نوشتهای که پیش رو دارید با قلم سیاوش حیدرى تهرانی (نوازنده دف و تنبک و دایره) پیش از این در روزنامه اعتماد به چاپ رسیده که امروز نسخهای کاملتر آن را به مناسبت سالگرد تولد جلیل شهناز میخوانید:
در هنر و موسیقی سبک یا شیوه برگرفته ازخصلتهاى صورى و ساختار شاخص و متمایز در خلق یک اثر هنرى میباشد اما مکتب در معانى و تفاسیرمختلف معطوف به کشور سرزمین و خاستگاه یک اثر هنرى بدون توجه به سبک نگاه و نگرش و یا یک دوره معین است در معناى رایجتر به یک شهر یا منطقه و یا یک سبک کاملا مسلط بر دوره معین اشاره دارد. در تاریخ موسیقى اصیل ایرانى سه مکتب تهران، اصفهان و تبریر وجود دارد.
بسیارى ازموسیقی دانان معتقدند که مکتب اصفهان از سایر مکاتب یعنى تهران و تبریز کامل و جامعتراست، دلیل را نیز این گونه بیان میکنند که ارتباط با وضعیت اجتماعى و سیاسى این شهر در طى چند قرن گذشته و همچنین به واسطه انتقال مجموعهاى از ارزشهاى سیاسى شهرهاى شیراز و تبریر به اصفهان تمام قابلیتهاى هنرى و موسیقى به آن جا انتقال یافته است.
درگذشته آواز در عصر صفوى بر دو شیوه خراسانى و عراقى شهرت داشت حضور شاعرانى چون رودکى و فرخى که چنگ مینواختند و آوازى خوش داشتند که یحتمل این نام ازسبک شعر آنها گرفته شده است با روى کار آمدن دولت صفوى، سبک عراقى در شیوه خوانندگان اصفهان رونق گرفت که حتى بسیارى از خوانندگان نقاط مختلف به اصفهان آمدند. مکتب اصفهان از زمان سید عبدالرحیم اصفهانى سید حسین طاهرزاده تا استاد تاج اصفهانى درآواز و در نوازندگى استاد جلیل شهناز و استاد حسن کسایى و زنده یادان منوچهر سلطانى تا مرحوم سارنج همیشه پیشتاز تاریخ موسیقى ایران بوده است؛ به طور خاص درباره استاد جلیل شهناز، شهنواز تار ایران که از پیش قراولان مکتب اصفهان است میتوان گفت که با ابداع کوکهاى مخصوص، جملات منحصر به فرد اعم از ریز، دراب، تکیهها، ویبرهها، نالهکرشمهها، تحریرها و لحن کاملا مستقل و جواب آوازهاى صاف و سلیس و شاخص، از ویژگیهای نوازندگى این استاد شهیر در مکتب اصفهان به شمار میرود.
در سالهاى بعد از ۱۳۶۰ همنوازىهاى استاد شهناز با استاد پرویز یاحقى در گوشهها و دستگاهها و کوکهاى مختلف از با اهمیتترین آثار چند دهه اخیر است. همچنین ضبطهای متعددی که از اجراهاى شخصى به همراه با استاد حسن کسائى به جای مانده، میتواند از برترین گفتگوهای دوساز و نیز جملهپردازیها و به طور کلی قطعاتِ ضربى ثبت شده در موسیقی دستگاهی ایران و در نهایت الگو و پایهاى بر اساس بداههنوازى بر اساس ردیف باشد.
میتوان گفت در حال حاضر نسل نوینى که در صحنه موسبقى ایران کمکم قد علم میکنند، از بارزترین وفاداران به مکتب اصفهان در عرصه نوازندگى و خوانندگى هستند. نحوه روایت گوشهها، بافت ملودیک و اداى تحریرها، الگوپذیرى تصنیف و ضربىخوانىها همه منتهى به مکتب اصفهان است، نسلى که ادامه دهندگان استادان بزرگى چون: جلیل شهناز، حسن کسائى و جلالالدین تاجاصفهانى هستند و به نظر میرسد این نسل نوینِ وفادار به مکتب اصفهان بیش از پیش در سپهر موسیقی ایران خواهند درخشید و نسل به نسل انتقال خواهد یافت…
نام شهنوازتار ایران تا ابد جاودان…
۱ نظر