اگر بخواهم توضیحاتی را در ارتباط با بخش آهنگسازی خدمت شما عرض کنم باید بگویم که به هر حال قرار بود من اثری را آهنگسازی کنم که براساس موسیقی شمال خراسان باشد، بنابراین باید بعد از آوانویسی و تجزیه و تحلیل موسیقی آن منطقه، عناصر ساختاری مورد نیاز برای ساخت یک اثر را هم بررسی می کردم که این عناصر ساختاری شامل موارد بی شماری هستند که تعدادی از آن ها را عرض می کنم؛ یکی این که من باید ویژگی های موسیقیایی نغمات را از منظر جملات، موتیف های آوازی، الگوهای کشش، ریتم و متر بین عناصر سازنده جملات، تکنیک های آوازی، سیر حرکت ملودیک و دیگر عناصر را بررسی می کردم؛ مورد دیگر آن بود که چگونه تم های موسیقی شمال خراسان را استفاده کنم و آن ها را گسترش دهم و نکته بعدی این است که فرم قطعه باید در ارتباط با ساختار روایی نغمات شکل می گرفت و باید این موارد در درون مایه نغمات بررسی می شد.
ویژگی های کنترپوانتیک و هارمونیک کمپوزیسیون ها براساس بررسی مدها و نحوه تکرار ها در اثر شکل گرفت. مورد دیگری که بسیار هم مهم است این است که من باید روایات و داستان پردازی ها موسیقیایی در نغمات موسیقی شمال خراسان را بررسی می کردم تا در ساختار روایی اثرم به آن ها شکل دهم.
در آهنگسازی این اثر به یکی از گویش های شمال خراسان، گویش کُرمانجی پایبند ماندم و اشعاری که انتخاب شد اشعار کُرمانجی بودند که یکی از اشعار بر اساس اشعار و روایاتی بود که نسل به نسل توسط بخشی ها منتقل شده و اکنون جاودان مانده است و دیگر اشعار هم از منظومه “چیکسای” جناب آقای حسن روشان انتخاب شدند که منظومه بسیار مهم و ارزشمندی در منطقه شمال خراسان است. همینجا، لارم از است که از زحمات جناب آقای حسین مهرانی در اجرای آواز در بخش عملی پایان نامه تشکر کنم.
این اثر در چهار موومان آهنگسازی شده است که دو موومان آن تحت عنوان لو و و هرایی است که همان مقام هایی هستند که در بخش نظری بررسی و تحلیل کرده بودم. موومان های دیگر هم یکی تحت عنوان داییک یعنی مادر، تحت تاثیر لالایی های شمال خراسان نوشته شده و دیگر موومان هم که به بخشی های موسیقی شمال خراسان تقدیم شد، تحت تاثیر تعدادی از نغمات موسیقی شمال خراسان آهنگسازی شده است.
نکته دیگری که باید عرض کنم این است که بهره گیری از ویژگی ها و تکنیک های موسیقی معاصر در ساخت یک اثر با محتوای نغمات شرقی، مستلزم حفظ محتوای این نغمات، حداقل به گونه ای فرمال است که در آن ویژگی های متریک از یاد نرود. بنابراین من در این اثر سعی کردم که ویژگی های کنترپوانتیک و هارمونیک بر اساس درک مدها و نحوه تکرار ها به گونه ای باشد که یک نغمه در برش های زمانی در جایگاه های مختلف قرار گیرد و همچنین با توجه به قالب اشعار و چگونگی روند حرکت در جریان یک اثر به فرمی دست یابم که از درون مایه مقام ها و نغمات موسیقی نواحی اخذ شده باشد و در نهایت با استفاده از نغمات و تکنیک های موسیقی نواحی و ترکیب آن ها با برخی از لحن های موجود در موسیقی معاصر، روایتگر یک بیان شخصی باشم که در هر بخش از اثرم با تغییراتی مثل تغییر در بافت ارکستراسیون بتوانم برتغییرات ملودیک موسیقی نواحی تاکید کنم.
۱ نظر