مهمترین نکته در مصداقدادن به عبارت تصحیح برای این کتاب اینکه من از جملات خود این ردیف برای همه تصحیحش استفاده کردهام. همانطور که میدانیم، خیلی از جملات در خیلی از گوشهها تکرار میشود ولی مهدیقلی هدایت جملهای را که در دو سه گوشۀ مختلف تکرار شده به دو سه صورت مختلف نوشته است. مثلاً در یک جا با سهلاچنگ نوشته و در جای دیگر با دولاچنگ؛ در جایی نتها را به هم متصل کرده و در جای دیگر همانها را از هم جدا کرده است. من فکر میکنم چون انسان خیلی دقیقی بوده اشتباه نکرده است، بلکه به قطعیتی نرسیده است که به کدام صورت یک جمله را بنویسد و وقتی میدیده یک جمله دارد تکرار میشود آنرا بهصورت جدیدی مینوشته و مطمئن نبوده که کدام است، ولی هر دو صورت را نوشته است.
نتنوشتههای هدایت نکات خاصی دارند:
اولینبار است که میبینم در آواز بیات اصفهان ریتمی نوشته که لنگ است، یعنی ریتم هفتهشت را در آغاز آواز اصفهان نوشته است.
مهدیقلی هدایت نتنویسی بسیار عجیبی دارد؛ یعنی در جاهایی بسیار دقیق عمل کرده است ولی در جاهایی چیزهای بسیار واضحی را خیلی عجیب نوشته است.
نکتۀ دیگری که به ذهن من رسیده است اینکه این نسخۀ این ردیف برای انتشار نبوده است. مهدیقلی هدایت این نسخه را نوشته بوده که بعداً مجدداً تصحیح کند و بهنظرم میخواسته بنویسد که ثبت شود. خیلی جاها یک علامات رمزگونهای گذاشته است؛ مثلاً یکجا آمده ضربدر زده و سه خط بعد یک ضربدر دیگر زده است. جای دیگر دو تا ضربدر زده و چهار خط بعد دو ضربدر زده است. منظورش این بوده که جملۀ با یک ضربدر را به جایی که در بالا یک ضربدر خورده منتقل کنید و جملهای را که دو ضربدر خورده به جایی که در بالا دو ضربدر خورده منتقل کنید. یک نوشتار پیچیدهای که فهم آن نه موسیقیشناسی که واقعاً مغز ریاضی میخواهد! یا با علامتی که گذاشته باید مطلبی را از سه صفحۀ بعد برداری و به دو صفحۀ قبلتر منتقل کنی… اینها علائمی بوده که برای خودش گذاشته بوده و خودش به کار خود مسلط بوده و شاید برایش مهم نبوده است که دیگران نمیفهمند، چون میخواسته بعداً آنرا بازنویسی کند ولی شاید فرصت نکرده این کار را انجام دهد.
یا اینکه خود مهدیقلی هدایت در این ردیف نوشته است سیم اول سهتار را سُل فرض کردهام. پس از آنکه علینقی وزیری به ایران آمدند و ایشان را دیدم گفتند سیم اول دو است و یکبار دیگر نشستم و ردیفی را که نوشته بودم بازنویسی کردم. ولی چنین بازنویسیشدهای از ایشان موجود نیست. (هومان اسعدی تذکر میدهد فکر میکنم در میراث خانوادگی ایشان در بنیادشان باشد.) ولی نسخهای که به هنرستان موسیقی اهدا کردهاند نسخۀ اول است که در آن سیم اول را سُل درنظر گرفتهاند. ولی در همین دستنویس اهدایی به هنرستان موسیقی یکباره در دستگاه چهارگاه میبینیم که پنج شش صفحه نتنویسی با مبنا قرار دادن سیم اول سهتار بهصورت نت دو نوشته شده است و نمیدانیم آیا فقط دستگاه چهارگاه را بازنویسی کرده و بقیه را انجام نداده یا بهخاطر همان چند صفحۀ دستگاه چهارگاه معتقد است که بازنویسی کرده است… این کتاب پیچیدگیهایی دارد که هنوز جا دارد رویش کار شود و مطالبی از آن کشف شود.
در مورد این کتاب من خیلی به مجمعالادوار رجوع کردم. مجمعالادوار کتاب بسیار ارزشمندی است که انشاءالله آنهم توسط دوستان متخصصی که هستند منتشر شود.
۱ نظر