در طول تاریخ، آواز خواندن از معمولترین روشهای اجرای موسیقی توسط انسان بوده است. در یونان باستان بخصوص در مراسم مذهبی آواز بصورت جمعی اجرا می شد و جالب است
که بدانید حتی در آن ایام نیز مردم شیفته خواننده های محبوب می شدند و از آنها الگوهای رفتاری و ظاهری می گرفتند.
اما امروز نیز مردم عامی بیشتر خوانندهای گروه های موسیقی را می شناسند تا نوازنده ها چراکه حس میکنند به خوانندها نزدیکترند و راحت تر با او ارتباط برقرار می کنند. خواننده با
وسیله خاصی که آنها کار با آنرا بلد نیستند به تولید موسیقی نمی پردازند و مردم میتوانند در طول روز همانند خواننده مورد نظرشان ترانه ها را بخونند.
آواز خواندن در مقایسه با صحبت کردن معمولی دارای پیچیدگی های خاصی است، خواننده باید با رعایت ملودی که آهنگ ساز برای او نوشته با زیر و بم کردن صدا و همچنین علائمی
که نشاند دهنده حس ملودی است صدای خود را بلند، آرام، شاد، غمگین و… کند.
بر خلاف ظاهر خوانندگی کار ساده ای نیست هرچند پس از بدست آوردن مهارت های لازم دیگر جزو ساده ترین فعالیت ها می شود. اگر هنوز فکر می کنید که خوانندگی کار ساده ای
است؛ پیشنهاد می کنیم که با تمام توان ترانه ای را که با آن آشنتا هستید و دوست دارید را خوانده ضبط کنید و پس از آن از طریق ضبط صوت به آن گوش دهید. نتیجه کار بسیار غیر قابل
انتظار است، باور نخواهید کرد که این ترانه را به این صورت نامناسب شما خوانده اید.
شیوه های آواز خوندن بدلیل تفاوت فرهنگ ها و ذوق مردم در نقاط مختلف جهان بسیار متفاوت است. بعنوان مثال آسیایی ها تو دماغی تر از غربی ها آواز میخونند و یا غربی ها در
هنگام خوانند معمولا” صاف و کشیده می ایستند در حالی که آفریقایی ها تا حدی به جلو خم میشوند یا در هند به روی زمین می نشینند. آواز خونان کلاسیک در فاصله ۲۰ تا ۵۰ سانتی
میکروفن می ایستند ولی آواز خوانان راک به میکرفن تکیه میدهند و حتی آنرا بلند میکنند.
تارهای صوتی انسان خیلی پیچیدگی و توانایی های خاصی دارند، ترکیب آنها با مغز و سلسله اعصاب به انسان اجازه میدهد که در عین اجرای یک ملودی، کلام را هم با آن تلفیق کنند
کاری که هیچ سازی نمیتواند انجام دهد.
اما در کل اگر جمله ای بخواهیم راجع به موسیقی و کلام بگوییم این است که “شکی وجود ندارد که کلام با موسیقی و یا موسیقی با کلام ماندگار تر از موسیقی یا کلام تنهاست”
۱ نظر