در تصویر پائین از کتابِ «توصیف تاریخی، تکنیکی و ادبی آلات موسیقی شرقی» نوشته ی گیوم آندره ویّوتو در ۱۸۳۲م. از چپ به راست تنبورِ بُلغاری، تنبور باغلاما، تنبورِ بوزوک و تنبورِ شرقی را مشاهده می کنید [با توجه منابع مختلف از جمله موسیقی الکبیر نوشته ی فارابی به نظر می رسد عنوان تنبور یک اصطلاح عمومی برای انواع لوت دسته بلند بوده است]
در تصویر بالا، موسیقیدان و موسیقی شناس بزرگ بِلا بارتوک که به منظور تحقیق بر روی موسیقی مردمیِ ترکیه به این کشور سفر کرده بود دیده می شود به همراه همکارانِ ترکیه ای، نوازنده ی «ساز» عثمان پهلوان جلوی جمع نشسته است [سال ۱۹۳۶ م.].
در تصویر بالا که از اجتماع و فستیوال عاشیق ها در ۱۹۳۲ گرفته شده است، ساز باغلاما، قبل از تغییراتی که منجر به تولد باغلامای امروزی شد، مشاهده می شود. سمت راست تصویر عاشیق «ویصل شاطراوغلو» که از معروفترین و بزرگترین عاشیقهای قرن بیستم ترکیه بود مشاهده می شود.
در این تصویر عاشیق «ویصل شاطراوغلو» با باغلامای قدیمی دیده می شود.
با توجه به منابعِ موجود متوجه می شویم که تا نیمه ی اول قرن بیستم ساز باغلاما اندازه ی کوچکتری از حالت فعلی خود داشته است. پس از ۱۹۵۰ م.، به خصوص در رادیو، به جای کلمه ساز استفاده از اصطلاح «باغلاما» برای نام بردن از این آلت موسیقی آغاز شد. اکنون در ترکیه هم کلمه «ساز» و هم «باغلاما» برای این ابزار موسیقی استفاده می شود.
نظریه پردازی برای یک موسیقی مردمی و ایجاد تغییرات مُرفُلژُیک در «ساز»
موسیقی شناسان در دهه ۱۹۳۰ م. به طور موازی به نظریه پردازی برای موسیقی کلاسیک ترکی و موسیقی مردمی ترکیه پرداختند. «ساز»ها از مناطق گردآوری شد و شیوه های مضراب گذاری، کوکها، وزن و پایه های ریتمیک و سیستم مدالِ موسیقی مرتبط با آن بررسی و طبقه بندی شد. در این اثناء با پیروی از دستان بندیِ «تنبور بزرگ» پرده های بیشتری بر روی «ساز» بسته شد. اما از رساله ی «تفهیم المقامات فی تولید النغمات» نوشته ی خضر آقا کمانی و تصویری که در آن از سازی با عنوان بوزوغ آمده پیداست که این موضوع در آن زمان ها ریشه دارد.
در تصویر بالا در رساله ی موسیقیِ «تفهیم المقامات فی تولید النغمات» نوشته خضر آقا کمانی در ۱۷۵۰ با تصویر این ساز برخورد می کنیم که بالای آن نام بوزوغ آمده است [همان گونه که در تصویر مشخص است این ساز دارای شش سیم است، امروزه ساز عاشیق های برخی مناطق شرق ترکیه همچنان شش سیم دارد].
در دهه ی ۱۹۶۰ و با خواست موسیقی دانان تغییرات مُرفُلُژیکِ اساسی ای در «ساز» شروع شد. کاسه به شکل U بزرگتر و عمیق تر شد و در انتهای آن یک سوراخ ایجاد شد [زیر سیم گیر]. صفحه ی چند تکّه و خمیده به حالت صاف تک تکّه در آمد. سرپنجه ی صافِ کمی به عقب، نسبت به دسته، خم شد. در کنار این تغییراتْ در دسته ی سیم های اول و برخی اوقات سیم های دوم و سوم، به جای سیم های یک جنس و یک قطر و در کنار سیم های فولادی ساده، سیمه ایی از جنس مرکزی فولاد با لایه ی بیرونی پیچیده شده از جنس برنج بسته شد (تصویر پایین). با این تغییرات رنگ و حجم صدای باغلاما تغییر کرد. به علاوه افزایش تعداد پرده ها و تعیین مجدد جایگاه آنها باعث اصلاحاتی در ملدی شد.
۱ نظر