گلاره وزیریزاده (تهران ـ ۱۳۵۸) از خوانندگان توانمند و با تکنیک آواز کلاسیک و صدایی پرحجم و زیباست که هم اکنون بیحاشیه و باصبوری مشغول تدریس صداسازی و آواز به معنای درست کلمه است. وی فراگیری موسیقی را با ورود به هنرستان موسیقی آغاز کرد و سال ۱۳۸۰ از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران در رشته موسیقی فارغالتحصیل شد. در این دوران از محضر اساتیدی چون: سوسن دهلوی، حسین علیزاده، محمدرضا درویشی، فرهاد فخرالدینی و… بهره جست.
وزیریزاده تحصیلات آکادمیک خود را در رشته آواز کلاسیک در کنسرواتوار کومیتاس ارمنستان آغاز کرد و زیر نظر اساتیدی چون: هاسمیک هاتساگورزیان، جولیتا نازاریان و ناربه چولاکیان تا مقطع مدرک کارشناسی ارشد ادامه داد.
او تحصیلات خود را در اتریش ادامه داد و در سال ۲۰۱۴ موفق به دریافت دیپلم کنسرواتوار زیر نظر پِتیا گریگورُوا-دیمیتروف در رشته آواز گردید. وی در این سالها بهعنوان خواننده سولیست با گروههای متعدد همکاری داشته و به هنرنمایی پرداخته، همچنین به تدریس و آموزش آواز کلاسیک پرداخته است.
بشنوید قسمتی را از آریای «تو چه دی گل سی سینتا» (Tu che di gel sei cinta) از اپرای توراندخت اثر پوچینی (اجرای زنده کنسرت) با صدای گلاره وزیریزاده
بشنوید قسمتی را از قطعۀ «پرسه در مه» ساخته محمد صادقی با صدای گلاره وزیریزاده
بشنوید قسمتی را از قعطۀ «حکایت آن زن» ساخته فرشاد عباسآبادی با صدای گلاره وزیریزاده
امروز با او به گفتگو نشستهایم که در ادامه متن آنرا میخوانید:
با توجه به تحصیلات آوازی شما در کشورهای اتریش و ارمنستان، همچنین زندگی و تدریس در ایران، تحلیل و نظرتان دربارۀ تفاوت شیوهو متدهای آموزشی ارائه بفرمایید.
به عقیده من بزرگترین مشکلی که ما در ایران در زمینه آموزش آواز با آن مواجه هستیم، عدم وجود تخصص آواز به عنوان رشته دانشگاهی هست. بسیاری از علاقهمندان به این رشته مجبور به تحصیل در خارج از ایران هستند و متاسفانه تعداد کمی از آنها بعد از اتمام تحصیلات به ایران برمیگردند. با توجه به اینکه فراگیری این هنر امروزه به خصوص در میان جوانان با استقبال خوبی مواجه شده است، کمبود مربی آواز – شخصی که به صورت آکادمیک و تخصصی در این رشته تحصیل کرده است – به شکل جدی محسوس است.
تعداد افرادی که در ایران به آموزش صحیح و اصولی این رشته میپردازند بسیار بسیار معدود هستند و همین امر سبب شده که ما متد و سیستم آموزشی جامعی در این زمینه نداشته باشیم. در زمینه آواز کلاسیک ایرانی (آواز سنتی) و پاپ هم اغلب دیده می شود که اساتید فقط بر روی خواندن قطعه تکیه میکنند و به مسائل مهمی چون شیوه تنفس و صداسازی اهمیت چندانی داده نمیشود، در صورتی که در کشورهایی مانند ارمنستان و کشورهای اروپایی، هنرجو یا دانشجوی آواز مسیر مشخصی را باید طی کند و رپرتوار مشخصی را در هر سطح بیاموزد.
همچنین فرصت های زیادی برای تجربه اجرا و صحنه برای هنرآموز فراهم میشود که این از مهمترین بخش های آموزش در همه جای دنیاست و متاسفانه برای هنرجویان ما خصوصا بانوان مسیر بسیار سخت و دشوار است.
کیفیت صداها و خوانندگی در شیوۀ کلاسیک، «سنتی» و پاپ بر اساس شنیدههایتان به ویژه صدای بانوان را چگونه ارزیابی میکنید؟
بهلطف فضای مجازی شاهد استعدادهای بیشماری در تمامی سبکهای آوازی به خصوص بین خانمها هستیم. ولی متاسفانه عدم وجود متدهای آموزشی درست و کمبود مدرسین متخصص باعث میشود بسیاری از این اشخاص در مسیر درست قرار نگیرند یا با تکنیکهایی بخوانند که آسیبهای جدی به صدایشان وارد میکند.
به هرحال با تلاش اساتید آواز و ویستراپیستها و افزایش اطلاعرسانی در مورد اهمیت تکنیک درست و سلامت صدا، شاهد سطح بالاتری از آگاهی در جامعه هنر و مشتاقان آواز در سالهای اخیر هستیم.
آیا در اجرای اشعار به زبان فارسی اما با تکنیک کلاسیک آیا دشواری و موانعی وجود دارد؟بله، از آنجا که شعر در زبان فارسی از جایگاه ویژهای برخوردار هست و اغلب مخاطبان فارسیزبان از طریق شعر با موسیقی آوازی ارتباط برقرار میکنند، نحوه بیان کلمات توسط خواننده اهمیت زیادی دارد. ولی به دلیل تکنیک و نحوه بیان آواها در آواز کلاسیک، اشعار فارسی خصوصا در رجیستر بالا (نت های اوج) به وضوح شنیده نمیشوند و شعر تحت تاثیر شیوه خواندن قرار میگیرد.
۱ نظر