شما بسیاری از آثارتان را ضبط کرده اید، آیا روش شما برای نواختن برای ضبط با نواختن در کنسرت متفاوت است؟
ارتباط برقرار کردن با موسیقی در هر دو یکی است. در کار ضبط در استودیو، تماشاگر غایب است و این باعث مصنوعی شدن کار می شود. اما شما باید در نظر بگیرید که تماشاگران به آن گوش خواهند داد، تنها در زمانی متفاوت از آن لحظه…
پس شما به وجود تماشاگران که بعدا آن را گوش خواهند داد، آگاه هستید؟
باید این گونه اندیشید، در غیر این صورت هیچ معنی نخواهد داشت. بسیار خسته کننده است که ساز بنوازید بدون داشتن هیچ شنونده ای، چرا که می توانید آنچه را خود می نوازید، به خوبی درک کنید و کاملا راضی باشید، پس به هیچ گونه تلاش و زحمت بیشتر احتیاج نخواهید داشت.
شما تا حدی با موسیقی معاصر نیز آشنایی دارید، توصیه شما برای آهنگسازانی که می خواهند برای پیانو آهنگ بسازند، چیست؟
چه توصیه ای؟ همیشه امکان کشفیات جدید در نحوه نگارش موسیقی برای پیانو وجود دارد، بنابراین تنها چیزی که می توانم بگویم: “ساز را بارها و بارها کنکاش کنید، شاید امکانات جدیدی به شما دهد.” گفته شده است پیانو هر چیزی را که ما به آن احتیاج داشته ایم، داده است. بعد از پیشرفت فوق العاده در قرن نوزدهم، بارتوک، استراوینسکی، شوئنبرگ و وبرن بودند و امروزه بولز و اشتوکهائوزن، آنان در پیانو آنچه را کشف کردند که پیش از آن وجود نداشت. امیدوارم که این راه ادامه یابد.
آیا کشف تازه ها وظیفه آهنگساز است؟
فکر می کنم، بله.
و بعد مسئولیت پیانیست است که تمام کشفیات را در موسیقی پیاده کند؟
هر کسی باید نقش خود را در این زمینه ایفا کند. (خنده)
برای پیانیستهای جوان چه توصیه ای دارید؟
مهمترین توصیه این است که جا نزندند و به خود و تولیدات مدرن در موسیقی زمان دهند. حتی اگر کار سختی است، حتی اگر گاه دست اندر کاران و برگزار کنندگان کنسرت با اشتیاق نباشند، اما برای یک هنرمند بسیار اهمیت دارد که هنرش را به عموم نشان دهد و هرگز دست نکشد. این توصیه من است، حال شاید توصیه های بیشتری نیز باشد. (خنده)
به نظر می رسد که بسیاری از پیانیستها در سطح حرفه ای هستند، آیا آنها باید در تمام قطعات این تسلط و مهارت را داشته باشند؟
(برای لحظه ای فکر می کند) باید در موسیقی ای که با آهنگساز آن همیشه کار می کنند و آن نوع قطعات را همواره خواهند نواخت مسلط باشند. در غیر این صورت هیچ گونه مسئولیتی در نواختن هر نوع موسیقی ندارند، چرا که می دانید قطعات یا رپرتوار برای ساز پیانو بسیار زیاد است، بنابراین ضرورتی ندارد که بخواهند خود را با همه آن درگیر کنند.
(متعجب) منظور شما این است که هیچ کس نمی تواند همه آن قطعات را بنوازد؟
خیر (خنده)
آیا کسی باید امتحان کند؟
خیر (خنده)
چه توصیه ای برای تماشاگران دارید؟
(مجدد برای لحظه ای فکر می کند) بله توصیه دارم. گاه تماشاگران هیچ تلاشی برای گوش دادن به موسیقی نمی کنند به خصوص موسیقی معاصر. در حالی که فکر می کنم برای موسیقی جدید تلاش معینی برای درک آن لازم است و همچنین درک عمیق شاهکارهای گذشته بسیار اهمیت دارد. بنابراین در گوش دادن به موسیقی، به آنان توصیه می کنم که به درک آنچه بدان گوش می سپارند تلاش کنند.
پس شما از آنان می خواهید که در موسیقی که می شنوند شرکت کنند.
بله. فکر می کنم لذت بیشتری نیز از آن ببرند تا اینکه فقط آن را بشنوند.
موسیقی برای شاد کردن آنان؟
بله. قطعا (هر دو خنده)
به عنوان آخرین سئوال، آیا نواختن پیانو جالب و لذت بخش است؟
بله. فکر می کنم لذت عمیقی که در آن وجود دارد بیش از خوشی لحظه ای آن است. البته رسیدن به آن لذت عمیق، مستلزم تلاشی خستگی ناپذیر است، در غیر این صورت هیچ معنایی نخواهد داشت.
“این مصاحبه در ۲۳ اُکتبر ۱۹۹۷ در رختکن تالار ارکستر در شیکاگو با پُلینی انجام شد. مصاحبه هایی که بورووس دُفی انجام داده در بسیاری از شبکه های رادیویی پخش شده و از مصاحبه های برگزیده آنان می باشد، همچنین در بسیاری از مجلات از سال ۱۹۸۰ به بعد به چاپ رسیده.”
۱ نظر