گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

رویکردی فلسفی به موسیقی (۱)

تذکر: مقاله ای که پیش رو دارید از طرف نویسنده آن (کیوان یحیی) در اختیار این ژورنال قرار گرفته است ولی پس از مدتی متوجه شدیم نه تنها ادعایی که در مقدمه این نوشته درباره انتشار یک کتاب آمده به کلی کذب است، بلکه این نوشته برداشتی است از مقاله ای از اندرو کانیا که در این لینک مشاهده می کنید. ژورنال گفتگوی هارمونیک از این طریق از کلیه مخاطبان عذرخواهی کرده و اعلام می دارد که با این نویسنده (کیوان یحیی) همکاری مجددی نخواهد داشت.

درآمد

مقاله ای که پیش رو دارید بخشی از کتابی است که کیوان یحیی به همراه تنی چند از صاحب نظران مانند: محسن قانع بصیری، پیمان سلطانی، دکتر محمد صنعتی و دکتر آرش نراقی مشغول نگارش و تالیف آن است:

بسان هر عبارت دیگری که از آن با عنوان «فلسفه ی X» یاد می شود، فلسفه ی موسیقی را نیز می توان به گونه ای، مطالعه ی بنیان ها و جستجوی پرسش های بنیادینی در رابطه با طبیعت موسیقی و تجربه ی آن دانست.

لیکن، بر خلاف حوزه هایی چون فلسفه ی علم که درک و دریافت محتوای آن نیازمند آشنایی عمیق با علوم و معارف طبیعی و نیز اصول و چارچوب های فلسفی می باشد، عموماً فلسفه ای که با تجربه ی هنری ارتباط می یابد از جمله فلسفه ی موسیقی، حوزه ای است که عموم مردم پیش زمینه حائز معنایی از آن را به عنوان ثمره ی عضویت در فرهنگ موسیقایی خود، دارا می باشند.

آشکارا موسیقی کارکردی مرکزی را در جریان زندگی بسیاری از انسان ها به عهده دارد. از این رو مشابه مسائل اساسی مطروحه در متافیزیک و شناخت شناسی، بسیاری از مردم تفکرات غالب خود را نه در چارچوب های بیانی و فلسفی پرسش های آکادمیک که بر درک شهودی زمینه های این پرسش ها بدون برخورد با اصول فنی آن، قرار می دهند.

موسیقی هنری است که در عین طنّازی، پیچیده ترین راز های فلسفی را در بطن خود ارائه می نماید. بر خلاف هنر نقّاشی، موسیقی از جنبه هایی چندگانه برخوردار است که هیچ یک از آن ها را نمی توان به توسط خود اثر هویت بخشید و در هر فرهنگی نیز دست کم مانند «حافظه ای ضمنی» در ناخودآگاه جمعی آن فرهنگ وجود دارد.بنابراین، پرسش از تعبیر دقیق تأثّرات موسیقایی در بدو امر، بسی دشوار تر از پرسش هایی از این دست در هنر نقاشی قلمداد می گردد.

برخلاف بسیاری از گفتمان های ادبی، نمونه های متمایزی از یک اثر یکتای موسیقی، به اجراهای متفاوتی از آن می انجامد که هر یک فارغ از دیگری تعبیر خویش از متن را به منصه ظهور می رسانند و هر یک از این تعابیر نیز می تواند مجدداً مورد تأویل و تفسیر های متفاوتی واقع گردد. این گونه صحبت از«تعبیر »، بدین واقعیت اشاره دارد که موسیقی را می توان هنری نامید که در معنا فرو می رود و با این حال درست به عکس سنّت درام، موسیقی سازی ناب، هیچ فحوای معناشناختی آشکاری را در بر ندارد.

در این جاست که این پرسش مطرح می گردد که اصولاً چرا موسیقی را نزد خود این چنین ارزشمند و خواستنی می یابیم.برای بسیاری از گفتمان های فکری و فلسفی معتبر، تفکر در باب ابژه هایی این چنین (در این جا این گونه ابژه ها، ابژه های نخستین یا ابتدایی (primal) می باشند)، موسیقی به روشنی در کسوت عامل توانمند بیان احساسات در حین به جا گذاردن ردّی از هنر انتزاعی ظهور یافته است.

در این مقاله نیز به نوبه ی خود، سعی خود را نسبت به جستاری نوین در فلسفه ی موسیقی به ویژه در بازه ی زمانی پنجاه سال اخیر معطوف نموده و کوشیده ام تا با بدست دادن تصویری تحلیلی از کنه فلسفی موسیقی،چیستی این انسانی ترین هنر بشری را، همان که «همواره درون مایه زندگانی» کارل پاپر(بزرگترین فیلسوف علم سده ی پیشین) بود و به ظنّ خواجه حافظ، «ناهید چنگی» را به رقص می آورد:
مغنّی بگو قول و بردار ساز که بیچارگان را تویی چاره ساز
تو بنمای راه عراقم به رود که بنمایم از دیده من زنده رود
مغنی ازآن پرده نقشی بیار ببین تا چه گفت از درون پرده دار
چنان برکش آواز خنیاگری که ناهید چنگی به رقص آوری

را برابر دیدگان خواننده قرار دهم.

ذکر این نکته در این جا ضروری به نظر می رسد که برای آگاهی از تاریخچه ی فعالیت های صورت گرفته در حوزه ی فلسفه ی موسیقی، می توان به کتاب (Alperson , 1987) و برای بحث های متمرکز مبنی بر بیانگری احساس موسیقی به کتاب (Kivy , 2002) مراجعه نمود. هم چنین به گمان من، مجموعه ی جالب توجهی از مباحث زیبایی شناسانه هنر در چارچوب فلسفه ی قاره ای را نیز می توان در کتابی که در سال ۲۰۰۱ به قلم Kearney و Rasmussen به رشته ی تحریر در آمده است، ملاحظه نمود.

منابع:
۱. Adaijan, T., 2007, “definition of art”, the Stanford Press.
۲. Bicknell, J., 2005, “Just a song? Exploring the Aesthetics of Popular songs performance “,
Journal of Aesthetics and Art Criticism.
۳. Mahler. M., 1968, “on Human symbiosis and…”, int
۴. Budd, M,. 1985, “Understanding Music “, Proceedings of the Aristotelian Society.

***
۱. پاپر، کارل، «جستجوی همچنان باقی»، ترجمه ی سیامک عاقلی، ۱۳۷۹
۲. دیوان حافظ، به اهتمام جهانگیر منصور،نشر دوران ۱۳۷۹

گفتگوی هارمونیک

گفتگوی هارمونیک

مجله آنلاین «گفتگوی هارمونیک» در سال ۱۳۸۲، به عنوان اولین وبلاگ تخصصی و مستقل موسیقی آغاز به کار کرد. وب سایت «گفتگوی هارمونیک»، امروز قدیمی ترین مجله آنلاین موسیقی فارسی محسوب می شود که به صورت روزانه به روزرسانی می شود.

دیدگاه ها ۶

بیشتر بحث شده است