صفحه «دیدبان موسیقی ایران» به تازگی به اتفاقات اخیر در دنیای مجازی موسیقی ایران پرداخته است و دو بیانیه را منتشر کرده که در آن به تحلیل این وقایع پرداخته است. لازم به ذکر است که تا امروز ماجرای «کنسرت فرضی» موجب توجه رسانههای داخلی و بینالمللی را به خود جلب کرده و هر کدام از زاویهای این واقعه را بررسی کردهاند.
برای آزاد سازی موسیقی یکصدا شویم
بار دیگر نوای موسیقی زنان دلسیاهان را برآشفت تا غوغا کنند و دم از پاسداشت برخی مفاهیمی بزنند که به تاریخ پیوستهاند. به بهانه یک کنسرت بیتماشاگر اما زیبا و کافی که توسط هنرمندان برگزار کنندهاش، کنسرت فرضی نامگذاری شده بود، هنرمند و هنردوست را دشمن واقعی برشمارند. مدعی ارزشها و هنجارهای خود شوند و بر هنرمند بتازند آنگاه که نه هنر، که صاحب هنر، هیچ دشمنی و ستیزهجویی با هیچ ذهنی ولو معیوب ندارد که هیچ، همواره رشد انسانیت و بهروزی عمومی را خواستار است و برای نام و جایگاه کشورش از هیچگونه تلاشی دست نمیکشد.
کنسرت فرضی و همه آن هنرمندان تنها به یک آرزو پرداختند و کوشیدند تا به شکل نمادین به یک آرزوی ملی تحقق ببخشند. آرزویی که قریب به پنج دهه از انسان ایرانی دریغ کردهاند.
امروز بایسته این است که یکصدا به ایده و اراده تکتک این هنرمندان بهویژه به پرستو احمدی خواننده این اجرا درود و سپاس گفت و از این ایده ناب و این هنرمندان حمایت کرد چرا که نه هنر ایستاست و نه هنرمند متوقف شدنی است و نه زمانه بار دیگر به مخالفت و برخورد حذفی با هنر فرصت تداوم دشمنی و حذف هنرمند را خواهد بخشید.
در این میانه خطای بزرگتری دارند آنانی که هنرمند را پروژه برشمرده، همسو با نیروی تاریکی بر آن میتازند.
موسیقی هنر است و هنر برآمده از انسانیت است. آنکس که از اشکال مختلف این هنر تبری میجوید در نفی انسانیت خویش میکوشد.
دیدبان موسیقی ایران با حمایت قاطع از هنرمندان موسیقی به دور از نگاه جنسیتی، کنسرت فرضی را دقیقه مهمی از تاریخ ایران میداند و با احترام به این کنش و گام برجسته، از تمام هنرمندان موسیقی ایران و جهان درخواست میکند که ضمن حمایت از این حرکت، با پرهیز از دامن زدن به اختلاف نظرها و تفاوتها و گرایشات متنوع هنری، همگی پشت ایده آزادسازی هنر موسیقی از نگرش قیممابانه و متحجر فعلاً حاکم بر سرنوشت موسیقی ایران، متحد و یکصدا شوند.
جنگ قدرت یا زنگ وفاق
در پی برگزاری کنسرت فرضی خبری منتشر شد حاکی از تایید (لایک) پست پرستو احمدی خواننده گروه توسط نادره رضایی معاون امور هنری وزارت فرهنگ. هر چند این خبر در بین اهالی هنر خیلی دیده نشد اما به سرعت و گستردگی زمینه فعالیت برخی محافل تندروی سیاسی برای حمله به دولت قرار گرفت.
این خبر توسط معاونت هنری تکذیب شد و دیدبان موسیقی ایران نیز مستقلا امکان راستی آزمایی این ادعاها را ندارد. اما اگر به گذشته برگردیم اقدامی از این دست نه در سطح معاونت وزارتخانه که در بین مدیران میانی و کارمندان نیز تا کنون کمتر دیده شده و از این منظر اتفاقی نادر به نظر میرسد.
حال در کنار گمانهزنی فوق بیایید فرض کنیم معاون هنری پست مذکور را واقعا لایک کرده باشد!
میدانیم یکی از مهمترین و پرتکرارترین وعدههای انتخاباتی و شعارهای دولت «وفاق» بوده و هست. یکی از آسیبهایی که در تعبیر وفاق این روزها احساس میشود تقلیل آن به وفاق بین ارکان داخل حاکمیت و استفاده از افراد جناحهای رقیب در مناصب بوده است، گویی کشور ملک طلق بازیگران همیشگی قدرت است و بس. انگار نه انگار مردمی هم وجود دارند که اکثریتشان به اعتراض از انتخابات رویگرداندند و یا نامزد مدعی ایجاد تغییر و وفاق را برگزیدند!
با این دید و در جهت وفاق واقعی و شنیده شدن صدای بخشهای معترض که درباره آن هم وعدهها داده شده آیا این کنش فرضی معاون هنری هرچند خشم اقلیتی متعصب یا منفعت طلب اما پرسروصدا و قدرتمند را برانگیزد، نمیتواند گامی کاملا قابل فهم و توجیه در ایجاد وفاق و حرکتی برای شنیدن صدای اکثریت معترض و طرح آشتی با آنان، تحقق وعده رییسجمهور و حرکتی قابلتقدیر و شجاعانه تلقی شود؟
در پس همه اینها، خبر مورد بحث گویا اولینبار توسط یکی از خبرنگاران حوزه موسیقی عنوان شده و در ظاهر ربطی به کشمکشهای درون قدرت ندارد. اما اگر کمی به عقب بازگردیم و به کاندیدایی که این خبرنگار و رسانه متبوعش به انحاء مختلف برای کرسی وزارت فرهنگ و سپس معاونت هنری پیشنهاد میداد دقت کنیم، با توجه به شایعه قوی نارضایتی و برخورد رضایی با این مدیر حامی سعید جلیلی که همچنان برای ماندن در پستهای ارشد معاونت تلاش میکند، میتوان فارغ از صحت و کذب این خبر به برنامهریزی حلقههایی از دولت قبل برای به زیرکشیدن یا مرعوب کردن معاون جدید هنری و باقی ماندن در قدرت نیز مشکوک شد.
امیدواریم وزیر و یا رییسجمهور تحت تاثیر این بازیها قرار نگیرند و پشتیبان اصلاحات و تغییرات بنیادین لازم در جامعه هنری و ادارات زیرمجموعه خود باقی بمانند.
دیدبان موسیقی ایران
” دم از پاسداشت برخی مفاهیمی بزنند که به تاریخ پیوستهاند. ”
اینکه آدم با حیا و عفت لباس بپوشه و بدن نمایی نکنه تا وقتی انسان هست جزو مهمترین مفهوم هاست . البته ذهن روشنفکرنمای شماها که ارزش زن رو در بدن نمایی می بینید چنین چیزهایی رو نمی پذیره چون ذهن تان بیمار است.