لطف الله مفخم پایان در سالهای ۱۳۲۹-۱۳۲۸ ازدواج کرد و با همسرش برای تحصیلات دانشگاهی به فرانسه رفت و در رشته جغرافیای طبیعی دکترا گرفت. پایاننامهٔ او درباره محیط طبیعی دریای خزر بود. همچنین در رشتهٔ ادبیات و زبان فرانسه نیز گواهینامهٔ عالی گرفت. بعد از بازگشت به تهران در سالهای ۱۳۳۵-۱۳۳۴، وی و همسرش ر دبیرستانهای تهران مشغول تدریس شدند و با نظم و جدیت شاگردان فراوانی تربیت کردند که بسیاری از آنان از نامآوران شدند و به شاگردی مفخم افتخار میکنند.
بعد از چند سال به مشهد انتقال یافت و در دانشگاه تازه تاسیس آنجا مشغول به کار شد. سالیان سال با فرهنگیان عالی مقام آن شهر معاشرت داشت و به تدریس در دبیرستان و دانشگاه و تحقیق و راهنمایی دانشجویان و محققان پرداخت و سمینارهای علمی و فرهنگی برگزار کرد و در بنیانگذاری نهادهای پژوهشی و مجلات تخصصی همکارییهای موثر به خرج داد. وی در مشهد نشریهای ویژهٔ تحقیقات جغرافیایی پایهگذاری کرد و خود با دقت و نظم و شوق بسیار به چاپ مرتب آن نظارت داشت و میخواست نشریات و کتابهای همسنگ بالاترین نمونههای اروپایی را در ایران چاپ کند و تا حدودی موفق هم شد. در این سالها، پیشنهادهای مراکز علمی خارج از کشور را برای مهاجرت و اقامت در کشورهای گوناگون نپذیرفت. دلبستگی او به ایران فراتر از حد تصور بود.
بعد از مرگ نابههنگام او، همسرش حدود ششهزار جلد کتاب از کتابخانهٔ شخصی مفخم را به دانشگاه مشهد اهدا کرد و تالاری ویژهٔ او در آن دانشگاه نامگذاری شد. مراسم تجلیل او را در مشهد و تهران برگزار کردند و حبیب الله بدیعی، شاگرد او در سالهای اولیهٔ تحصیل، به یادش نواخت. باقیماندهٔ زندگی و اسناد مدارک او نیز در سالهای ۱۳۷۶-۱۳۷۳ به سرنوشتی نامعلوم دچار شد و ای کاش که حفظ شده باشد!
آخرین کتابی که او منتشر کرد «دستگاههای موسیقی سنتی ایران، گردآورنده: موسی معروفی، از ردیفهای آقا میرزا عبدالله، آقا حسینقلی و درویش خان«، انتقال و نگارش دکتر لطفالله مفخمپایان برای ویولن، همراه با مقدمهای از دکتر مهدی برکشلی بود که در سال ۱۳۵۶ منتشر شد.
مفخم پایان شش سال آخر عمر را در چنبرهای از مشکلات و گرفتاریها گذراند؛ مشکلاتی که در هیچ کدام از آنها تقصیری نداشت. با این حال، همیشه خویشتندار بود، به ایران میاندیشید و موسیقی اصیل را روح ایرانی بودن میدانست. مردی از نادر نوادر دوران بود. با اعتقاداتش میزیست و بین گفتار و کردارش فاصلهای نبود. از درخشانترین چهرههایی که دورهٔ درخشان ایران بین ۱۲۸۰ تا ۱۳۲۰ پرورانده، مصداق صدق همهٔ صفات انسانی که بدنهٔ فرهنگ و هنر ما سالهای سال است از آنها چندان نشانی ندارد!
۱ نظر