ولی در این میان ارکستری نبود که فقط از سازهای ایرانی (سازهای رسمی ایرانی) تشکیل شده باشد و رسما” به شکل کلاسیک به اجرا بپردازد، اما استاد فرامرز پایور در سال۱۳۴۳(بعد از تاسیس وزارت فرهنگ و هنر)، با استفاده از نوازندگان برجسته موسیقی که به درجه استادی رسیده بودند، در گروه خود یعنی «گروه سازهای ملی» و یا همان گروه وزارت فرهنگ و هنر، استفاده کرد.
در گروهی که فقط از سازهای ملی تشکیل شده بود: فرامرز پایور سنتور میزد و در عین حال سرپرست و آهنگساز گروه نیز بود، هوشنگ ظریف تار، رحمت الله بدیعی کمانچه، محمد اسماعیلی تمبک، حسن ناهید نی، محمد دلنوازی رباب، حسن منوچهری بربط (عود)، حسین فرهادپور، پروین صالح و پروین شکالور نیز قیچک و قیچک آلتو مینواختند.
پیامد تشکیل این گروه بوسیله استاد پایور، اجرای کنسرتهای متعددی در تالار رودکی و جشنهای هنر شیراز، اجرا در سری برنامه های گلها با همکاری خوانندگانی چون محمدرضا شجریان و عبدالوهاب شهیدی، ضبط آثار اساتید گذشته از قبیل درویش خان، رکن الدین مختاری، عارف قزوینی، علینقی وزیری، علی اکبر شهنازی، ابوالحسن صبا، علی اکبر شیدا و… که باعث جاودانگی این آثار ارزشمند شد و همینطور ضبط آثار زیبا و به یاد ماندنی استاد پایور بود.
در این میان تقریبا نمیتوان قطعه یا آهنگ خاصی را از اجراهای این گروه بهتر از دیگری دانست چون تمام این آثار هم بوسیله نوازندگان چیره دستی اجرا شده است و هم اینکه تنظیم سحرآمیز استاد پایور در آن جلب نظر میکند؛ ولی قطعاتی چون: رنگ
گروه وزارت فرهنگ و هنر
دوم هماهنگی بسیار بالا و استادانه گروه به خصوص در قسمت سوال و جواب بین سازهای مضرابی و آرشه ای که اوج زیبایی قطعه است و بدقت طراحی و اجرا شده است؛ و سوم میتوان به ملودی و آهنگ زیبا و دلربای راز و نیاز اشاره کرد. آهنگی که از همان ابتدا هوش از سر آدمی می برد. آهنگی با غم و شادی! که گویی رازو نیازیست میان ساز و نوازنده… استفاده استاد پایور از قطعه قوچانی «رشید خان» و ملودیهای قدیمی ردیف و جمله ای از رضا محجوبی، در کنار آهنگهای خود، به این اثر روح بزرگ و ملی داده است. چنانکه که شنونده با شنیدن هر قسمت از این آهنگ، به یاد دروه زمانی خاصی از تاریخ ایران می افتد. بشنوید این جادوی موسیقی را…
۱ نظر