هوشنگ اکبری: عشق شما را به سر منزل مقصود میرساند
درآمد:
هوشــنگ اکبری (متولد ۱۳۳۶) از شاگردان استاد قنبری مهر، سازنده ساز ویولن، طی سالها تلاش و ممارست به جایگاهی در بین سازندگان ساز ویولن دست یافته که قابل تقدیر است. ویولن ســاخت وی از ارزش و اعتباری قابل تامل برخوردار است به طوری که آوازه آن از مرزها فراتر رفته است. تبحر و اشراف هوشنگ اکبری در ساخت ساز ویولن به مرتبهای رســیده که استاد فقید ابراهیم قنبریمهر چندین بار با دست نوشتۀ خود ساز او را مورد تایید و تمجید خود قرار داده است. ســاخت ساز در خانواده اکبریها نشر یافته و علاوه بر هوشنگ برادر و فرزندان او نیز در این رشته دارای تخصص هستند.
به همین منظور با این ساز ساز هنرمند و دخترشان حمیرا اکبری گفت و گویی انجام داده ایم که در ادامه میخوانید:
جناب اکبری چگونه و از چه زمانی به ســاخت ساز ویولن روی آوردید؟
من در ارومیه و در روســتای قامت متولد شدم؛ تا ۱۳ سالگی در روســتا بودم بعد آمدیم به ارومیه… از ۹ ســالگی صدای ویولن را که شنیدم عاشق صدایش شدم. در آن موقع در تلویزیون برنامهای بود که ســه شنبهها پخش میشد به نام بشنو از نی و هر هفته درمورد یک ســاز صحبت می کرد یک بار صدای ویولن را پخش کرد و من حالم متغیر شد بدون اینکه استاد یا مربی دیده باشم یک ویولن ساختم که به قول استاد قنبری مهر یک جعبه بود تا ساز ویولن!
سال ۵۵ رفتم سربازی تا سال ۵۷ که انقلاب شد و وضع موسیقی نابسامان شد. سال ۱۳۶۱ من راننده خاور بودم، آمده بودم تهران به صورت اتفاقی در سه
راه جمهوری ولی عصر آموزشگاه گام را دیدم که استاد امیر ناصر افتتاح مدیریت میکرد؛ رفتم آنجا خیلی با من صحبت کرد و گفت ثبت نام کن و دست مرا گرفت برد پیش استاد منوچهر لشکری، ایشان یک ویولن دســت من داد، گفت برو داخل اتاق آرشه بکش تا من نتها را بنویسم؛ من ویولن را خوب نگاه کردم بعد نت ها را به من یاد داد دو ســه بار رفتم، گفتم نمیتوانم از شهرستان بیایم، گفت با استعدادی، ماهی یک بار بیا، گفتم نمیتوانم؛ سی سال بعد رفتم دیدمش دستش را بوسیدم که اینقدر به یک هنرجو احترام گذاشته بود.
در ارومیه یک آقایی بود به نام شیوا، او ویولن میساخت نام اصلی اش غلام حسین بزرگان بود. رفتم نزد ایشان یک رنده به من داد و یک قالب، گفتم امکانات ندارم، آمد منزل من دید روی یک پتو من چوب گذاشتم و با مغار دارم ویولن میسازم… گفت اگر عاشق باشی میتوانی به سر منزل مقصودبرسی.
چگونه با استاد قنبری مهر آشنا شدید؟
روزی یکی از دوستان در مجلهای خوانده بود که استاد قنبریمهر ویولنی ساخته و برده به فرانسه و داوید ایستراخ خیلی ایشان را تشویق کرده است؛ من آن موقع فکر می کردم استادقنبری مهر در خارج اســت، نمیدانســتم در ایران اســت، همهاش فکر میکردم چطوری میشود ایشان را ببینم… ســال ۱۳۶۵ بود؛ در تالار وحدت بودم، یک نفر از ساز من خوشش آمده بود و وصف ساز من به گوش مرحوم اتابکی رســید، ایشان گفت: ایکاش استاد قنبری را ببینی، من بلافاصله گفتم: آرزو دارم ایشــان را ببینم؛ شمارهاش را از دوستی گرفت و داد به من… از خوشحالی در پوستم نمی گنجیدم…
۱ نظر