چرا همان انجمن تبدیل به کر فلوت نشد؟
نوایی: با خانم موحد در این خصوص مشورت کردیم و حتی من پیشنهاد کردم که این کر فلوت از دامان انجمن فلوت بیرون بیاید چون اکثر اعضا مشترک هستند اما خانم دکتر موافقت نکردند گفتند که بهتر است که هرکدام از سازمان ها به طور جداگانه کار کنند ولی بچه ها هم خیلی از این ایده استقبال کردند و همانجا سازهایمان را باز کردیم و دو سه تا قطعه ای که من با خودم داشتم اتفاقی، تمرین کردیم و آن اولین جلسه ای بود که کر فلوت در منزل خانم دکتر موحد تمرین کرد و در آنجا حدود پانزده شانزده نفر بودیم، وقتی که باهم تمرین کردیم من به آنها گفتم که معمولا یک چنین کاری را نمی توان بدون رهبر انجام داد.
زمانی که ما این تمرین را انجام دادیم پیشنهاد کردم که سعید تقدسی که رهبر و فلوتیست است بیایند رهبری این کر را به عهده بگیرد؛ خیلی با موفقیت این روند پیش رفت و ایشان قبول کردند و تابستان همان سال با هفده نفر آمدیم و کار کر فلوت را شروع کردیم و به سرعت بچه ها جذب کر شدند، آزمون گذاشتیم و دائم افراد جدید جذب کردیم و الان حدود ۵۶ نفر عضو فعال یعنی عضو کر فلوت هستند که هربار در هر کنسرتی حدود ۳۵ تا ۴۰ نفر فعال شرکت می کنند.
البته دانشجویان بخاطر مشغله درسی برخی اوقات موفق نمی شوند که در تمرین ها شرکت کنند حتی سولیست هایمان را هم که می خواهیم انتخاب کنیم آزمون می گذاریم، در ۳۰ فروردین و اول اردیبهشت گذشته آزمونمان را هم گرفتیم و چندتا از بچه ها را هم انتخاب کردیم که سولو را بزنند با کر فلوت، یک هماهنگی خیلی قشنگی است.
در مورد فراز و نشیب هایی که سوال کردید بله وجود دارند، بالاخره چنین کارهایی با رقابت توام است و چون ما به این مسئله عادت داریم سعی می کنیم که رقابت بد را بگذاریم کنار و رقابت خوب را جایگزینش کنیم و این رقابت را به صورت مثبت استفاده کنیم که اگر آن یکی خوب است خب من هم بیشتر زحمت بکشم که من هم بهتر شوم، نه اینکه باعث ناراحتی طرف شوم چون او بهتر است؛ این یک شعار است در بین ما که رقابت خوب است و حسادت بد است و فکر می کنم که بچه های ما به صورت یک خانواده هستند و دلشان برای همدیگر می تپد و دلشان می خواهد که بهم کمک کنند که صدای خوبی از کار در بیاید و این هدفی بود که ما از اول داشتیم؛ تکروی در قبل از تشکیل این کر متاسفانه وجود داشت حالا نه فقط در ایران بلکه در همه جای دنیا و وقتی که یک نفر می آید و عضو یک کر فلوت می شود یعنی برایش جمع مهم می شود نه خودش و نهایتا آن کنسرتی که می خواهد ایجاد شود مهم می شود.
این بنظرم این یک قدم بزرگ و مثبت است. معلمینی که هستند و شاگرد تربیت می کنند خیلی دارند همکاری می کنند همانطور که گفتم خانم دکتر موحد هستند، آقای سینکی هستند، آقای لقا هستند، آقای رحیمی هستند که هرکدام شاگردان زیادی فرستادند و همه با هم دارند همکاری می کنند و ما امیدمان این هست که روز به روز به سطح بالاتری دست بیابیم و نوازنده هایی که جذب ارکستر می شوند هر روز با سطح کاری بالاتری به ما بپیوندند.
۱ نظر