نوشتهای پیش رو دارید، خلاصهای از اپرای «آرایشگر سویلر» یا «آرایشگر شهر سویل» یا «ریش تراش سویل» است که احتمالاً توسط امیراشرف آریانپور به فارسی برگردانده شده است (متن اصلی نام مترجم ندارد)؛ داستانِ این اثر اقتباس از کمدی آرایشگر سویل اثر درام نویس فرانسوی «بو مارشه» است. این نوشته را با هم میخوانیم:*
آرایشگر سویلر (The Barber of Seville)
اقتباس از کمدی آرایشگر سویل اثر درام نویس فرانسوی «بو مارشه»
آهنگساز: جیو آشینو آنتونیو روسینی (GIOACHINO ANTONIO ROSSINI)
لیبرتوی اپرا از: سزار – استربینی (CEZARE STARBINI)
از اپراهای مشهور دنیا که هر نوآموز مکتب موسیقی و هر دوستدار هنر اپرا به خوبی آن را میشناسد اپرای «آرایشگر سویلر» است.
داستان پدید آمدن این اپرا که خود از مباحث جالب و پرماجرای تاریخ موسیقی است بدین قرار بود: مدیر تماشاخانه «تیاترو آرژانتینا» در رم به نام دوک سزارمینی که از شخصیتهای متنفذ و سرشناس این فن بود با روسینی قراردادی امضاء کرد که آهنگساز مزبور برای فصل کارناوال سال ۱۸۱۶ دو اپرای جالب تهیه کند، روسینی نخستین اپرا را به نام “Teraldo e – Doliski” در ۲۶ دسامبر ۱۸۱۵ به پایان رساند و تحویل داد و برای موضوع اپرای دوم خود نمایشنامه «ریشتراش سویل» یکی از سه نمایش نامه کمدی اثر «بومارشه» (۱۷۹۹-۱۷۳۲) درامنویس مشهور فرانسوی را انتخاب کرد. آثار «بومارشه» بهخصوص سه نمایشنامهٔ کمدی او که در قرن هیجدهم شهرت فراوان داشت و قهرمان هر سه آرایشگری از مردم «سویل» (از بلاد اسپانیا) به نام «فیگارو» بود برای مردم ایتالیا آشنا بود.
قبل از آن تاریخ «موتسارت» آهنگساز شهیر اطریش، یکی از این سه نمایشنامه یعنی عروسی فیگارو را به صورت اپرا در آورده بود. علاوه بر او «جیووانیپای زیلو» آهنگساز دیگر ایتالیایی، معاصر و دوست روسینی، اپرایی بر مبنای «ریشتراش سویل» ساخته بود. روسینی با کسب موافقت از «پای زیلو» بار دیگر روی این نمایشنامه شروع به کار کرد و از استربینی تقاضا کرد که اشعار جدیدی برای این اپرا بسراید. روسینی در عرض سیزده روز بازحمت و کوشش مداوم شبانهروزی اپرا را به پایان رساند و تحویل داد. برای این که مردم ایتالیا بر او خرده نگیرند که چرا اپرایی را که قبلا آهنگساز محبوب دیگری ساخته مجدداً برای مقصود خود انتخاب کرده، نامش را احتیاط بیهوده گذاشت.
اما در شب اول نمایش، وقتی پرده اول شروع شد و تماشاگران به موضوع اپرا پیبردند، چنان جنجالی به راه انداختند که صدای خوانندگان با آهنگ موسیقی به هیچ وجه به گوش نمیرسید! چند بار روسیتی که در این موقع پشت پیانو نشسته بود خواست از جای برخیزد و تماشاخانه را ترک گوید، اما به تشویق دون که در این هنگام پشت پرده ایستاده بود به کار خود ادامه داد. در اواخر پرده اول و آغاز پرده دوم بود که رفته رفته بینندگان تحت تأثیر نوای موسیقی روسینی سکوت اختیار کردند و به اختلاف فاحش دو اپرا پیبردند.
از شب دوم نمایش این اپرا چنان شور و هیجانی در بینندگان و شنوندگان افکند که اکنون مدت ۱۳۹ سال است {زمان نوشته شدن این نوشته.سردبیر} هنر دوستان و موسیقیشناسان جهان از آهنگ دلنواز آن لذت میبرند و از ذوق پدید آورنده آن به عظمت و نیکی یاد میکنند.
*با سپاس از همکاری صبا معصومیان برای پیادهسازی و ویرایش این نوشته.
۱ نظر