نخستین تم موومان اول که آوازی نمونه از آوازهای اسلاو است به سادگی هرچه تمام تر توسط پیانو سراییده می شود، در حالی که یک آکومپانیمان ریتمیک در کنار آن به گوش می رسد. در این بخش آکومپانیمان به یاری سازهای زهی مجهز به سوردین و پیتسیکاتوی کنترباس ها انجام می گیرد.
آنگاه هورن ها و ویولا ها همان تم نخستین را تکرار می کنند.
سراسر این بخش از کیفیت و حالتی رام و ملایم برخوردار است که نکته ای مرموز و ناگفتنی در خود دارد. تم دوم که در آغاز به وضعی تردید آمیز توسط هورن ها و ترومپت ها سراییده می شود و سپس بعد از یک نوای پرآهنگ سراسر دسته ارکستر، به شکل کامل خود معرفی می گردد، کوتاه است و برخوردار از ریتمی پر ضربان.
این ریتم به نرمی و ملایمت هرچه بیشتر توسط سازهای زهی نواخته می شود و همین سازهای زهی با لحنی مقطع، ریتم را تکرار می کنند و آنگاه پیانوی تنها در مقام پاسخگویی برمی آید.
در این زمان، نغمه بسیار زیبا و گرم و بیانگری به گوش می رسد که اجرای آنرا پیانوی تنها بر عهده دارد.
یادآوریهائی از این تم و از این نغمه در موومان دوم شنیده می شود و این یادآوریها در بخش بسط موومان سوم نیز نقش عمده ای دارد. پس از آن، بخش دولوپمان آغاز گشته و پیانو فرصت آنرا می یابد تا مهارت های خود را در بسط و گسترش تم ها به نمایش گذارده و ارکستر نیز آنرا در این امر یاری می کند.
سپس پیانو برای مدتی کوتاه به تکنوازی پرداخته و اینبار مهارت های خود را در نقش تکنواز نیز به نمایش می گذارد.
پس از گذر از بخش راکسپوزیسیون که سرشار از دگرگونیهای فراوان بوده و قسمت های عمده ای از آن برای پیانو به نگارش درآمده است و این ساز اوج مهارت و هنر خود را در آن به نمایش می گذارد، یک کودای کوتاه، مجلل و در عین حال درخشان، موومان را به پایان می رساند.
موومان دوم با یک تم نمونه روسی دیگر آغاز می شود که کیفیتی لطیف و آمیخته با افسردگی دارد ولی آنسان نیست که اشک به چشمان آورد.
یادش بخیر سال ۸۸ بود که پرلود از راخمانینف رو با استاد عزیزم فلیکس اوکانیان کار کردیم. چه زود گذشت…
و یادش بخیر استادم همواره روی این شخص تایید می کرد که باید آثارش جزو رپرتوارهای هر پیانیست خوبی باشه