بنا به مطلب مندرج در یک روزنامه :” انتظار برای حضور در این برنامه ها با اشتیاق و هیجانی بیش از حد معمول همراه بود.” متجاوز از ۸۰۰ هواخواه، هورا کشان و بدون دعوت در سالن پر زرق و برق وارد میشدند و تا حدی توسط پلیس کنترل شده و به ارج از سالن برده میشدند.
از نظر بانو جنکینز، یک رسیتال آواز، چیزی بیش از موسیقی بود و تنها ارایه چیزی که وی آنرا “نواهای ناب و درخشان” مینامید، کافی نبود.
به همین دلیل به گفته بیفیلد، این تماشاگران که “زنانی تنها و مردانی هنرمند بودند” باید از فضای زیبا و محیط پر زرق و برق نیز لذت میبردند.
صحنه بدون استثنا غرق در گل و گیاه می شد زیرا این بانو اعتقاد داشت که عطر این گیاهان به شیوه دلپذیری با فراز و نشیبها و نقش و نگارهای صدای او مخلوط میشود.
همچنین، برای به دست آوردن نتیجه ای بیش از پیش پرشور و هیجان و ارایه برنامه ای کامل، وی پوشیدن لباسهای نمایشی را به رسمی دائمی تبدیل کرد.
یکی از محبوبترین این پوشاکها “فرشته الهام” بود که او را در پوششی از تور و پولک و بالهایی بزرگ و طلایی و در میان نخلهای گلدانی، در مقابل جمعیت قرار میداد.
او در یکی دیگر از محبوبترین اجراهای خود، برای یک قطعه لاتین به نام “Clavelitos”، خود را در شال زیبای اسپانیای می پیچید و گل سرخ بزرگی به موهایش میزد و در حال حرکت دادن بادبزنی بسیار بزرگ، میخواند و با هر قدم، مشتی گلبرگ گل سرخ به سمت تماشاگران پرتاب میکرد.
یک بار او چنان به هیجان آمد که نه تنها گلبرگها و گلها، که سبدهای گل را هم به سمت تماشاگران پرتاب کرد. این عمل شور و احساس فراوانی در بین هواداران او ایجاد کرد و هنگامی که تماشاگران ذوق زده فریاد “دوباره” را سر دادند، دستیار وی به سرعت به دنبال تهیه گلبرگ دوید. سپس وی قطعه را یک بار دیگر به همان شکل اجرا کرد.
maxbass.com
en.wikipedia.org
۱ نظر