بدیهی است که دشواری کار به علت نقصهای فنی همیشگی در سازهای اصیل ایرانی بسیار است و کار دقیق و دشواری انجام شده که فرآیند نهایی، خوش صدا و «گوش نشین» از کار در بیاید. فقدان صداهایی در نی هفت بند، کوک خالی کردنهای دائمی در سنتور، کَرخوانیهای کمانچه در برخی نقاط و… از مشکلات اولیه هستند. برای رسیدن به یک ترکیب خوب، بهتر دیده شده که سازها جدا جدا نواخته و ضبط شوند. چرا که صحبت از نواختن قطعاتی عادی با تکنیک متعارف نبوده و راه پرپیچ و خمی طراحی شده که مبدا و مقصد آن با دیگر کارهای به ظاهر مشابه، متفاوت است.
در این آلبوم، مسیر از صداسازهای الکترونیکی (Sample) به سوی انسان بوده و نه برعکس. آپوژیاتورهای ویژه صداسازهای الکترونیکی را قانون و سنتور اجرا کردهاند و عود، لاینهای باسی را نواخته که معمولاً آن را از صداسازهای الکترونیکی میگیرند. صداهای زمینه (Pad) هیچکدام دیجیتال نیستند و طبیعی هستند. انتظار آهنگساز از صدادهی سازها، محوطه میانی (Midrange) بوده، چرا که موسیقی ایرانی، از دستگاهی تا انواع نواحی، در زمینه صداهای بم، فقیرند و هنوز در این منطقه صوتی به غنا و بیان سلیسی نرسیدهاند. به نظر نگارنده، یکی از اهداف موجود در تولید این آلبوم، استفاده از همین است: رجیسترهای بم (Bass Register).
«انسان» در واقع یک پایان نامه دانشگاهی بوده است. اما میتواند «آغازنامه»ای برای راهی باشد که در آن، فناوری و زیباشناسی به گفتگویی گوشنواز برسند. نام گذاری شیارهای آلبوم نیز از سر تفنن و اتفاق و بی منطقی نیست. در این ۳۱ دقیقه، برداشت (Concept) هایی ارائه شده که مربوط به دریافتهای انسانی است.
آهنگساز ابتدا به این واژگان و معانیشان اندیشیده و همزمان موسیقی خود را طراحی کرده است: درک، شوق، ایل، عشق، و… انسان. بلی، «آنک انسان».
* بهنام جهانبگلو، نوه پسری روانشاد منوچهر جهانبگلو (۱۳۶۹_ ۱۳۰۵)، هنرآموخته مکتب استاد ابوالحسن صبا در نوازندگی سنتور است. جوانهای قدیمی با نام و نواختهها و نوشتههای آن مرحوم، آشنایی دارند.
** نگارنده در این ۳۸ سال ِنوشتنهای مدام، وسواس فارسی نویسی خود را با سماجت هرچه تمام تر نگهداشته است. یادداشت اخیر یک استثناست که به نظر میرسد در آینده نزدیک تبدیل به یک قاعده شود! چرا که اولاً زبان فارسی (چه ادبی و چه غیرادبی) برای بیان دقیق بسیاری از نکات فنی و تخصصی، زبانی نارسا و فقیر است؛ و معادل سازیها در آن به کارآمدی قابل اتکایی نرسیده است. ثانیاً موسیقیای که نظیر این آلبوم، رویکردی و ماهیتی جهانی (Global) دارد [اینجا هم ناگزیر شدیم به استفاده از زبان اصلی!] به ناچار باید از دو ساحت زبانی بهره بگیرد و تجربه نشان داده که زبان اصلی عملاً قابل فهم تر از «برساختهها»ی دوستان زحمتکش در ساختمان «فرهنگستان زبان و ادب فارسی» است.
۱ نظر