نوشته ای که پیش رو دارید به قلم هادی سپهری و درباره کتاب «مکتب های کهن موسیقی ایران» نوشته محسن حجاریان است:
کتابِ در سال ۱۳۹۳ توسط نشر گوشه در تهران منتشر شده است. نویسنده ی کتاب که دکترای قوم موسیقی شناسی دارد و از او مقالات متعددی به انگلیسی و فارسی به خصوص در کتاب سال شیدا چاپ شده است نویسنده ی کتاب های «مقدمه ای بر موسیقی شناسی قومی» (۱۳۸۷)، «موسیقی جهان»(۱۳۸۹)، «موسیقی وشعر»(۱۳۹۲)، و مترجمِ «مردم شناسی موسیقی سرخپوستان آمریکا» (۱۳۸۸) است و کتاب «مردم شناسی و موسیقی» را در دست انتشار دارد.
کتاب حاضر اولین کتابی است که سعی داشته به صورت جامع به مکاتب موسیقی در منطقه ی خاورمیانه و به خصوص ایران فرهنگی بپردازد، گرچه این مباحث در مقالات متعدد در نشریات تخصصی موسیقی مورد بررسی قرار گرفته لیکن در قالب کتاب نبوده است، کتاب دارای یازده فصل و بخش منابع به این شرح است: همبستگی مکتب های موسیقی در فرهنگ های شرق اسلامی، برداشتی از مفاهیم اصابع، موسیقی عرب و ایران در دو سده ی بعد از اسلام، موسیقی مکتب خراسان، اختلاف فاصله بندی ساختارهای مدهای خراسان و سیستماتیست، ناروشنی های تئوریک عبدالقادر مراغی، درجات خنثی و جایگاه تار در مراحل تکوین دستگاه، جغرافیای تاریخی موسیقی دستگاهی در غرب ایران، اوراد مانوی، مفهوم سیستم در مد و مراحل تکوین دستگاه؛ متأسفانه کتاب فاقد نمایه (های) موضوعی است.
نقد این کتاب نیازمند متنی مفصل است که به بررسی تمام نظریه های مطرح شده در کتاب پرداخته شود و نقاط قوت و ضعف آن بیان شود. . انتشار این کتاب را با توجه به بررسی ها و نظریه های مؤلف آنْ باید به فال نیک گرفت زیرا در بررسی دانشورانه ی هر پدیده ی فرهنگی و هنری لزوم وجود مقالات و کتب متعدد، که هر کدام از زاویه ای و با نظرگاه هایی متنوع و حتی متضاد به شرح و تبیین مسائل می پردازند، مبرهن است. بی آنکه قصد نقد داشته باشم تنها به یک نکته بسنده می کنم. مؤلف در ابتدای کتاب به روشن نبودن مکاتب موسیقی دوران های گذشته، به خصوص پس از اسلام تا امروز، تأکید داشته و از عدم توجه به روند شکل گیری سیستم دستگاهی سخن گفته است.
در حالی که از بخش منابع متوجه می شویم که نویسنده به پژوهش های سالهای اخیر، که اتفاقاً بسیار هم مفید و روشنگرند، احتمالاً بی توجه بوده است.
به عنوان نمونه بیش از دویست مقاله ی پژوهشی از هومان اسعدی، محسن محمدی، ساسان فاطمی، بابک خضرائی، حسین میثمی و دیگران در مباحث نظری از جمله در زمینه ی فرم های موسیقی گذشته و حال، ادوار ایقاعی، مدها و سیستم نغمگی، آهنگسازی و بداهه نوازی، نقش تزئینات، امکانات بالقوه در موسیقی کلاسیک ایرانی، سیر تحول سیستم ادواری به دستگاهی، سازشناسی ادوار مختلف، بازسازی موسیقیِ قرون گذشته، تعاریف و مفاهیم موجود در رسالات موسیقی پس از اسلام، تاریخ و تحولات اجتماعی و سیاسی و اقتصادیِ مرتبط با موسیقی در ایرانِ پس از اسلام نوشته شده است و برخی از آنها پیامدهای عملی هم داشته است ولی هیچ کدام در این کتاب مورد استفاده، توجه و نقد قرار نگرفته است.
۱ نظر