فضای اصفهان هشتاد – نود سال پیش از کار مایههای طنز پردازی به حد بالایی بهره داشت و استفاده از طنز و ایهام و کنایه و البته متلک و هزل نیز جزو جدایی ناپذیر زندگی مردم اصفهان بود.
هنوز هم در شرایط مدرن شده امروزی این حس و توانایی در مردم اصفهان بیش از دیگر شهرهاست هنرمندان اصفهانی نیز از این توانایی بهره فراوان دارند و مشاهده محافل خصوصی آنها برای هنر دوستان غیر اصفهانی گاه بسیار غالب توجه و جاذب است.
۱ نظر