نوشتهای که پیش رو دارید، پاسداشت مقام بهروز وجدانی، پژوهشگر باسابقه و نامآشنای عرصه موسیقی است به قلم محمود فاضلیبیرجندی:
ششمین فرزند پدر و مادرش بود که روز ۱۹ اسفند سال ۱۳۲۸ در سرای پدری در محله غریبان بیرجند به دنیا آمد. پدر و مادرش فرزندان دو برادر بودند، پسر عمو و دختر عمویی از اهالی سرچاه که با هم درپیوسته بودند.
آن دو به شهر آمده بودند و پدرش، محمدعلی وجدانی، به کار دوزندگی برای زنان روی کرده بود. آن مرد نظرپاک که در بیرجند، نامی به زنانهدوزی درکرد و تا بود کارش همین بود.
بهروز در مدرسههای شوکتیه درس خواند تا دیپلم گرفت. در تهران درس را پی گرفت تا کارشناسی گرفت و برای ادامه تحصیل روانه امریکا شد. کارشناسی ارشد گرفت و به ایران بازآمد و وارد کار در مرکز مردم شناسی وزارت فرهنگ و هنر شد. مرکزی که پس از سال ۱۳۵۷ به سازمان نوتاسیس میراث فرهنگی پیوست. در همان سازمان ماند تا سال ۱۳۸۵ بازنشسته شد.
اما بهروز وجدانی مردی است که زندگی را سوای این گزارش معمولی و ساده گذرانده. او موسیقی بخشی را چنان استادانه میشناسد و تحلیل میکند که پرونده موسیقی بخشی را به او سپرده بودند تا در فهرست جهانی میراث ناملموس یونسکو به ثبت برساند.
پارسال سازمان فرهنگی هنری آموزشی ملل متحد ـ یونسکو ـ برنامه بزرگداشت او را بر پا داشت و آگاهان و کارشناسانی از سراسر دنیا او را یکی از گنجینههای زنده بشری معرفی کردند و ستودند.
او پژوهشگر و تدوینگر و مدیر پرونده «مهارتهای سنتی ساختن و نواختن دوتار» هم بوده. این پرونده را هم برای ثبت در یونسکو به دست گرفته و به انجام رسانده است. دوتار را او در یونسکو به ثبت رسانده است.
جز اینها در چندین پرونده دیگر هم دست داشته که همه آن با موسیقی ایرانی پیوند داشته است. سرنام برخی از آن پروندهها این است:
ـ ردیفهای موسیقی ایرانی
ـ مهارتهای سنتی ساختن و نواختن کمانچه
ـ مهارتهای سنتی ساختن و نواختن عود یا بربط
او پژوهشی در پیرامون نوروز و نغمههای گمشده ایرانی کرده که بازآفرینی آن میتواند بر شکوه نوروز بیفزاید.
کتابهایی در معرفی موسیقی ایرانی نوشته و برای نگاهبانی از موسیقی ایرانی به جان کوشیده است. یکی از آنها «فرهنگ جامع موسیقی ایرانی» از کتابهای مرجع موسیقی ایرانی است. این کتاب در سال ۱۳۸۶ کتاب فصل شناخته شد و از آقای وجدانی تقدیر شد.
از دیگر کتابهای آقای وجدانی که همه به شناساندن آثار موسیقایی ایرانی و نگاهبانی از آن پیوند دارد این است:
ـ فرهنگ تفسیری موسیقی
ـ موسیقی و ساز در سرزمینهای اسلامی
ـ خودآموز موسیقی
ـ حضرت علی در نغمههای عامیانه ایرانی
ـ فرهنگ موسیقی ایرانی
ـ سازشناسی موسیقی ایرانی
ـ عناصر مشترک هویت ملی ایرانیان
ـ موسیقی ایرانی و هویت
ـ موسیقی و مالکیت فکری
ـ موسیقی مقامی و بومی نواحی خراسان
وجدانی از این کارها سودی نبرده و هر چه کرده برای قوام و دوام موسیقی کرده است. بودهاند و هستند دیگرانی که از دستاورد کارهای او بهرهها بردهاند و به رو نیاوردهاند که نان از سفره گشاده دانش و هنر او میخورند.
بهروز وجدانی دهها سخنرانی کرده و با رسانههای دیداری و شنیداری داخلی و برون مرزی گفتوگوها کرده است. چندین بار بزرگداشت او را در تهران و شهرهای دیگر گرفتهاند.
او موسیقی را بهترین راه همبستگی اقوام ایرانی میداند و بر پایه همین آگاهی است که برای رونق بخشیدن به موسیقی نواحی و بومی مردم ایران میکوشد. با سرآمدان موسیقی امروز ایران دوستان اویند. یا او با آنهاست، یا آنها در سرای او گرم شنیدن نغمههای جاودانه موسیقی ایرانیاند.
به این زمانه که مردان و زنان پرمایه و دانشیان هنرمند خانهنشیناند و یاوهسرایان بر بلندای مجلسها نشستهاند، به گفته سعدی شیرینگفتار: هر دم که او برکشد ممد حیات ملی ایران است، و هر بازدمش مفرح ذات.
وجود بهروز وجدانی مایه نازش و بالش ایرانیان است. او از نادرگان امروز ایران ماست. اهل خودنمایی نیست و آرام و خموش با دلبستگیهایش به نغمههای ایرانی سر میکند. کوششهای او به راستی نماد سخن فرخی سیستانی است: «تنیده ز دل، بافته ز جان».
از بهروز وجدانی کم گفتهایم. دربارهاش کم نوشتهایم. ارج این گنج شایگان را چنان که باید نگزاردهایم. اما دل او، آن کان خنیاهای ناب ایرانی، پهناورتر از جای گلایه است.
۱ نظر