اسویتوسلاو ریختر (Sviatoslav Teofilovich Richter) در آگوست سال ۱۹۱۵ از پدری آلمانی و مادری روس در شهر Zhytomyr شوروی سابق (اکراین امروزی) بدنیا آمد. وی را بعنوان یکی از برترین نوازندگان پیانو در قرن بیستم یاد میکنند. موزیکالیته و تکنیکی ستودنی و همچنین رپرتوار گسترده ای که داشت مورد شگفتی و تحسین همگان بود.
وی دوران کودکیش را در اودسا گذراند. پیانو را زیر نظر پدرش که نوازنده پیانو و ارگ بود یاد گرفت و دروس عمومی موسیقی را زیر نظر یکی از همکاران پدرش (نوازنده هارپ) فرا گرفت.
از همان دوران نبوغ خود را در موسیقی نشان داد و یکی از مزیتهای وی در آن دوران این بود که با قدرت بسیار بالایی توانایی در دشیفر (خواندن نت و نواختن به صورت همزمان) داشت که سبب شد تا با بسیاری از اپراهای و گروهای مختلف محلی بعنوان نوازنده همکاری نماید.
اولین اجرایش را در ۱۹ مارس سال ۱۹۳۴ در اودسا برگزار نمود. تا آن وقت ریختر بصورت جدی فکری برای ادامه نوازندگی پیانو نداشت و حتی به دنبال تحصیلات آکادمیک هم نرفته بود تا اینکه سه سال بعد یعنی در ۱۹۳۷ وی نزد معلم و پیانیست برجسته آن زمان کنسرواتوار چایکوفسکی Heinrich Neuhaus رفت.
در مدتی که ریختر مشغول فراگیری پیانو بود Neuhaus بارها در میان جمع شاگردانش ریختر را به عنوان نابغه پیانو یاد مینمود. این نکته وقتی قابل تامل میباشد که بدانیم Neuhaus نوازندگان پیانو برجسته ای را همچون Emil Gilels و Radu Lupu به جهان معرفی نموده است.
اما وی در مورد ریختر بیان میدارد: “شاگرد نابغه ای که در تمامی دوران زندگیم منتظرش بودم.”
آنهم در زمانی که هنوز درسی به این شاگرد جوانش نداده بود پس میتوان متوجه شد تا چه حد استعداد ریختر بر استادش تاثیر گذار بوده است که چنین حرفی را در نبوغ و خلاقیت وی بر زبان آورده است.
قسمتی از اجرای ریختر را از اتودهای شوپن ببینید
بهر حال در کنار نوازندگی ریختر کارهایی در زمینه آهنگسازی نیز انجام میداد و گاهی اوقات نیز قطعاتش را برای استادش مینواخت اما بعد مدتی کوتاهی که در مسکو اقامت گزید، آهنگسازی را ترک نمود؛ هرچند شاید وی به این نتیجه رسیده بود که استعداد وی در نوازندگیست تا آهنگسازی!
در سال ۱۹۴۰ اولین کنسرت عمومی خودش را برگزار نمود و پس از آن با اجراهایی که داشت نظر بسیاری را به خود جلب کرد و بعنوان نوازنده ای محبوب در شوروی مطرح شد، هر چند مشکلات شخصیتی که ریختر داشت (تمایلات معطوف به جنس موافق) موجب شد تا وی بر زندگی خصوصیش دقت بیشتری داشته باشد تا موقعیت کاری اش را دچار مشکل ننماید.
در سال ۱۹۴۵ وی با خواننده سوپرانوی با نام Nina Dorliak شروع به فعالیت نمود و بعنوان همراه در برنامه های این خواننده شرکت مینمود که شامل آهنگهایی از Nikolai Rimsky-Korsakov بود.
ریختر و دورلاک هیچ وقت بصورت رسمی با همدیگر ازدواج ننمودند اما همکاری این دو به عنوان زوجی هنری پایدار ماند و خصوصیت شخصیتی ریختر هیچ موقع بر روی دورلاک تاثیر منفی نگذاشت، بلکه وی بدون توجه به این مسائل سعی کرد تا جدا از همکاری با وی، مدیر برنامه های ریختر نیز شود و یکی از عواملی که موجب شد تا ریختر بتواند فکرش را معطوف به فعالیت های نوازندگی اش نماید، شاید حضور شایسته دورلاک در زندگی وی میباشد.
در سال ۱۹۴۹ در مسابقاتی در شوری جایزه استالین را از آن خود مینماید که این امکان را به وی داد تا بتواند کنسرتهایی را در کشورش و اروپای شرقی و چین برگزار نماید (نکته قابل توجه در زندگی هنری اکثر نوازندگان و موزیسین های آن دوره تسلط حکومت کمونیستی بر شیوه فعالیتهای آنها بود)
تشکر از مقالتون درباره اسطوره نوازندگی پیانو.می خواستم خواهش کنم اگر ممکن است بعد از ریختر درباره آقای پولینی هم بنویسید.
filmesh yekam gheyre adi nabood?
اینجوری مقاله نوشتن ارزش داره.
ممنونم
چرا همیشه هنرمندا یه چیزشون می لنگه! واقا تعجب کردم وقتی حمله زیر رو خوندم:”هر چند مشکلات شخصیتی که ریختر داشت (تمایلات معطوف به جنس موافق)…”
جالبه بدونین که چایکووسکی هم دچار همین مشکلات جنسی بوده.در ضمن اینقدر هم که میگن هنرمندا تو کشورهای سوسیالیستی زیرفشار نبودن,شما نگاه کنین تو شوروی چند تا سولیست تربیت شدن که داشتن هرکدومشون برا کشورهای دیگ آرزوه؟جالبه بدونین که اکثر اونها هم اوج کارشون در زمان استالین بوده,افرادی مثله اویستراخ,کوگان,رستروپویچ,ریختر,گیللز,برمن و…
لطفا بدون منبع یه خصوص درباره ی مسائل () مطلب نذارید
ممنون که به نوشتن این مطالب همت گماشته اید. خوب است بدانید که ریختر بود که گوستاو مالر را پس از شکست در سمفونی سوم به پیروزی رساند
اصل نبوغ نوازندگی ریخترهسست نه زندگی شخصیش
merc azat bakhatere matalebi ke dar ekhtiyare doostdarane in honar mizari va hmchenan montazer matalebi azindast hastim.
mer30 ke baraye shenasoondane adamaye movafagh be digaran talash mikonin .movafagh bashid
مرسی ازمقاله ی خوبتون درضمن من فیلم تمام زندگی نامه اش روبایک سری قطعه هایش رو دارم.کسی استادعالی پیانو توی تهران
سراق نداره؟به من حتما خبر بدهید.متشکرم
۰۹۳۷۱۷۶۸۸۹۱
اول از همه اینکه آقا ثابت کن ریختر دچار همچین مشکلی بوده.این ها همش شایعه اند.گردن نویسنده ی این مطلب هم نمیندازم.ایشون فقط نقش یه مترجم از سایت های خارجی به زبون ما رو دارن.ماهم ممنونیم.ولی دیگه با توجه به شعوری که دارن نباید هر چیزی رو بذارن.(نه نویسنده ی این مطلب و نه شعور ایشون رو زیر سوال میبرم)
بعضی از دوستان هم واقعا دیگه شورشو در آوردن.چایکوسکی و این حرفا؟؟؟
خطاب به ایشون:شما اصلا تا حالا عکس چایکوفسکی رو دیدین که دارین میکشونینش تا مرز مشکلات اخلاقی؟؟؟؟؟منشما رو نمیدونم ولی چایکوفسکی این مشکلات رو نداشت.اگر هم میخواین از خودتون دفاع کنید اول با مدرک قانع کننده ثابت کنید…
دیگه من حرفی نمیزنم….
خودتونید با عقل خودتون
آقای نیما، اینها شایعه نیستند و با کمی جست و جو در کتاب های تاریخ موسیقی و زندگی نامه ی این هنرمندان می توانید به این مسائل اشراف بیشتری پیدا کنید.
مساله اینجاست که این تمایلات برای شما و برخی جوامع “مشکل” محسوب می شوند، و گرنه -صحیح یا غلط و چه ما موافق باشیم و چه نباشیم- اینها در اکثر جوامع غربی “مشکل” به حساب نمی آید و به عنوان یک ویژگی ذاتی و غریزی مورد احترام است.
با سلام و تشکر بابت زحماتتون جهت ارتقای دانش موسیقی.
نکته کوچیکی رو که لازم به تذکر دونستم تلفظ اسم ایشونه که به صورت *ویاچسلاو ریختر* هست