اجرای مجدد یک قطعه در فضای موسیقیای که آهنگسازی، به مفهوم یک فرآیند آفرینشی از پیش تعیین شده جزء سنتهای رسمی و از خصوصیات اصلی آن به حساب نمیآید، اتفاقی جالب و هیجان انگیز است. این هیجان زمانی بیشتر میشود که بدانیم مدت زمانی بسیار طولانی شنوندگان به نوعی با استبداد موسیقایی تنها اجرای موجود کنار آمدهاند.
این وضعیتی بود که شرایط پیش از اجرای یکی از مشهورترین قطعات ارکستری سه دههی گذشته را شکل میداد. «نینوا» اثر «حسین علیزاده» قطعهای که پیش از اجرای جدید بسیار شنیده شده، تنها یک بار در استودیو اجرا و ضبط شده بود و یک بار دیگر نیز به رهبری ایرج صهبایی و اجرای ارکستر استراسبورگ و تکنوازی نی «شهاب فیاض» در فرانسه شنیده شده بود.
همان یک اجرا و یک ضبط (اجرای ارکستر استراسبورگ در ایران در دسترس نیست) نیز در تمام سالهای پس از ساخت این قطعه در دسترس علاقهمندان قرار داشت و از رسانههای گروهی پخش میشد.
این نکتهی ساده که قطعهای تا این حد مشهور تنها یک بار اجرا شده و در طول مدت بیش از دو دهه که از ساخت آن میگذرد تنها از طریق همان اجرای منحصر به فرد با شنوندگان ارتباط برقرار کرده، به خودی خود و بدون دخالت هیچ عامل دیگری اجرای دومش را بسیار جالب توجه میکند.
بشنوید قسمتی از “نی نوا” ساخته حسین علیزاده را با رهبری ایرج صهبایی و سولیستی جمشید عندلیبی
دومین مسئلهی جالب توجه کنسرت نینوا، توجه ارکستر زهی پارسیان به اجرای آثاری از آهنگسازان ایرانی است؛ گروهی که اجرای موسیقی کلاسیک غرب و گاه موسیقی سبکتری مانند موسیقی فیلم، حوزهی اصلی فعالیتش را تشکیل میدهد. ارکستر زهی پارسیان که تا پیش از این بر اجرای آثار آهنگسازان غربی متمرکز بود، اجرای آثاری از آهنگسازان ایرانی را دستور کار قرار داد.
این گروه تا آنجا پیش رفت که برای این کنسرت، قطعهای را به «هوشیار خیام» سفارش داد. این گونه رابطه میان آهنگسازان و نوازندگان ایرانی می تواند در آینده به حفظ جریانی مستمر از آفرینش و اجرای موسیقی در ایران منجر شود.
برای این کنسرت اجرای چهار قطعه در نظر گرفته شده بود؛ علاوه بر نینوا که شرحش داده شد، «شوشتری» اثر «حسین دهلوی»، «ایرانی» اثر «مهران روحانی» و «شیشهی رنگی» اثر هوشیار خیام در برنامه قرار داشت. اجرای این قطعات نیز شرایطی مشابه “نینو”ا داشت؛ شوشتری سالها با تنها اجرای موجود شنیده شده بود، به علاوه که از گوشه و کنار به گوش میرسید این بار با کادانسی که «هومن دهلوی» به آن افزوده، اجرا خواهد شد، پس اجرای دوبارهاش همان هیجان را به همراه داشت.
دو قطعهی دیگر نیز به دلیل این که از آنها اجرایی در دسترس نبود و همچنین آثار آهنگسازانش نیز کمتر در اختیار علاقهمندان قرار دارد، مورد توجه قرار گرفت. همین عوامل برای این که کنسرتی را در کانون توجه علاقهمندان جدی و موسیقیدانان حرفهای قرار دهد کافی است. به همین علت کنسرت نینوا توجه بسیاری را برانگیخت و بسیاری از نامهای آشنای موسیقی را در شبهای اجرا به سالن آورد۱.
کنسرت با اجرای قطعهی شوشتری از حسین دهلوی آغاز شد. این قطعه که بر تم قطعهی «به زندان» از «ابولحسن صبا» ساخته شده، برای ویولون و ارکستر نوشته شده است. در این اجرا تکنوازی ویلن را مازیار ظهیرالدینی بر عهده داشت. به طور کلی اجرای این قطعه۲ نسبتا تمیز و بدون اتفاق خاصی به پایان رسید.
رعایت دقیق نوانس و جملهبندی اثر و همچنین اجرای دقیق فواصل (به جز یکی دو مورد که در شب نخست اجرا در میزانهای نهایی قطعه اتفاق افتاد) از جمله نکات قابل توجه این اجرا و از تفاوتهایش با اجرای دیگر این قطعه به حساب میآید.
اگر کمی شتابزدگی موجود در اجرای شب اول این قطعه را (که احتمالا حاصل هیجان شب اول اجرا است) ندیده بگیریم (ارکستر در شب نخست قطعه را با تمپوی کمی بیش از آنچه آهنگساز تعیین کرده است اجرا کرد)، اجرای قابل قبولی بود به خصوص که نوازندهی ویولون به خوبی از عهدهی اجرای بخشهای تکنوازی قطعه بر آمد و همچنین تعامل نسبتا خوبی میان ارکستر و ویولن برقرار شد (همان گونه که آهنگساز نیز احتمالا خود میخواسته است).
احساسی از درک مشترک در لحظهی اجرا میان ارکستر و تکنواز برقرار بود که باید به تمرین و فعالیت منظم اعضای ارکستر نسبت داده شود. شاید تنها چیزی که در اجرای شوشتری به نوعی اشکال به حساب میآید این است که ارکستر در اجرای حالت و فواصل موسیقی ایرانی تا حدودی نامطمئن عمل میکرد برای مثال: اجرای نت فا سری در بیشتر سکانسها دچار چنین اشکالی بود.
در چنین مواردی، در نگاه اول و به عنوان یک فاصلهی محض ناکوکی خاصی در فواصل احساس نمیشود اما زمانی که رابطهی یک گروه از نتها با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرد به دلیل عدم دقت به مسئلهی کارکرد هر یک از فواصل در موسیقی ابرانی (یا هر موسیقی دیگر) احساسی از ناکوکی به شنونده دست میدهد. این امر با توجه به عدم اجرای قطعات آهنگسازان ایرانی در پیشینهی ارکستر زیاد هم عجیب نیست.
پینوشت:
۱- حضور آهنگسازان قطعات (به غیر از مهران روحانی که در کشور نبود) نیز موجب شده بود تا این فضا گرمتر شود. فضایی از تجدید دیدارها و یاد و خاطرات؛ چیزی که اهالی موسیقی در ایران دیر زمانی است از آن دور شدهاند.
فرهنگ و آهنگ شمارهی ۱۴
من این کنسرت رفتم.درمورد نت سری باید بگم که پارسیان اصولا نت سری و کرن(قطعه شوشتری) اجرا نکرد که بخواهد نا مطمئن نشان دهد.و خود اقای دهلوی در ابتدای پارتیتور قطعه توضیح داده اند وعدم اجرای فواصل ایرانی را مجازدانسته اند.اما خوشحالم که شما در مورد این کنسرت که به نظر من جزئ بهترین کارهای چند سال اخیر میباشد نقد کردید.ممنون
وقتی مغاله را خواندم یک نکته جالب به چشم خورد ان هم موسیقی کلاسیک…وموسیقی سبکی مانند موسیقی فیلم!
آقای حامی کیوان عزیز می شه خواهش کنم بیشتر توضیح بدی؟
نینوا یک اهنگ نیست یک زندگی است نی نوا عشق است من خودم نوازنده ی نی هستم و نی نوی را به عنوان یک زندگی موسیقییایی میدانم
سلام
نت نینوا را بزارید