نوشته ای که پیش رو دارید، نامه سرگشاده بهزاد عبدی به وزیر فرهنگ و ارشاد است؛ در این نامه از وزیر ارشاد درخواست شده، با دعوت از علی رهبری، نه تنها به وضعیت فعلی ارکستر سمفونیک تهران، بلکه به وضعیت موسیقی کلاسیک کشور رسیدگی شود.
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامى
جناب آقاى دکتر صالحى
سلام و عرض ارادت
من بهزاد عبدى، آهنگساز، بیش از ٢٠ سال است براى ایران آهنگسازى مى کنم. آثار زیادى براى ارکستر سمفونیک نوشته ام و مفتخرم که اجراهاى متعددى با ارکستر سمفونیک تهران و دیگر ارکسترهاى بین المللى داشته ام. آثارى چون:
١- سوییت سمفونى آینده ى روشن اجراى سال ١٣٨٧
٢- سوییت سمفونى تنفس صبح اجراى سال ١٣٨٨
٣- اجراى ارکستر ملى ١٣٩٠ مهرماه و آبان ماه
۴- اپراى عاشورا ١٣٩۴
۵- اپرای مولوی
۶- اپرای حافظ
و صد البته موسیقى هاى بسیارى براى فیلم هاى سینمایى نوشته ام که توفیقات بسیارى داشته اند.
بعد از این معرفى اجمالى غرض از نوشتن این نامه را حضور انورتان بیان مى دارم؛
بى شک حیثیت و آبروى موسیقى یک کشور، نگاهى است که به ارکسترهاى سمفونیک آن کشور مى شود و ارکستر سمفونیک آن کشور، کسانى نیستند جز فرزندانى که پس از گذراندن دوران تحصیل جذب ارکستر یا ارکسترها مى شوند.
ارکستر سمفونیک تهران با سابقه اى حدود ١٠٠ سال، بى شک باید ارکسترى باشد تا در اندازه هاى جهانى قد علم کند. ارکسترى است با نوازندگانى قابل و قابل ستایش که دغدغه هایشان اجراى موسیقى درست است.
ولى آیا این اتفاق افتاده است؟
آیا این که برخى نوازندگان محترم بار تمام ارکستر را به دوش بگیرند، کفایت مى کند؟
در اینجا لازم مى دانم اعلام کنم یک ارکستر خوب با رهبرى متوسط، صدایى متوسط مى دهد ولى ارکستر متوسط با رهبرى قابل بى شک صدایى قابل قبول خواهد داد.
مى دانم فکر و دغدغه ى بنیاد محترم رودکى همانا پیشرفت و صدادهى خوب تمام ارکسترهاست و صد البته حرفه اى بودن نوازندگان است.
من در این جا خدمت شما اعلام مى کنم، استاد على رهبرى، موسیقیدانى جهانى، با سوابقى درخشان از قبیل:
– تنها رهبری از خاورمیانه برنده ۲ مسابقه جهانی بوده است.
– مدیر هنری چند ارکستر سمفونیک در اروپا
۴۰ سال پیش، آثار ۶ اهنگساز ایرانی را با اولین ارکستر اروپایی به دنیا معرفی کرده اند.
در تهران نیز درسال ۱۳۹۴ در همان مدت کوتاه نیز آثار ۱۵ آهنگساز ایرانی را رهبری و ۱۲ اهنگساز را با ارکستر تهران ضبط کرده اند.
و بسیارى افتخارات دیگر …
مى تواند موسیقى کشور را به این مهم سوق دهد.
و آیا شایسته است که ایشان با دغدغه هاى ایرانى و خون ایرانى خویش دور از وطن به رهبرى و ساخت ارکسترهایى مثل اسلوواکى، آنتالیا، ازمیر و… بپردازند؟!
جناب آقاى دکتر صالحى
استاد رهبرى را با عزت باید دعوت کرد و سرنوشت موسیقى این کشور را به او سپرد؛ از ابتدا تا نهایتی که به ارکسترهاى کلاسیک یا ایرانى جذب مى شوند.
دوران درخشان هنرستان به قول اساتید، زمانى بود که ایشان مدیر هنرستان موسیقى بودند.
ضعیفترین ارکسترهاى اروپایى ولو این که در سال ١٠ تا ١۵ کنسرت داشته باشند، هر روز در یک ساعت مشخصى در ارکستر حاضر مى شوند و با رهبر کار مى کنند. و قطعات کلاسیک دنیا از باروک تا مدرن را مى نوازند تا هم رپرتوار موسیقى برایشان دوره شود و هم از تجربیات رهبر بهره ببرند. و طبیعى است ساز زدن هر روز در یک ارکستر، صداى واحدى از ارکستر مى سازد و آن را تبدیل به یک تن واحد مى کند.
به یاد مبارکتان مى آورم سخنان استاد حسین علیزاده را که براى حضور چنین رهبرى در ایران کنفرانس خبرى گذاشتند و تمام مسئولین محترم را تشویق به دعوت ایشان براى به دست گرفتن زمام موسیقى کشور نمودند. استاد حسین علیزاده نمونه ى بارزى است از یک موسیقیدان ایرانى و دغدغه مند که روح و جانش را فداى هنر این مرز و بوم کرده است.
و استاد على رهبرى را باید دریافت. او هنوز در آن سوى مرزها دلش براى ایران مى تپد و مىدانیم و مى دانند او دست یارى شما متولیان را به گرمى خواهد فشرد و از ریشه موسیقى ایران را خواهد ساخت هنرى که بخشى از آبروى هنر این مرز و بوم هست.
امید که این نگاه حضرت عالى مرضى رضاى اهلش واقع شود…
با احترام
بهزاد عبدى
آهنگساز
ای کاش قبل از انتشار سی دی رومی توسط ناکسوس که جناب رهبری از سهامداران آن است آقای عبدی دست به نامه میشدند…