به مناسبت یکم مهرماه زادروز تولد محمدرضا شجریان مناسب دیدم در حد توانم و در مجال این مقاله، در مورد این هنرمند بنویسم. برای درک کامل تر و بهتر تاثیرات شجریان بر آواز ایرانی باید مکاتب آوازی را به خوبی شناخت. صحبت از مکاتب آوازی در حوصله ی این مطلب نمی گنجد و در زمانی دیگر از آن سخن خواهیم گفت. نورعلی خان برومند در دهه ۴۰ و ۵۰، شایسته ترین راوی و مدرس مکتب آوازی طاهرزاده است. محمدرضا شجریان، نورالدین رضوی سروستانی، اکبر گلپایگانی (گلپا) و فاطمه واعظی (پریسا) آواز خوانان مطرح و نام آشنایی هستند که در محضر برومند به فراگیری این ردیف پرداختند که از این میان شجریان سرآمد دوران شد.
شجریان قبل از آشنایی اش با برومند نزد اسماعیل مهرتاش ردیف آوازی مکتب تهران را فرا گرفته بود؛ برومند از منتقدین سرسخت مکتب تهران بود و اعتقاد داشت شجریان در مکتب طاهرزاده شکوفا می شود. شجریان در مورد آواز خوانی اش می گوید: بخشی از آواز او ادغامی از شیوه های قدمایی مانند طاهرزاده، قمر، ادیب خوانساری، دادبه، دوامی و بنان است و بخش دیگر آواز او نبوغ، سلیقه و تنوع شخصی است. این شیوه بعد از گذر از فیلتر زمان به سبکی منحصر به فرد تبدیل شده است، سبکی که امروز ردپای آن را در آواز ایرانی به راحتی می بینیم.
همان گونه که می دانیم شیوه های نوظهور بعد از طی کردن مراحل آزمون و خطا در بستر زمان و پس از بررسی همه جانبه ی تاثیرات و تحولات بنیادی و حتی جزئی و نقش و تاثیر جامعه شناختی آن و همچنین استقبال یا عدم استقبال عموم مشخص می کنند که آیا قابلیت تبدیل به سبک را دارند یا خیر. عده ای بر این باورند که روی دادن انقلاب در تاریخ ایران و خارج شدن سایر آواز خوانان از گردونه به خصوص فاطمه واعظی (پریسا) که به گفته موزیکولوگ هایی ژان دورینگ و آثار اجرایی ایشان، آواز خوان توانایی بود، عرصه را برای یکه تازی شجریان خالی کرد.
به نظر می رسد که در صورت باقی ماندن سایر آواز خوانان در این چرخه باز هم شجریان گوی سبقت را از آنان می ربود. آن چنان تاثیر سبک شجریان در آواز همه گیر شده است که عده ای لقب شجریان زدگی را به آواز می دهند. نگارنده با این عنوان به شدت مخالف است و اعتقاد دارد که باید دید چرا چنین خواننده ای سرآمد دوران می شود.
به نظر می رسد برای رسیدن به این جواب همان گونه که بیان شد، باید ابتدا مکاتب آوازی بررسی شود، پس از آن سبک آواز شجریان مورد ارزیابی قرار گیرد. همیشه صادق ترین راوی تاریخ بوده و هست؛ وقتی بعد از گذشت نزدیک به نیم قرن از فعالیت هنری شجریان این چنین مکتب او همه گیر شده است، بدون شک خصوصیات مثبتی در هنر ایشان وجود دارد.
شجریان گاه چنان تقلیدی از دادبه می کند که می پنداریم باید او را وارث دادبه دانست، گاهی چنان غرق در شیوه ی قمر و طاهرزاده می شود که می پنداریم وفادارترین آواز خوان این مکتب است، گاهی چنان در مکتب تهران مقتدرانه آواز می خواند که او را وام دار مکتب تهران می دانیم و گاهی چنان در ادوات تحریری و ادای شعر و جمله بندی آواز او غرق می شویم که گمان می کنیم شیوه ای نوین پا به عرصه ی ظهور گذاشته است.
توانایی شجریان در تقلید از قدما، تکنیک پررنگ و لعاب تحریرهای گوناگون، تسلط بر ردیف های آوازی مختلف، انتخاب آگاهانه و پر از وسواس شعر، همچنین تنوع و سلیقه ی شخصی از او خواننده ای را ساخته که در طول تاریخ آوازی بی نظیر است. آنچنان تنوع در آثار شجریان به وضوح قابل لمس است که اگر چندین اجرای ایشان در یک دستگاه را مورد ارزیابی قراردهیم از تنوع تحریر و حتی خوانش متفاوت گوشه هایی که هم نام است نیز شگفت زده می شویم. در مورد محدوده ی صوتی شجریان نیز باید گفت کمتر خواننده ای در دوره ی کنونی توانایی اجرا در محدوده ی صوتی شجریان را دارد.
محدوده ی صوتی شجریان به استناد آثار اجرایی وی و بنابر پژوهش نگارنده از حدود سل اکتاو سوم پیانو تا ر اکتا پنجم پیانو یعنی در حدود دو اکتاو و پنج نت می باشد. شجریان در محدوده ی زیر صدای خودش یعنی از لا اکتاو پنجم به بعد بیشتر به اجرای تحریر پلکانی (نردبانی) پرداخته اما در محدوده ی سل اکتاو سوم تا سل اکتاو چهارم به خصوص در دانگ دوم به آواز خوانی پرداخته است.
بررسی علل فراگیر شدن مکتب آوازی شجریان که در واقع سبکی نوین در تاریخ موسیقی آوازی ایران است، نیازمند یک پژوهش جامعه شناختی و روانشناختی دارد از سوی دیگر از شجریان گفتن و نوشتن مستلزم از تاریخ آواز این سرزمین نوشتن است و پرداختن به ویژگیهای آواز او در این مجال نمی گنجد.
ﺳﻼﻡ ﺩﻭﺳﺖ ﻋﺰﻳﺰ،ﻋﺎﻟﻲ ﺑﻮﺩ ﻣﺮﺳﻲ
چنین نیست که استاد شجریان درهمه ادوار سرامد باشد پیش از انقلاب گلپایگانی وبانو پریسا بسیار مشهورتر بودند وشیوه اوازشان هم بیشتر بااقبال روبه رو بود
استاد گرامی یک خواننده تنور نهایتا تا ر اکتاو پنجم می خواند رو چه حسابی می گی اکتاو ششم
جناب ابوالفضل سلام
از نظر علمی و حتی تکنیکی شجریان کجا و گلپایگانی کجا!!!!!! و باز هم باید ببینیم شهرتی که شما ازش نام بردید رو چگونه باید تعریف کردالبته جان دورینگ اعتقاد داره که سدسخت ترین رقیب شجریان پریسا بوده که انقلاب ایران باعث خونه نشینی ایشون شد ولی باز هم در تنوع بیان آواز پریسا هم در حد ایشون ظاهر نشد
دوست ناشناس من
معمولا طبق تقسیم بندی چهارگانه ی اصوات در باس،تنور،التو و سوپرانو باید گفت بله اخرین محدوده ی تنور لا اکتاو چهار تعریف شده که با تکنیک تا دو با ر اکتاو پنج نیز قابل ارتقا هست و میدونیم که زیر ترین نت برای سوپرانو لا اکتاو پنج تعریف شده .جناب شجریان در اجراهای متعددی لا اکتاو پنح رو به راحتی احرا کردند مثلا در ” دستان” و حتی در تصنیف ” صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن” ایشون در اخر تصنیف تا دو اکتاو ششم رو اجرا میکنن البته با نیش تحریر پلکانی
محدوده ی صدای شجریان سل اکتاو دوم تا ر اکتاو پنجم پیانو هست
شجریان انگشت بر دهان تکنیک گلپا بود. بخصوص تکنیک چون خودت نام بردی
در ضمن مثلا قوامی هم خیلی از شجریان تکنیکی تره
از نظر هنری هم اکثر آوازهای شجریان سر هم بندی است و چیز تازه ای نداره
در ضمن شجریان و دوستدارانش با مرد رندی صداش رو روی کوک چپ می برند
سلام
آقای زنده بودی شما خودتون در متنِ مقاله متفاوت با کامنتتون نوشتید. در مقاله نوشته اید از سلِ اکتاو سوم تا ر اکتاو پنجم. بارها هم در کامنت اشتباهی نوشتید. یعنی چطور ممکن هست که محدوده ی صوتی تا ر اکتاو پنجم باشد ولی تا دو اکتاو ۶ بخونند؟ پس باید بگویید محدوده تا دوِ اکتاوِ ۶ می باشد.
در حقیقت در همان تصنیفی که شما اشاره کردید ، در انتهای تصنیف جایی که می خوانند :« برخیز و عزم جزم به کار صواب کن » در صواب کن به اوج می روند. این اوج نتِ C5 می باشد. یعنی یک اکتاو بالاتر از C میانی پیانو. نه C6.
استاد اکبر گلپایگانی جز نوابغ بوده و هست .قبا از انقلاب مشخص بود عیار خوانندگی ایشان کجو و چقدر معروف بودند و مسلط بر نغمه و چقدر زیبا اواز می خواندند.وگر انقلاب نمی شد و ممنوع کار نمی شدند ان وقت این گونل قضاوت نمی کردید که دیدم در ان زمان گلپا کحا بود و شجریان کجا.
من زیاد از موسیقی و فیزیک نمیتونم نظر بدم ولی طبق چیزایی که گوش دادم از همه صداهایی که تا حالا شنیدم صدای مرحوم سلیم موذن زاده از همه اساتید آواز یه سر و گردن بالاتره
لطفا از نظر علمی بررسی کنید و پاسخ مرا بدید
به خصوص فاطمه واعظی (پریسا) !؟!؟
گلپا ۱۷ سال مرد شماره یک آواز بود این نظر استاد یاحقی است در نشریه شرق چاپ شده
پس گلپا سر آمد شده بود
رضوی صدای بسیار خوبی داشت و بنظر من بعد گلپا بهترین صدای اوازی ایران بوده ولی کم کار بود نمیدونم چرا
صدای رضوی سروستانی سر کش و در عین حال خیلی نرم و منعطف هست صدای بنان و محمودی خوانساری نرمه صدای ایرج قدرتمند
صدای گلپا و رضوی هم نرمه هم قدرتمند
بعد از انقلاب هم بقیه ممنوع از کار شدند فقط شجریان موند و تو شهر خالی قورباغه هفت تیر کشه